كرهجنوبي و پارك و بنر
ابراهيم عمران
در روزهايي كه هيات بلند پايه كره جنوبي در ايران به همراه رييسجمهورشان در كشورمان «پارك» كرده بودند و باب مذاكرات اقتصادي خوبي بين دو كشور گشوده شده بود، يكي از شركتهاي معروف و نامي آن كشور، در بنرهاي بزرگي مقدم رياست جمهورشان را گرامي داشت كه نشان از ادب و احترام شركت مزبور به ايشان و كشورشان است كه در ايران نمايندگي و فروش خوبي طي سالهاي متمادي داشته است.
مراد از توجه به چنين بنري كمي قرينهسازي براي مقامهاي سياسي خودمان است كه در «جغرافياي» ديگر، زماني كه وارد ميشوند؛ آيا چنين خيرمقدمهايي وجود دارد يا نه؟ كه با توجه به «مصرفگرا» بودنمان در بيشتر زمينهها، جواب به اين گزاره در بيشتر جاها، منفي است و اگر در جايي هم صنعتي از كشورمان وجود داشته باشد، آن چنان درخور و چشم نواز نيست كه اين قلم بداند و توان شرح آن را داشته باشد.... وقتي به عنوان يك شهروند ايراني اين بنر سپاسگزاري را مشاهده كردم، بياغراق و بيحاشيه، كمي غمگين و بيشتر حسرت خوردم. غمگين از اين بابت كه چرا طي اين همه سال، نتوانستيم «برندي» مناسب در دنيا به نام خود داشته باشيم كه هم سود مادي آن را ببريم و هم اگر به طور عاميانه نوشته شود، «پزش» را بدهيم و حسرت از جهت آنكه با وجودنيروي بالنده جوانان داراي ذكاوت، كه افسوسانه فقط، حاليه اين نوع «پز» برايمان مانده، چرا نبايد دستاوردهايمان در زمينههاي «مصرفي» تا حدي نباشد كه هم نياز داخل را مرتفع سازيم و هم در گيتي، حرفي براي گفتن....
وقتي امسال به نام «عمل اقتصادي» قرار است بر مدار ديگري امور بچرخد ميتوان با بسترسازيهايي رسيدن به چنين جايگاهي را نشان كرد و در آتيه نهچندان دور رسيد به خواسته منطقي ايرانيان.... زماني كه در توليد علم در سراسر گيتي نام دانشمندان پرآوازه ايران بر تارك دانشگاههاي بزرگ ميدرخشد، چرا اين نيروي بالقوه را بالفعل نكنيم؟ باور شود اروپا و امريكا و آسيا در ابتداي كار، اين پتانسيلي كه ما داريم را نداشتند (منظور هوش علمي و ذاتي) ولي با زيرساختهايي و «هدفگذاري» طولاني مدت به قلهاي دست يافتند كه نمونه قابل لمس آن، همين كشور كره جنوبي است كه همسايه «شمالي»اش محتاج كمك جهاني است براي ادامه زيست؛ ولي جغرافياي جنوبياش، براي زيست بهتر جهان در بيشتر زمينههاي صنعتي، حرفها دارد براي كل گيتي. پس اميد كه با نگرشي در حد جهان مدرن امروز با حفظ اصول ايراني اسلاميمان در گستره دنيا، حرفهايي براي گفتن داشته باشيم...