فرانسه و پرتغال امشب در فينال يورو 2016 مقابل هم قرار ميگيرند
يك قدم تا پيروزي
گروه ورزش
اين دوره از جام ملتهاي اروپا هم امشب در استادوفرانس به پايان ميرسد. قانون فوتبال ميگويد كه برنده در نهايت يك راه براي پيروز شدن پيدا ميكند. برنده وقتي به مشكل برميخورد مشكل را حل ميكند. برنده وقتي موقعيت ايجاد ميكند، گل ميزند. برنده نميترسد. برنده به عبارتي سادهتر به دنبال برنده شدن است. چون جام قهرماني را به تيمي خواهند داد كه برنده ميشود.
امشب طبق اعلام اتحاديه فوتبال اروپا ژاوي هرناندز جام را به كاپيتان تيم برنده اهدا خواهد كرد. با توجه به محروميت چهار ساله ميشل پلاتيني، رييس پيشين يوفا و مشخص نشدن جانشين او تا ماه سپتامبر، مسووليت اهداي جام قهرماني يورو 2016 به برنده جدال تيم ملي فرانسه و پرتغال در استاد و فرانس به ستاره پيشين تيم فوتبال بارسلونا و اسپانيا سپرده شده است. حالا اما سوال روز دنياي فوتبال اين است... ژاوي جام را در پايان اين فينال بزرگ به رونالدو تحويل خواهد داد يا لوريس؟
يازدهم اكتبر 2014 فرناندو سانتوس براي اولين بار روي نيمكت پرتغال نشست، در بازياي دوستانه، مقابل فرانسه در استاد دو فرانس. بعد از گذشت نزديك دو سال پرتغال يك بار ديگر بايد در استاد دوفرانس بازي كند، اين بار در فينال يورو 2016، آنهم مقابل فرانسه.
تيمي كه سانتوس تحويل گرفت وضعيت بدي داشت. تيمي كه در مقدماتي يورو در زمين خودش به آلباني باخته بود. پرتغال اولين بازياش با سانتوس را هم به فرانسه 2-1 در همان بازي دوستانه باخته بود. اما مهمتر از نتيجه چالشي بود كه اين مربي براي بازيكنانش به وجود آورد. سانتوس اين چالش را اينگونه تعريف ميكند: «من دور هم جمعشون كردم و بهشون گفتم هدفمون اينكه كه دو سال ديگه برگرديم همينجا براي فينال. » سانتوس بعد از پيروزي در نيمه نهايي مقابل ولز هم گفت: «حالا ما به اين هدف رسيديم. اما فقط صرف حضور در فينال نيست. من ميخوام قهرمان بشيم.»
پرتغال با همين چالش ساده به فينال رسيد. تيمي كه فقط با سه تساوي به عنوان تيم سوم گروه F به مراحل حذفي صعود كرد و در دور بازي بعدي هم در طول نود دقيقه مقابل مجارستان و كرواسي به تساوي رسيد اما در نهايت برنده ميدان شد. آنها اما ولز را با برتري كامل شكست دادند و فيناليست شدند. اتفاقي كه شايد در ابتداي جام هيچ كسي پيشبينيآن را نميكرد. اما اراده تيم سانتوس باعث رقم خوردن آن شد. پرتغال رفته رفته با انسجامي كه داشت قدرت خود را به حريفان ديكته كرد و حالا براي قهرمان شدن مثل فرانسه 50 درصد شانس دارد. سرمربي پرتغال اما درباره شرايط تيمش ميگويد: «ما ميدونيم كه بهترين تيم دنيا نيستيم، اما بهشدت تلاش ميكنيم و مهمتر از همه يك تيم واقعي هستيم، يك تيم 23 نفره، به علاوه تماشاگرامون. پس هيچ چيزي براي قهرمان شدن كم نداريم.»
انگار زمين و زمان، عرش و فرش در تقابل با پرشهاي كريستيانو انگشت حيرت به دهان ميگيرند كه چگونه سوپراستار پرتغالي در چهارمين دهه زندگي به قوانين فيزيك دهانكجي ميكند، آنگونه كه انگار جاذبه از آسمان ميبارد تا نابغه مستطيل سبز با قدرتي معادل شش برابر وزنش جو را بشكافد و از فرش راهي عرش شود و با قدرتي كه يك فضانورد براي پايين پريدن از فضاپيما نياز دارد، توپ را به تور پيوند دهد و پرچم متوسطهاي تساويباز را در فينال يورو ۲۰۱۶ به اهتزاز درآورد.
درخشش ستاره كهكشان مادريد زماني چشمها را خيره كرد كه كريستيانو با پيراهن سلسائوي اروپا در كنار ميشل پلاتيني لقب برترين گلزن تاريخ رقابتهاي يورو را از آن خود كرد تا شايد يك پرش ديگر در فينال او را در تاريخ اين رقابتها جاودانه كند تا شايد دهمين گل، دست تقدير او را زير سر چهارمين توپ طلا قرار دهد.
رونالدو اما در آستانه فينال يورو درباره ركوردشكنيهايش و شرايط تيم ملي پرتغال ميگويد: «ركوردها خوب هستند. من ركوردهاي زيادي را جابهجا كردهام و به ركوردشكني در باشگاه رئال و تيم ملي پرتغال ادامه ميدهم. اما مشغله ذهني من اين نيست. مهمترين مساله اين بود كه تيم باور داشت ميتوانيم به فينال برسيم. هيچ كس فكر نميكرد پرتغال بتواند به فينال برود. اما ما فيناليست شديم كه باعث خوشحالي و مايه افتخار من است. تيم ملي همهچيز است. ميخواهم هرچقدر ميتوانم به تيم كمك كنم، نه فقط با گلزني بلكه با دويدن و دفاع كردن. اين مسابقه معني و اهميت زيادي براي من دارد. قهرماني در جام ملتهاي اروپا با پيراهن پرتغال موضوعي است كه من هميشه خواب آن را ديدهام. من هميشه آرزوي قهرماني با پرتغال را داشتهام و اميدوارم امسال موفق شويم. من مطمئن هستم. من، بازيكنان و هواداران شايستگي آن را داريم. پرتغال لياقت آن را دارد. در مورد ديدار نهايي، بايد بگويم كه فرانسه كمي از ما بهتر است، اما پيروز ميدان و قهرمان ما هستيم.»
در سه افتخار بزرگ اخير فوتبال فرانسه، قهرماني مارسي در چمپيونز ليگ در 1993، قهرماني تيم ملي در جام جهاني 1998 و قهرماني يورو 2000، يك عامل مشترك وجود داشته: كاپيتان ديديه دشان. حالا دشان در مقام سرمربي تيم ملي فرانسه يك قدم تا جاودانگي فاصله دارد. در فرانسه به دشان مهره شانس ميگويند، انگار دست به هرچه ميزند طلا ميشود. حتي مردم باور دارند اگر دشان رييسجمهور شود (كه نميشود) تمام مشكلات فرانسه را حل ميكند.
دشان امشب ميتواند با فتح سومين قهرماني اروپا براي فرانسه (بعد از 84 و 2000) بدل به اسطورهايترين كاراكتر تاريخ فوتبال كشورش شود. اگرچه از منظر استعداد شايد دشان هرگز در سطح زينالدين زيدان و ميشل پلاتيني و ريموند كوپا نبود، اما از نظر عناوين و قهرمانيها، بالاتر از تمام اين نامهاي بزرگ قرار ميگيرد. دشان يك برنده است و باعث بردن ميشود. دشان در مارسي دو قهرماني ليگ و يك قهرماني چمپيونز ليگ به دست آورد. با يوونتوس هم يك بار قهرمان اروپا شد و سه بار قهرمان سري آ. دشان حتي با چلسي هم اف.اي كاپ را فتح كرد و البته بعد با فرانسه قهرمان جهان و اروپا شد. دشان در مقام مربي هم افتخارات زيادي به دست آورده است. او سال 2001 رهبري موناكو را به عهده گرفت و بعد از سه سال اين تيم را به فينال چمپيونز ليگ رساند. دشان بعد از رسوايي كالچوپولي در 2006 هدايت يوونتوس را بهعهده گرفت و تيم سابقش را از سري بي به سري آ بازگرداند. سه سال بعد او روي نيمكت مارسي نشست و در اولين فصلش دوگانه ليگ و جام اتحاديه را برد، براي تيمي كه 17 سال بود هيچ عنواني به دست نياورده بود. دشان تا سال 2012 و ترك مارسي، چهار جام ديگر براي اين تيم گرفت و بعد راهي تيم ملي شد.
دشان فرانسهاي را تحويل گرفت كه دچار جنگ داخلي بين بازيكنان و جنجالهاي زياد با مطبوعات شده بود. اما او جادوي خودش را به تيم ملي هم وارد كرد و بعد از دو سال له بلو را به يكچهارم نهايي جام جهاني برد و حالا هم در فينال جام ملتهاي اروپاست.
دشان هميشه خودش را بابت داشتن بازيكناني بزرگ خوششانس دانسته است. ريشه موفقيت او درك بالاي تاكتيكي و تلاش و مقاومت هميشگياش بوده است. دشان استعداد ذاتي نابي براي فوتبال بازي كردن نداشت. حتي اريك كانتوناي بزرگ از او به عنوان بازيكني كه فقط بلد است توپ را به ديگران پاس بدهد، ياد كرده بود. اما دشان باهوشتر و مصممتر از بقيه بود. دشان هميشه رهبري مثالزدني در زمين بود و همه به او احترام ميگذاشتند و به حرفش گوش ميدادند. دشان مربي هم همين خصوصيات را دارد. دشان امشب به فينالهايي كه باخته فكر نخواهد كرد؛ 1997 و 1998 در تركيب يوونتوس مقابل دورتموند و رئال مادريد و 2004 روي نيمكت موناكو مقابل پورتوي ژوزه مورينيو. اين شكستها از او مردي قويتر ساختهاند، مردي كه حالا در آستانه تاريخسازي قرار گرفته است. اگر امشب دشان 16 سال بعد از فتح اروپا به عنوان بازيكن، اين جام را به عنوان مربي هم ببرد، در فرانسه مجسمهاي از او خواهند ساخت. در تاريخ اروپا تنها برتي فوگتس بوده كه هم به عنوان بازيكن (1972) و هم به عنوان مربي (1996) قهرمان اروپا شده است. اين جايگاه تاريخياي است كه دشان ميتواند به آن برسد.
فوتبال قوانين نانوشته خاص خودش را دارد. دنيايي است از اتفاقات غيرمنتظره. جدا از تحليلهاي فني از شرايط تيمها و مباحث آماري روي كاغذ همهچيز در زمين فوتبال مشخص خواهد شد. پس بايد صبر كرد و منتظر نتيجه جدال سانتوس با دشان در مقام سرمربي تيمهاي فيناليست و ستارههاي دو تيم باشيم كه نامهايي شناختهشده براي ما هستند.
البته بدون هيچ ترديدي توجه فوتباليها در فينال يورو 2016 به دو شماره هفت پرتغال و فرانسه است كه هر دو به فكر جاودانگي با تيمهاي خود هستند. گريزمان ستاره اين دوره از بازيها و بهترين بازيكن فرانسه در مقابل رونالدويي كه در دنياي فوتبال به همهچيز رسيده جز يك افتخار با تيم ملي پرتغال. اين دو نفر براي تصاحب توپ طلاي فوتبال جهان در سال 2016 در كنار مسي نيز با هم رقابت خواهند كرد. پس موفقيت در بازي امشب آنها را به اين عنوان هم نزديكتر خواهد كرد.