توليد را ارج نمينهيم
محمدقلي يوسفي
عضو هيات علمي دانشگاه علامه
وضعيت كنوني كارخانه ارج، ناشي از اجراي سياستهايي است كه امكان اصلاح مشكلات موجود را ندارد. مسوولان اقتصادي كشور كمترين توجهي به بخش مولد اقتصاد در ايران ندارند و تمام برنامههاي خود را براساس مدلهاي ارايهشده از سوي صندوق بينالمللي پول تنظيم ميكنند؛ در حالي كه مدل اقتصادي بايد بر اساس مشكلات موجود تنظيم شود. در مورد وضعيت صنعت در ايران ميتوان گفت كه مرغهايي كشته ميشوند كه براي كشور تخم طلا ميگذارند. منظور از مرغهايي كه تخم طلا ميگذارند، صنايع با اعتبار و سابقهاي هستند كه سالها براي كشور ارزش افزوده و اشتغال ايجاد كردند. بحران بنگاههاي قديمي از آن جهت حايز اهميت است كه اين بنگاهها مانند بنگاههاي تازهتاسيس نيستند كه نتوانند در مقابل بحران خود را حفظ كنند؛ بنگاههاي با سابقه، سالها آزمون و خطاي خود را در اقتصاد به منصه ظهور گذاشتند و مشكلات آنها نشاندهنده معضلات عظيم بزرگ اقتصاد كشور است. هرچند كارخانه ارج تعطيل نشده اما بحران عظيمي آن را در بر گرفته و همين كه اين كارخانه با بحران روبهرو شود به اندازه كافي كم و كيف اقتصاد كشور را نمايان ميكند ، به مثابه مشت نمونه خروار است. متاسفانه يكي از بزرگترين ضعفهاي دولت در ايران، بيبرنامگي است كه سبب ميشود مسوولان دولتي نهتنها نتوانند راهكار ارايه دهند، بلكه به نظر ميرسد حتي مشكلات را به درستي درك نكردند. به همين دليل سياستهايي دنبال ميشود كه به هيچ عنوان نسخه شفابخشي براي ايران نيستند. در ايران بنگاههاي بسياري وجود دارد كه احتمال ورشكستگي دارند ولي صداي آنها به گوش كسي نرسيد. اين درد بزرگي است كه به دليل بيتوجهي مسوولان كشور، بخش مولد ايران به وضعيت كنوني رسيده و صنايع يك به يك از چرخه فعاليت خارج ميشوند. اين بيتوجهيها در حالي رخ ميدهد كه واردات به تمام عرصههاي كشور نفوذ كرده و ميتوان به شوخي گفت كه ما تنها رييسجمهور و وزير و مسوول از خارج وارد نميكنيم. اقتصاد ايران شباهتي عجيب به كشورهاي عربي دارد كه ميگفتند ما توليد نكنيم، چون پول داريم و نيازهاي خود را از كشورهاي ديگر تامين ميكنيم. البته مسوولان من چنين چيزي نگفتند ولي در عمل پايبندي خود را به اين نظريه نشان دادند. در تيم اقتصادي دولت فردي كه دلسوز توليد باشد ديده نميشود. سياستهايي كه اجرا ميشوند تحت تاثير برنامههاي صندوق بينالمللي پول است و تيم اقتصادي به شكل تمام و كمال به نصيحتهاي آنها گوش ميدهد ولي صداي ناله توليدكننده داخلي را نميشنود.