جلوي جوانمرگي رسانهها را بگيريد
گروه سياسي| الياس حضرتي، نماينده مردم تهران، ري، شميرانات و اسلامشهر در مجلس شوراي اسلامي روز گذشته خطاب به وزير ارشاد دست به قلم شد تا علاوه بر ايفاي وظايف نمايندگي از قامت يك رسانهاي از توقيف سايت جهاننيوز و روزنامه قانون انتقاد كند. وي در اين نامه خطاب به علي جنتي تاكيد كرده است كه تعطيلي سايت جهاننيوز از سوي هيات نظارت و روزنامه قانون از سوي دادستاني زنگ خطر را براي رسانهها به صدا در آورده است. او با اشاره به تاكيد رييسجمهور در اين مورد كه توقيف بايد آخرين راهحل باشد، تصريح كرده است: «ما داغدار اين شيوه برخورد با رسانهها هستيم و ميدانيم كه توقيف اصلا راهحل نيست.» او در اين نامه پيشنهاد كرده است تا بازنگري صورت بگيرد و هيات نظارت به مديران مسوول هم اجازه دفاع دهد. او در پايان اين نامه تاكيد كرده است كه توقيف، توابع و دنبالههاي سياسي، اخلاقي، شرعي و عرفي بسياري دارد كه كار را خرابتر ميكند كه بهتر نه. متن اين نامه به شرح زير است:
بسمه تعالي
برادر عزيز و بزرگوارم، جناب آقاي علي جنتي
رييس محترم هيات نظارت بر مطبوعات
با سلام و احترام
تعطيلي سايت جهاننيوز از سوي هيات نظارت بر مطبوعات و نيز تعطيلي روزنامه قانون با دستور دادستاني تهران، مايه تاسف همه اصحاب رسانه و مدافعان آزادي و حقوق مدني شد و بار ديگر زنگ خطر را براي رسانههاي منتقد به صدا درآورد. شما ميدانيد كه ما داغدار اين شيوه برخورد با مطبوعات و رسانهها هستيم و تلخي تعطيلي يك سايت يا روزنامه را بارها در كام خود حس كردهايم. ما بر اين باوريم كه تعطيلي يك رسانه، اجراي حكم اعدام آن محسوب ميشود و شديدترين اقدامي است كه ميتوان عليه يك رسانه انجام داد و متاسفم كه براي برخي به صورت نخستين اقدام درآمده است، در حالي كه حداكثر بايد آخرين اقدام باشد. در بادي امر چنين به نظر ميرسد كه اصلاحطلبان از توبيخ و توقيف رقباي خود شادمان شوند و در دل ذوق كنند كه بالاخره «درزي هم در كوزه افتاد» اما هركسي كه مصيبت و رنج تعطيلي و توقيف را تجربه كرده باشد، آرزو ميكند كه اينچنين اندوه نهتنها به دوستان و همفكرانش كه به رقبا و مخالفينش هم نرسد. ما مكرر آزمودهايم اين رنج و ديدهايم اين محنت. براي همين است كه به حد وسع تلاش كردهايم و به اطلاع و استحضار بزرگان رساندهايم كه «توقيف راهحل نيست.»رييس محترم جمهوري گفتهاند توقيف بايد آخرين راهحل باشد. فرمايششان ناظر بر حقيقتي است كه نميتوان انكارش كرد اما ما كه از نزديك دستي بر آتش مطبوعات داريم، ميدانيم كه توقيف اصلا راهحل نيست، چه براي مطبوعات و رسانههاي اصلاحطلب باشد و چه اصولگرا، توقيف و تعطيلي جز اينكه كار را بر همه سختتر كند، حاصلي نخواهد داشت. آقاي روحاني بارها بر حضور منتقدان و رسانههاي منتقد تاكيد كردهاند و توجه داشته باشيد كه حضور هر رسانه حتي منتقد بيشتر مفيد فايده خواهد بود تا عدم حضورش، مادامي كه آنها قانوني و رسمي و شناسنامهدار حرف بزنند و تند و تيز نقد كنند، جامعه بهتر ميتواند رصدشان كند تا اينكه غيررسمي و زيرزميني و در ساختار شبكههاي اينترنتي و فضاي مجازي و خداي نكرده رسانههاي آن سوي آبي. قطعا منظور من اين نيست كه با خاطي و ناقض قانون برخورد نشود، حتما بايد برخورد شود اما اين برخورد منحصر به تعطيل و توقيف نيست و بهتر است كه نباشد، بايد به افراد هم حق پاسخگويي داده شود و از اين حيث بر عملكرد هيات نظارت بر مطبوعات نقدهايي وجود دارد زيرا افراد نميتوانند براي دفاع حضور داشته باشند.پيشنهادم اين است كه بازنگري صورت گيرد و هيات نظارت به مديران مسوول اجازه دفاع دهد و به جاي توقيف رسانهها پروندههايشان را به مراجع قضايي ارجاع داده و اجازه دهد در دادگاه مطبوعات، تاكيد ميكنم در دادگاه مطبوعات و با حضور هياتهاي منصفه به اين امور رسيدگي شود. اگر ميبينيد امروز بازار مطبوعات كساد است، يك دليل عمدهاش همين سنت تعطيل و توقيف است كه ما به آن خو گرفتهايم. اگر ميبينيد كه در مطبوعات ما، شيوه آبونمان پا نميگيرد و مخاطبان، مشترك مطبوعات نميشوند، دليل اصلياش همين است كه اكثر مخاطبان، اطميناني به تداوم كار رسانهها ندارند و از روي سابقه احتمال قريب به يقين ميدهند كه رسانه دلخواهشان دير نخواهد پاييد. توقيف اما يك اثر بد ديگر هم دارد؛ باعث ميشود مطبوعات بيش از انتظار دست به عصا شوند، حاصل كارشان جذابيت لازم را نداشته باشد. لذا همين تعداد مخاطب موجود هم از دست ميرود و مردم به سراغ رسانههايي ميروند كه بيرون از حصار قانوني، اخلاقي و عرفي جمهوري اسلامي ايستاده و فعاليت ميكنند؛ آنها همين كه از سد پارازيت بگذرند، آزادند كه هر راست و دروغي را به شيوههاي جذاب و خوشرنگ و لعاب به مخاطبان القا كنند. كافي است تنها نگاهي به رشد شبكههاي ماهوارهاي فارسيزبان در يك دهه گذشته داشته باشيد. در پايان تاكيد ميكنم كه توقيف، توابع و دنبالههاي سياسي، اخلاقي، شرعي و عرفي بسيار دارد كه كار را خرابتر ميكند كه بهتر نه. آقاي روحاني در نمايشگاه مطبوعات گفتند كه بدترين جوانمرگي، جوانمرگي مطبوعات و رسانه است. برادر عزيزم جلوي جوانمرگي ما رسانهها را بگيريد.
و منالله التوفيق و عليه التكلان
الياس حضرتي، نماينده مردم تهران در مجلس شوراي اسلامي و مديرمسوول روزنامه اعتماد