نگاه محسن ميردامادي به انتخابات 92 و 94
انتخاباتي كه شكل گرفت، انتخاباتي نبود كه از همه جهت مطلوب باشد و اصلاحطلبان بتوانند در چارچوب قانون و در شرايط برابر با رقيب در انتخابات حضور داشته باشند. چيزي كه باعث سرخوردگي بعضيها شده، انتظارات بيش از حدي بود كه با نگاه صرف به نتيجه انتخابات تهران حاصل شد.
وقتي ائتلافي بين اصلاحطلبان و اصولگرايان معتدل و ميانهرو كه افراد منتسب به آقاي لاريجاني هستند صورت ميگيرد نبايد انتظار داشته باشيم آنها در انتخابات رياست مجلس به لاريجاني راي ندهند و به نامزد اصلاحطلبان راي دهند.
پديدهاي كه در انتخابات رياست مجلس روي داد به نظرم يك پديده دور از انتظار نبود. البته اگر جبههاي كه كار مديريت انتخابات را بر عهده داشت يك جبهه موقتي و نو پديد نبود و از قبل فعاليت مستمر داشت در انتخابات كميسيونها ميتوانست با سازماندهي نتايج بهتري به دست آورد.
در زندان بودم و چون از قبل تدارك نديده بودم شناسنامه نداشتم راي ندادم اما از آقاي روحاني حمايت كردم.
به نظر من تصميمي كه در انتخابات 92 گرفته شد هم از جهت تصميم به حمايت از آقاي روحاني و هم از جهت ترغيب مردم و نسل جواني كه با رغبت آمدند و موتور كار شدند و در انتخابات فعال شدند و خيليها را هم به صحنه انتخابات كشاندند از عقلانيترين تصميمات سياسي اصلاحطلبان بود.
ائتلاف 94 به اين معنا نيست كه يك طرف به صورت صد در صد ديدگاهها و نقطه نظرات طرف ديگر را پذيرفته است. در واقع در اينجا تنها منافع مشترك باعث شده اين دو طيف با هم ائتلاف كنند تا بتوانند راي مردم را قويتر به دست آورند. انتظاري كه از چنين ائتلافي ميتوان داشت همكاري در مسائل مشترك يا نزديك به مابهالاشتراك است كه طبعا نظر در مورد رييس مجلس در اين مقوله قرار نميگيرد.