• ۱۴۰۳ يکشنبه ۹ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3606 -
  • ۱۳۹۵ دوشنبه ۱ شهريور

ضرورت بازخواني شعار «نه شرقي، نه غربي»

علي شكوهي

اين روزها بحث رابطه ايران با روسيه در محافل سياسي و مطبوعاتي از منظري مورد توجه قرار گرفته است كه مي‌تواند يكي از شعارهاي محوري جمهوري اسلامي را در عرصه سياست خارجي مخدوش كند و آن را بي‌معنا جلوه دهد. در واقع منتقدان گسترش رابطه ميان ايران و روسيه بر اين باورند كه نوع رابطه و تعامل و همكاري ميان ايران با يكي از دو ابرقدرت جهاني، در تعارض با شعار «نه شرقي، نه غربي» جمهوري اسلامي قرار دارد. در اين نوشته بر اين نكته تاكيد مي‌شود كه با دقت در مفهوم اين شعار مطروحه در چهار دهه گذشته، گسترش رابطه جمهوري اسلامي با روسيه اشكال مبنايي ندارد.
اول- تعابير به كار رفته در اين شعار، مربوط به دوران حاكميت نظام دوقطبي در جهان است. در مقطع پيروزي انقلاب اسلامي جهان ميان دو قطب شرق و غرب تقسيم شده بود و كشورهاي غيرمتعهد هم به نوعي به يكي از دو ابرقدرت متعهد بودند و به همين دليل، هر نهضت و حركتي در جهان عليه يكي از طرفين محسوب مي‌شد و از حمايت يكي ديگر از ابرقدرت‌ها برخوردار بود. در آن شرايط حركت مردم ايران بدون وابستگي به يكي از ابرقدرت‌هاي شرقي و غربي به پيروزي رسيد و بنابراين هدف از انتخاب اين شعار، تاكيد بر مستقل بودن انقلاب اسلامي و وابسته نبودن به يكي از ابرقدرت‌ها بوده است.
دوم- تا قبل از سقوط شوروي، ايران بيشتر در تعارض با امريكا و منافع آن كشور قرار داشت و كشور شوروي از جهاتي خود را همسو با ايران مي‌ديد و حتي رهبران كمونيست اين كشور از اينكه در يكي از مهم‌ترين مناطق تحت نفوذ امريكا، يك انقلاب ضدامپرياليستي به پيروزي رسيده است، خوشحال بودند. البته بعدها با اعلام موضع ايران در قبال لشكركشي ارتش سرخ به افغانستان و حمايت جمهوري اسلامي از مجاهدين ضداشغال و نيز بعد از برخورد با حزب كمونيست توده در ايران، آنان هم فهميدند كه مواضع جمهوري اسلامي مستقل است و صرفا به خاطر ضديت ايران با امريكا نمي‌توان اميد همسويي با تهران را داشت.
سوم- در نظام دوقطبي حاكم بر جهان، طرح اين شعار به معناي برخورد مشابه با هر دو كشور امريكا و شوروي نبود زيرا منافع جمهوري اسلامي در آن شرايط هم اقتضاي ديگري داشت. ما در آن وضعيت امريكا را دشمن اصلي مي‌ديديم ولي به شوروي هم اعتماد نداشتيم و در بخشي از مسائل، احساس تعارض در منافع ملي و اعتقادي هم مي‌كرديم. در عين حال اقتضاي تامين منافع ملي ما اين بود كه با شوروي رابطه داشته باشيم و اساسا برداشت ما اين نبود كه چون با امريكا رابطه نداريم، با شوروي هم قطع رابطه كنيم. واقعيت مناسبات ايران و شوروي هم بهتر از وضعيت رابطه ايران و امريكا بود و متحدان شوروي هم با ايران روابط خوبي داشتند.
چهارم- بعد از سقوط شوروي، نظام دوقطبي از هم پاشيد و نظم سيالي بر جهان حاكم شد. در اين وضعيت جديد، امريكا خودش را تنها برنده جنگ سرد مي‌دانست و خواستار حاكم كردن نظم نوين جهاني بود. در مقابل، كشورهايي مثل چين و روسيه و اروپاي متحد مانع از اين بودند كه نظم تك‌قطبي پديد آيد. طبعا براي كشورهايي مانند ايران، نظم تك‌قطبي اصلا مطلوب نيست و بهتر است كه همين وضعيت چندقطبي يا سيال باقي بماند. از طرفي همگان مي‌دانند كه روسيه مانند قبل يك ابرقدرت مطلق در مقابل امريكا محسوب نمي‌شود و بخش زيادي از قدرت سابق خودش را از دست داده است و توان سلطه‌گري گذشته را ندارد. روسيه در جهان امروز يكي از كشورهاي قدرتمندي است كه با توجه به جايگاهش در شوراي امنيت سازمان ملل و برخورداري از حق وتو، مي‌تواند از يك‌دست شدن دنيا به نفع امريكا جلوگيري كند اما قادر نيست خودش قدرت برتر دنيا شود يا مانند شوروي سابق براي خودش دايره نفوذ بزرگي را در ميان كشورهاي جهان بسازد. در اين وضعيت ميزان هراس از مداخله روسيه قابل مقايسه با ميزان نگراني از اقدامات امريكا نيست كه همچنان هم انگيزه مداخله در جاهاي ديگر جهان را دارد و هم قدرت آن را.
پنجم- جمهوري اسلامي در شرايط جديد منطقه و جهان، بايد از همه امكانات ديگر كشورها براي تامين امنيت و منافع ملي خود بهره بگيرد. در اين وضعيت استفاده از تعارض منافع امريكا با ديگر كشورهاي جهان از جمله روسيه و چين و حتي اروپا و ديگر دولت‌هاي منطقه هم بايد در دستور كار ايران باشد. ما و روسيه در بسياري از مسائل منطقه و جهان داراي منافع مشترك هستيم و بايد از اين امر به سود ايجاد وحدت رويه بهره بگيريم. اين اشتباه بزرگي است كه ماهيت روسيه جديد را با شوروي سابق يكي فرض كنيم. قطعا روسيه در جست‌وجوي منافع ملي خودش است و مثلا نذر نكرده است كه از ايران در مقابل سياست‌هاي امريكا دفاع كند. حرف ما اين است كه منافعي كه روسيه مورد نظر دارد، در مواردي با ما مشابه است و مي‌توانيم در اين زمينه با هم همكاري كنيم و اين نقض شعار «نه شرقي، نه غربي» نيست چرا كه استقلال ما را خدشه‌دار نمي‌كند.
ششم- از مسائل مهمي كه در منطقه در حال شكل‌گيري است، تاسيس يك دولت جديد در بخشي از عراق و سوريه است. ظاهرا غربي‌ها هم با اين امر مخالفند اما در لايه‌هاي پنهان‌تر سياست امريكا، نوعي همكاري براي به‌هم زدن جغرافياي سياسي منطقه مشاهده مي‌شود. روسيه با ايران هم‌عقيده است كه اين جغرافياي سياسي نبايد تغيير كند و به همين دليل، جلوگيري از تاسيس يك دولت از سوي داعش هدف مشترك ايران و روسيه مي‌تواند باشد. همكاري تاكتيكي براي جنگ با داعش و ديگر گروه‌هاي سلفي تكفيري در منطقه با همين منطق قابل توجيه است.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون