بايد به منصوريان فرصت داد؟
رضا سالار
بدبينترين هوادار استقلال هم گمان نميكرد در هفته دوم ليگ برتر فوتبال از 6 امتياز ممكن تنها يك امتياز در خمره استقلال باشد. آمدن علي منصوريان با يك سابقه دو ساله خوب و از طرفي محبوبيت كمنظير او در كنار بازيكنان خوبي كه جذب شدند؛ وعده يك فصل خاطرهانگيز را ميداد. اما استقلال در دو ديدار متوالي نتوانست جدا از امتيازها؛ بازي خوبي را به نمايش بگذارد. ديدار اول تنها يك امتيازداشت كه ميشد همين را هم براي استقلال نديد و در بازي دوم هم كه تمام امتيازها در اهواز ماند.
وقتي به چرايي اين اتفاق فكر ميكنيم به چند نكته ميرسيم:
1-غيبت تماشاگران: دليل موجهي نيست، اما ميتواند بهانه درستي باشد. نخستين ديدار استقلال، ميتوانست انبوهي تماشاگر را به سكوها بكشاند و در دقايقي فشار عجيبي را به تيم حريف وارد كند كه اين اتفاق با محروميت تماشاگران قسمت استقلاليها نشد.
2- بازيكنان جديد: روي كاغذ هر كدام از وروديهاي جديد استقلال ميتواند براي يك تيم كارگشا باشد. اما لباس استقلال (والبته پرسپوليس) سنگين است و براي جا افتادن در آن زمان ميخواهد. اگر نخستين بازيها براي يك تازه وارد به شكل خوبي شروع شود، ادامه آن هم خوب خواهد بود. اميد ابراهيمي يا جابر انصاري خيلي زود در تركيب استقلال جا افتاده بودند و حالا ميشود اسامي بسياري را رديف كرد كه با تمام قابليتها نتوانستند در سريعترين زمان ممكن، در استقلال حل شوند. اين مشكل فشار بر روي بازيكن و سرمربي را زياد ميكند. ساقها پر اشتباه و تيتر روزنامهها بلاي جان ميشود. در حال حاضر كنعانيزادگان به يك معجزه احتياج دارد كه از اين بلا جان سالم به در ببرد.
3- هماهنگي: ستون فقرات استقلال تازه است. دفاع مياني (كنعانيزادگان و مگويان)، هافبك مياني (ابراهيمي و رحماني) و نوك پيكان (انصاري و رضايي) براي نخستين ديدارهاي رسمي است در كنار هم قرار ميگرفتند كه ناهماهنگي بين اين بازيكنان پاشنه آشيل شد.
دفاع استقلال جدا از ناهماهنگي؛ قدرت بازيسازي ندارد
4- اسم استقلال: بله... درست است. گاهي اسامي بزرگ دستوپاگير ميشود. منصوريان در تيم نفت بدون هيچ بار اضافي و توقع سكو و هوادار كار ميكرد و هر نتيجهاي او را از اين گونه كه در استقلال نتيجه نگرفته آزار نميداد. اما اينجا استقلال است كه در دو هفته به جوخه اعدام سپرده ميشوي.
نتيجهگيري: جز تعدادي منتقد دست به نقد، كمتر هواداري هست كه به اين تيم اميد نداشته باشد. هر مربي ديگري هم بود بايد به او زمان داده شود تا تفكرات خود را شكل دهد. فوتبال ايران با شعار اينكه چند هفته اول را بايد آزمون و خطا كرد و تيمها هنوز در چم و خم بدنسازي و ناآشنايي هستند دست به گريبان است. اينبار هم بايد به علي منصور زمان داد. او در زماني كه تيمش عقب هم بود، به استقبال بازيكن تعويضي ميرفت و او را در آغوش ميكشيد. شايد همين شكل و شمايل مربيگري منصوريان به داد او برسد و بازيكنان پيش از هماهنگي نهايي؛ آن جور ديگر بازي كنند. دوران منصوريسم در استقلال شروع شده، بايد كمي صبر كرد.