شايستهسالاري و مبارزه با فساد
قربانعلي قائمي
عضو حزب اعتماد ملي
بحثي كه پيرامون « فيشهاي حقوقي » برپا شده و جامعه را درگير كرده است ميتواند از ديدگاههاي گوناگون سنجيده شود و مورد وارسي قرار گيرد. در اين ميانه مهم است كه اين حقوقها و اين بريز و بپاشها از چه زماني آغاز شده و باني آن كدام دولت بوده است ولي مسالهاي كه براي نگارنده در بدو امر در درجه اهميت بيشتري قرار دارد و هياهوگران عامدانه سعي در مخدوش كردن آن دارند:
اول: موضوع «شايستهسالاري» و رعايت آن از سوي دولت محترم تدبير و اميد.
دوم: راهكارهاي عملي و اجرايي براي «مبارزه با فساد و از آن جمله فساد اداري».
همچنين به نظر ميرسد، موضوع فيشهاي حقوقي مانند دهها مورد ديگر از فسادهاي افشا شده، قرار است با بركناري چند مدير مياني و شكستن كاسه و كوزه بر سر بخشي از حلقه مياني، زنجيره سازمان يافته فساد اداري و اقتصادي به فراموشي سپرده شده و در نهايت نيز برخي رسانهها با هياهو اين معضل را به دعواهاي جناحي و رقابتهاي سست و بيمايه سياسي، بدل كرده و آن را لوث و هرگونه اقدام ريشهاي عليه اين جريان را منحرف كنند كه در نهايت به سود سوءاستفادهكنندگان تمام شده و بياعتمادي مردم را نسبت به مبارزه واقعي عليه فساد، دامن خواهد زد.
اگرچه وجود فساد گسترده و سازمان يافته در كشور از ديد هيچ ناظر بيطرفي پوشيده و پنهان نيست، متاسفانه هنوز هيچ راهكار ريشهاي و بادوامي در اين زمينه انديشيده نشده يا دستكم افكار عمومي از آن اطلاع ندارد. وجود فساد در هر كشوري ميتواند جنبهها و زمينههاي بسيار گوناگون و متنوعي داشته باشد كه شناسايي و ارايه راهكارهاي مبارزه با آن نيازمند مطالعه و پژوهش گسترده و مستمر تيمهاي كارشناسي بيطرف دانشگاهي، اجرايي و قضايي است اما موضوعي كه شايد در اين مورد به خصوص يعني دريافتيهاي كلان و ادعاهاي دو جناح درگير در اين بحران، يعني « دولت پيشين » و « دولت كنوني» بهشدت در اذهان مطرح شده است:
«موضوع شايستهسالاري» به عنوان يك اقدام دستيافتني و مورد وثوق همگان براي مبارزه با فسادهاي اداري است.»
نگارنده قبول دارد كه ريشه اين مشكلات تنها در دريافتيهاي آنچناني برخي مديران و رشوهخواري و رشوه دهي يا اختلاس نيست بلكه اينها در واقع شاخ و برگ درختي است كه در زير پوست جامعه ايران ريشه دوانده است. اما دولت تدبير و اميد ميتواند با اصل قراردادن « شايستهسالاري در انتصاب مديران ارشد و مياني » و « قانونمندكردن و مستند كردن انتخابها و انتصابهاي مديران دولتي به صورتي ضابطهمند» راهكار بادوامي براي مبارزه با فساد اداري برپا كند. مطمئن هستيم كه فساد اداري بخش بسيار كوچك و در واقع زايدهاي از فساد در خارج از سيستم اداري است اما با توجه به اينكه بخشهاي بزرگي از اقتصاد دور از دسترس دولت و رسانهها و شبكههاي اجتماعي است، اگر دولت بخواهد و بتواند بدون توجه به يورش رسانهاي مخالفان از فضاسازي آنها براي پاكسازي نهاد دولت بهره ببرد نه تنها سلاح مخالفان را متوجه خود آنان خواهد كرد بلكه موجب جلب اعتماد لايههاي گوناگون ملت به ويژه بخشهاي بزرگي از حقوقبگيران ثابت به سود دولت خواهد شد.
سپردن امور دولتي و اجرايي به دست افراد شايسته اگرچه بهترين و رايجترين شيوه در همه جوامع پيشرفته و توسعهيافته است اما عافيتطلبي و رعايت خط قرمزهاي مصنوعي مانند سواستفاده دشمن، ايجاد التهاب يا تشويش در جامعه، و ترس از برچسبهايي مانند سياهنمايي و سياسيكاري و از اين دست مطالب در عمل، مانع از گماردن و انتصاب افراد شايسته و متخصص به مناصب مهم ميشود و به منزله كمك به ادامه اينگونه تخلفها و زد و بندها از سوي هر جناح و افراد وابسته به آنها و در هر منصبي است. اين تيغ دولبه از سوي ديگر با محروم كردن دستگاه بروكراسي دولتي از اينگونه افراد متخصص و شايسته، باعث عدم اجراي وظايف دستگاههاي دولتي ميشود و در نهايت به بازتوليد اين جرثومه منجر خواهد شد.
اين آفت خانمانسوز در نبود «رسانههاي آزاد» و شبكههاي اجتماعي همچون خوره به جان جامعه افتاده و به سرعت بنيادهاي آن را تهديد ميكند. اما در جوامع كنوني رسانههاي آزاد و احزاب شناسنامهدار و فعال در عرصه سياسي به عنوان چشم بيدار و وجدان هشيار از سوي مردم و مسوولان به رسميت شناخته شده و نمونههاي آن را در عملكرد رسانههايي مانند ويكيليكس يا افشاگريهاي ادوارد اسنودن و همچنين رقابتهاي انتخاباتي كه با افشاي بخش قابل توجهي از حقايق عملكردهاي جناح رقيب اتفاق ميافتد، شاهد هستيم.
حمايت قانوني و آشكار از رسانههاي آزاد و مستقل به دليل آنكه در همه جاي دنيا سياستمداران فاسد از رسانهها فراري و از افشاگريهاي آنان شاكي هستند امري پذيرفته شده است تا با اين حمايتها مطبوعات و رسانهها در راه اجراي وظايفشان بتوانند موفق باشند. دولت تدبير و اميد به خوبي بر اين موضوع آگاه است (و اين در سخنرانيها و صحبتهاي رياست محترم جمهوري به خوبي آشكار است) كه «رشد و توسعه اقتصادي جز با رشد و توسعه سياسي و اجتماعي و فرهنگي ميسر نميشود و اينها نيز با وجود فساد در هيچ جامعهاي جمع نشدني است. » از اين رو سزاوار است دولت محترم با حمايت رسانههاي مستقل و حرفهاي براي اطلاعرساني موارد تخلف ضمن تبيين راهكارهاي شايستهسالاري به صورت نظاممند و قانوني و با حمايت مجلس محترم راه هرگونه قانونگريزي در آينده نزديك و دور را براي هميشه ببندند و ملت ايران را از شر سواستفاده و اختلاس و تخلفهاي اداري رها سازد. اين ميتواند نخستين گام مستمر و استوار دولت در راه مبارزه قانونمند و به دور از هياهو و مفسدهجويي با فساد، اعم از ارتشا، قاچاق، فرار مالياتي و مواردي از اين قبيل باشد. انشاءالله.