صادرات بنجل كرتاهه
شهرام شهيدي
مهاراجه شاد و خندان پريد توي تاريكخانه. با صداي بلند و بشكن زنان ميخواند: ايچيكيدانا، ايچيكيدانا، ماها تو ماهه...
خانم باجي چشم غره رفت و گفت: منشوري بازي در تاريكخانه ممنوع. كم مونده از فردا شلوار باباسفنجي هم بپوشي.
عمو حسام گفت: خانم باجي بگذار بخواند. ذوق بچه را كور نكن. حالا يك نفر هم زانوي غم بغل نگرفته و چمبرك نزده شما نگذار.
خانم باجي گفت: وا؟ چرا زانوي غم بغل كنيم؟ چه حرفا؟ اين از همان حرفهاي برجام 2 و 3 استها.
مهاراجه خواندنش را قطع كرد و گفت: اولالا. برجام تو وتري نهي نهي. ماي پرزيدنت مودي در ايران كرتاهه. ايچيكيدانا.
موسيو شيطان سرش را از روي ميز برداشت و گفت: مهاراجه جان حالا چي گير شما مياد اينقدر شنگولي؟
مهاراجه لبخندي زد و گفت: كار در هند فراوان شدن كرتاهه. بنجلسازي رونق گرفتن كرتاهه. صادرات به ايران افزايش كرتاهه.
موسيو شيطان گفت: لابد شما چين شدن كرتاهه؟ نميدانم چرا هركي وارد كشور ميشود ميخواهد جاي چين را بگيرد و بنجلهايش را به ما قالب كند.
خانم باجي گفت: چون اين از اهداف برجام 2 و 3 است.
موسيو شيطان گفت: شما هم حالا هي بگو. سايتهاي آن طرفي را زياد ميخوانيدها؟ خوانندگان «اعتماد» برايتان حرف در ميآوردن. خوبيت ندارد.
خانم باجي گفت: خوبه خوبه شما براي من خط و ربط تعيين نكن. بلند شو برو كركره را بكش بالا مشتري بيايد.
موسيو شيطان گفت: من نميتونم استرس دارم. شما خودتان امروز كر كره را بدهيد بالا. من جزو آن نودوپنج درصدي از مردم هستم كه رييس سازمان نظام روانشناسي استرس تامين معاش دارند. تا ميخواهم كركره را بدهم بالا ياد قبضها و بدهيها و قسط وام و ماليات و ركود و اينها ميافتم.
مهاراجه گفت: نگراني نهي نهي. تشريف بياوريد هند. بازار تكان خوردن كرتاهه. با هم فيل چوبي صادر كردن به ايران كرتاهه