نظر محمدرضا باهنر درمورد پيشنهاد تغيير قانون انتخابات
با حجاريان كاملا موافقم.
بايد با اصلاحطلبان وارد گفتوگو شد و پيشنهاد حجاريان را سياه مشق كرد.
گروهها بايد هم جنبه شكست را داشته باشند و هم پيروزي .
آمار بالاي رد صلاحيتها ميتواند براي ساير كشورها سوال ايجاد كند.
به آقاي جنتي گفتم امسال 12 هزار نفر ثبت نام كردند ممكن است سال بعد 120 هزار نفر بيايند.
گاه افرادي هم تاييد ميشوند كه صلاحيت ندارند و برعكس
براي پارلمان حزبي نياز به اصلاح قوانين داريم.
مستقل بودن هم امروز براي خودش يك فيگور شده است.
20 سال پيش به كروبي پيشنهاد حزب فراگير را دادم.
شوراي نگهبان 12 نفره صلاحيت 12هزارنفر را بررسي ميكند.
تنها 3 درصد به افراد غيرليستي راي دادند.
اين نخستين بار نيست كه اصولگرايان در انتخابات شكست ميخورند.
اصولگرايان با وحدت شكنندهشان هم توانستند 600 هزار راي در تهران كسب كنند.
طرفدار طرحي هستم كه آقاي حجاريان پيشنهاد دادهاند.
زدن همه اصلاحطلبان با چوب فتنه ظلم عظيمي است.
90 درصد افرادي كه وارد مجلس ميشوند اصلا نميدانند وظيفه مجلس چيست.
سيستم حزبي خودش نوعي فيلتر و بررسي صلاحيت است.
اين احزاب هستند كه ميتوانند افراد را براي پستهاي مهم تربيت كنند و به قول آقاي حجاريان كادرسازي شود.
نظام ما امروز اين گونه تعريف شده است كه تمام مسوولان كشور با راي مستقيم يا غير مستقيم مردم انتخاب ميشوند. در چنين سيستمي ما چارهاي نداريم جز اينكه به سمت تحزب برويم.
براي يك نظام مردمسالاري ديني عيب است كه نداند در فكر مردمش چه ميگذرد و اينكه كدام كانديدا احتمال پيروزي را دارد.
معتقدم انتخابات هفتم اسفند دو قدم بسيار مهم و رو به جلو به سوي دموكراسي براي ما داشت، ليستي رايدادن مردم و حضور همه جناحهاي سياسي پاي صندوق راي.