ازقضا سركنگبين صفرا فزود
سيد محمد بهشتي
المپيك فارغ از رويدادي ورزشي در مقياس جهاني، همواره همچون مشعلي پرنور بود كه وقتي روشن ميشد همه توجهات را به سمت خود جلب ميكرد. به همين خاطر بسياري از كشورها از فرصت برگزاري اين رويداد معتبر استفاده ميكردند براي اينكه خود را بنابه مزيتهايشان به جهان معرفي كنند و محسنات فرهنگي و تاريخيشان را نمايش دهند. لذا كشورهاي ميزبان با وجود مشكلاتشان در زمينههاي مختلف در بازه المپيك همواره تلاش كردهاند ويتريني از قرار و آرام را پيش چشم جهانيان بگذارند. ايبسا تصور عمومي نيز تاكنون بر اين بوده است كه المپيك همچون لنگري ميتواند التهابها را از هر جهت فرونشاند و فصلي نو از حيات سرزمين ميزبان را رقم زند.
ليكن المپيك جاري در كشور برزيل حال و هواي ديگري دارد؛ گويي همه منتظر شنيدن اخبار ناخوشايندي از ريو هستند. البته بخشي از آن مربوط به اوضاع مضطرب و ناامن جهاني است. وليكن بخشي از آن به اوضاع و احوال خود برزيل برميگردد. اگر تا پيش از اين بدون اينكه المپيكي در اين كشور برگزار شده باشد، برزيل را به اعتبار عطروطعم انواع قهوه، طبيعت بكر و حياتوحش زيبا، ستارگان فوتبال و كارناوالهاي چشمگيرش ميشناختيم، حالا در ايام المپيك درست بهعكس نام برزيل با ويروس زيكا، آلودگي آب، آلودگي هوا و نقص دهكده المپيك، ضعف برنامهريزي و نارضايتي و اعتراضهاي مردمي پيوند خورده است.
اوضاع طوري است كه انگار به جاي اينكه انتظار داشته باشيم اين المپيك براي مردم جهان نشاط و خاطراتي خوش از برزيل و براي برزيليها رونق به بار آورد، در بهترين حالت بايد دعا كنيم اين رويداد تلخكامي بزرگي نيافريند و فقط به خير و خوشي تمام شود. ولي اين سوال جاي طرح دارد كه چرا المپيك برزيل اين حال را دارد.
سرمايهاي كه اين المپيك كم دارد سرمايه اجتماعي است. به سخن ديگر رويدادي به عظمت و وسعت المپيك بيش از هر پيششرط ديگر نيازمند حمايت و همسويي اجتماعي است؛ اين مولفه است كه ميتواند از آن پيروزي بزرگي بسازد و عدم همراهي و حمايت درست بهعكس ميتواند آن را به شكستي عظيم تبديل كند.
نزديكترين مثالي كه براي نشان دادن اهميت سرمايه اجتماعي در رويدادي به بزرگي المپيك پيدا ميكنم فيلم «ميهماني مامان» است؛ داستان به اين صورت است كه به خانهاي قديمي و مخروبه كه در آن چندين خانوار فقير ساكنند و بعضا كدورتهايي نيز با هم دارند، قرار است ميهماناني سرزده و عاليقدر بيايند. در ظاهر اين خانواده هيچ ظرفيت و مزيتي براي عرضه به ميهمانان ندارد. در حالي كه قرار گرفتن در موقعيت ميزباني سبب ميشود اهل خانه هنرها و استعداد و خلاصه آنچه در توان دارند در طبق اخلاص گذارند. لذا ميهماني ميشود آن فرصتي كه بسياري از زيباييها كه تا پيش از اين محجوب شده بود عيان شود و در عوض كدورتها و زشتيها در پرده برود و از اين شبي كه ميتوانست آبروريزياي تمامعيار باشد شبي خاطرهانگيز و به يادماندني ساخته شود كه عطر و طعم خوش آن تا ابد در كام ميهمان و ميزبان بماند. آن شب جاي خالي بسياري از نداشتهها و كاستيها را گشادهرويي و بذلهگويي و آبروداري و در يك كلام همراهي و همدلي اهل خانه گرفته بود.
المپيك نيز خصوصا در كشورهايي كه پشتوانههاي اقتصادي و فرهنگي قوياي ندارند و همتراز بسياري از ميهمانان مهم نيستند، وضعيتي چون ميهماني مامان ايجاد ميكند؛ مهمترين دستاورد اين رويداد پرهزينه و پر دردسر براي آينده كشور ميزبان فرصت «خاطرهسازي» است و اصلا همين است كه بسياري از كشورها را به صرافت ميزباني با وجود دشواريهايش مياندازد. خاطرهسازي همان چيزي است كه بيش از شرايط مساعد اقتصادي و سياسي و امنيتي، همسويي اجتماعي ميطلبد. سرمايه اجتماعي ميتواند همه مشكلات و كاستيهاي ديگر را در سايه ببرد و در عوض از داشتهها، عطر و طعمي خاطرهانگيز ايجاد كند.
همين حس مشاركت اجتماعي است كه فقدان آن در برزيل به خوبي حس ميشود. چراكه برزيل در شرايط آشفتگي و بحران است. درست است كه سالهاست در زمره يكي از بيست قدرت برتر اقتصادي قرار گرفته است ولي اين توسعه به معناي عميق و همهجانبه نبوده و نتيجتا انعكاسي در بدنه اجتماعي نيافته است و در عوض به نوعي شكاف طبقاتي و بروز نوكيسگي و تازهبهدورانرسيدگي منجر شده است.
حالا هم اگر واقعبين باشيم خواهيم ديد كه ايبسا مشكلات و تهديدات در واقعيت به آن اندازهاي كه در افواه منعكس است نيست، ولي گويي در فقدانِ نيروي اجتماعي دلسوزي كه بتواند از المپيك خاطرهاي رنگارنگ بسازد، خلأيي ايجاد شده است كه طنينهاي ناخوشايند جايش را پر كرده است و كسي نيست كه جلوي آن را بگيرد. وضع طوري است كه انگار اين خانه اهلي ندارد. همين سبب ميشود كه فكر كنيم اگر المپيكي رخ نميداد اين مسائل و مشكلات نيز در پرده ميماند و عيان نميشد در حالي كه اگر وضع به همين ترتيب پيش رود برزيل تا مدتها ما را ياد نارضايتي و حاكميت متزلزل و فقر خواهد انداخت و اين رويداد مصداق اين بيت مولانا خواهد شد كه:
از قضا سركنگبين صفرا فزود
روغن بادام خشكي مينمود