سينماي اجتماعي
رسانه اجتماعي
محمد مهدي حيدريان
مدير سينمايي و معاون وزير رفاه
در دهههاي گذشته و زماني كه سينماي اجتماعي در دوران اوج اقبال به سر ميبرد، مديران تخصصي سينما با در نظرگرفتن ظرفيت رسانهاي و اجتماعي سينما، جشنوارههاي موضوعي و اجتماعي را راهاندازي كردند. اين مديران ميدانستند كه ميشود از ظرفيت سينما، به عنوان يك رسانه قوي و تاثيرگذار استفاده كرد و پيامهاي اجتماعي و حتي سياسي را از طريق آن به مردم منتقل كرد. همين شد كه جشنوارههاي موضوعي با عناوين مختلف مثل محيطزيست، اعتياد و... راهاندازي شدند و تا جايي كه حضور اين مديران و توان سينماگران اين حوزهها اجازه ميداد، اين جشنوارهها پا گرفتند و مردم هم به آن توجه كردند. اما در دولت نهم و دهم با نگاهي كه مديران سينمايي به سينماي اجتماعي و تاثيرگذاري آن داشتند، اين روند خوب و موثر قطع شد و سينماگران اجتماعي هم با كاري سختتر و دشوارتر روبه رو شدند. حالا اما، فصل ديگري از راه رسيده است و مديران حوزه سينما، دوباره به اهميت اين رسانه بزرگ و تاثيرگذاري اجتماعي آن وافق هستند و جشنوارههايي نظير جشنواره فيلم سبز دوباره از سرگرفته شدند. اتفاقي مثبت كه بايد به آن توجه ويژهاي كرد تا ظرفيتهاي سينما و سينماگرانش در جهت بهبود و توسعه جامعه ايراني شكوفا شود. بايد در نظر گرفت كه در اين سالها نسلي تازه از سينماگران جوان با خلاقيت و استعدادهاي خاص پرورش يافته و همچنين بايد در نظر گرفت كه زمانه عوض شده و حالا ديگر در كنار سينما، شبكه نمايش خانگي هم به عنوان يك رسانه نمايشي جايگاه عميقي در ميان مخاطب پيدا كرده و از برآيند اين دو تغيير، بهترين نتيجهگيري را مديراني به دست ميآورند كه به هنرهاي تصويري به عنوان رسانه و محملي مناسب براي انتقال پيام نگاه ميكنند. اين صحبت درباره مديران سينمايي نيست، درباره تمام مديراني است كه در حوزههاي مختلف اجتماعي با دغدغههاي متفاوت مشغول برنامهريزي و اجراي طرحهاي مختلف هستند و آسيبهاي اجتماعي را به خوبي ميشناسند. اين مديران بايد به ظرفيت سينما آگاه شوند و بايد پل ارتباطي با سينماگران اجتماعي پيدا كنند. مديران اجتماعي در حوزههاي تخصصي مختلف بايد بدانند كه سينما ابزاري بسيار قوي و تاثيرگذار در حل بحرانهاي اجتماعي است و ميتوانند در همراهي با سينماگران اجتماعي از اين عرصه كمكهاي مناسبي بگيرند. دغدغههاي اين مديران بايد به سينماگران اجتماعي منتقل شود تا فعالان اين حوزه با نگاه و ذوق هنري خود، به همراهي براي حل بحرانهاي اجتماعي بيايند. از طرف ديگر مسووليت از سينماگران هم دور نيست. نگاه تيزبين سينماگران بايد به سمت حوزه اجتماعي باشد و پيدا كردن داستانها و روايتهايي كه ميتواند براي حل بحرانهاي اجتماعي كمكساز باشد. اين سينماگران با طبع حساس خود ميتوانند به سراغ سوژههاي مختلف بروند و كارنامه سينماي ايران را پر از فيلمهايي با موضوعات مختلف اجتماعي كنند. وقتي چنين شود و وقتي كه نگاه مديران اجتماعي با نگاه سينماگران همراه شود، برگزاري جشنوارههايي با موضوعات مختلف اجتماعي كار چندان سختي نيست. اين جشنوارهها محفل مناسبي براي تمركز به موضوعات مختلف اجتماعي ميشوند و نتيجه، اطلاعرساني بزرگ و همگاني است كه در درازمدت تاثيرات شگرفي خواهد داشت. اين نگاه بايد به صورت كلي در ميان مديران و سينماگران به وجود بيايد تا بعد از اين و در آينده نزديك نه تنها درباره موضوعات كلي مثل «محيطزيست»، «اعتياد» و... كه درباره موضوعات مختلف اجتماعي، رسانه سينما را در اختيار حل مشكلات و معضلات اجتماعي قرار دهيم.