مرغ دريايي همچنان بال ميگشايد
اسدالله امرايي
جاناتان مرغ دريايي نوشته ريچارد باخ ابتدا در سه فصل منتشر شده بود، ظاهرا مدتي پيش همسر ريچارد باخ در هنگام جابهجايي وسايل باخ فصل چهارم اين كتاب را پيدا ميكند و به باخ پيشنهاد ميدهد كه در چاپ جديد كتاب فصل چهارم را نيز اضافه كند، باخ اين پيشنهاد را به ناشر ميدهد و ناشر نيز قبول ميكند و نسخه جديد اين كتاب در چهل فصل منتشر ميشود.
چاپ جديد اين كتاب به سرعت در تمام نقاط دنيا منتشر شد و در ايران نيز نسخه جديد را انتشارات بهجت منتشر كرده است. انتشارات بهجت نخستينبار در سال ۷۷ اين رمان را با ترجمه لادن جهانسوز منتشر كرده بود كه ۲۱ بار چاپ شد. حالا همين انتشارتي ترجمه جديدي را به قلم مهسا يزداني و ويراستاري غلامحسين سالمي شاعر و مترجم بهتازگي به بازار كتاب فرستاده است. اين كتاب حكايتي است در قالب نوولا يا رمان كوچك. نسخه اوليه جاناتان مرغ دريايي از آن دست كتابهايي است كه هيچ محدوده سني براي آن نميتوان متصور شد. اين كتاب را فرشته مولوي و هرمز رياحي پيش از انقلاب ترجمه كرده بودند كه در موسسه كتابهاي جيبي منتشر شد و به چاپهاي مكرر رسيد. پرندهاي به نام آذرباد هم ترجمه سودابه پرتوي بود كه سال 54 در انتشارات اميركبير منتشر شد.
«جاناتان مرغ دريايي، يك روز ميفهمي بيمسووليتي عاقبت خوشي ندارد. زندگي ناشناخته و ناشناختني است، و ما چيزي از آن نميدانيم جز اينكه به دنيا آمدهايم تا شكممان را سير بكنيم، و تا جايي كه برايمان امكان دارد زنده بمانيم.»
باخ جاناتان را در سال 1970 نوشت، داستان درباره مرغي دريايي است كه نميخواهد مثل بقيه مرغان دريايي زندگي كند، ميخواهد تندتر و بالاتر پرواز كند. اما همنوعانش تغيير را دوست ندارند و او را از جمع خود ميرانند. اما به راستي، جاناتان تنها مانده است يا مرغاني كه او را راندند؟ سرگذشت اين مرغ دريايي بلندپرواز، نزديك چهل سال است كه ميليونها نفر را مسحور خود كرده است. شايد علت اين استقبال القاي اميد باشد. داستان پرواز و رهايي و اينكه هرگز نبايد مايوس شد و دست از تلاش كشيد. ترجمه ديگري از اين كتاب را نشر ني به قلم كاوه ميرعباسي به بازار فرستاده و عباس زارعي هم ترجمه خود را در نشر آموت منتشر كرده است.
آخرين پرواز آذرباد: جاناتان مرغ دريايي عنواني است كه فتانه اسدي بر آن گذاشته و نشر برسان منتشر كرده. وجود ترجمههاي متعدد كه اكثرا به چاپهاي مكرر رسيده و سهلالهضم بودن مطالبي كه دست روي موارد مورد علاقه مردم ميگذارد، باعث شده كه بازار اين كتاب همچنان داغ بماند و خوانندگان زيادي جذب آن شوند. البته ناگفته نماند واسطهاي مانند سينما و تلويزيون هم در داغ شدن بازار آن بيتاثير نبودند. نسخههاي صوتي و تصويري هم از آن به مدد آمدند.
ناگفته نماند كه همه تيراژهاي ترجمه فارسي كتاب روي هم به اندازه تيراژ همين كتاب در روسيه نيست اما به هر حال با توجه به استقبالي كه از آن شده همين ترجمهها به بازار نشر رونقي دادهاند و هرقدر مترجم اثر، شهرتش بيشتر بوده و ناشر كتاب به بازار دسترسي بيشتر داشته از امكانات بهره بيشتري برده و نقص پايين بودن تيراژ به اين شكل جبران ميشود.