يك سيخ كتاب

اگر بنا باشد دادگاهي براي چرايي عدم علاقه ما به مطالعه خصوصا در ده ،دوازده سال گذشته برگزار شود، بي‌ترديد مسائل اقتصادي و گره‌هاي مالي متهم‌هاي رديف اول خواهند بود. زماني كه نوبت به قياس قيمت كتاب با موارد مشابه‌اش در كشورهاي ديگر مي‌رسد در مي‌يابيم خلاف باور عمومي، كتاب كالايي گران محسوب نمي‌شود. كتابي با قطع معمول رقعي و تعداد صفحاتي نزديك به دويست صفحه در ايران با رقم تقريبي سيزده هزار تومان به فروش مي‌رسد اين در حالي است كه همين كتاب در تركيه مي‌تواند تا نه دلار قيمت داشته باشد يعني با واحد پول ما بيش از بيست و هفت هزار تومان ارزش‌گذاري شود. يعني در مقايسه با قيمت 500 گرم مرغ به ظاهر مرغوب و به باطن گويا نامرغوب نه تنها گران نيست كه ارزان هم هست. بديهي است در كشوري كه با تورم دست و پنجه نرم مي‌كند و گذر از بحران‌هاي سخت اقتصادي را تجربه مي‌كند اهميت داشتن هر يك واحد پولي آن كشور در حساب بانكي شخصي هم مهم و حياتي است و كوشش براي به دست آوردن و حفظ كردن حداقل‌ها، ضروري مي‌نمايد و احتمالا قشر غير مرفه كه بالطبع غالب جامعه را شامل مي‌شود كالايي همچون كتاب كه برايش آرام بخش چون دارو، نيرورسان چون گوشت و مفرح چون بليت پارك بازي نيست مي‌تواند مدام واپس برود و كم متقاضي‌تر شود. همين موقع است كه دولت موظف مي‌شود براي كالايي كه به واسطه فشار مالي از سبد خريد روزانه كسر شده است و عدم حضور پررنگش در روزگار مردمان عواقبي قطع به يقين تلخ خواهد داشت گام بردارد و آن را سهل‌الوصول‌تر سازد. همان موقع است كه تعريف وجودي كتابخانه‌ها و اهميت داشتن مخازن پربار آنها مهم‌تر مي‌شود. كتابخانه‌هايي كه نبايد صرفا سالن‌هايي براي درس خواندن جهت شركت در آزمون‌هاي كنكور باشند و مي‌توانند با داشتن برنامه‌هايي جذاب و طرح مسابقات، برگزاري رويدادهاي فرهنگي و... كه در شان مردمي كه با تكنولوژي آشنا هستند و از رويدادهاي سرتاسر دنيا باخبرند بدل به نقطه‌اي نه پرتردد كه لااقل با آمد و شد حداقلي شوند و مردم را، همان قشر غيرمرفهي را كه اتفاقا در اقصي نقاط دنيا جماعت كتاب‌خوان بيشتري را در خود مي‌پروراند با آن كنج ساكت كه از هياهوي قصه‌ها و روياها لبريز است آشتي دهد. كتاب، تنها مختص كتابفروشي‌ها و حتي بساط دستفروش‌ها براي خريداري شدن نيست. همان‌طور كه كتاب جولانگاه گرد و غبار در قفسه‌هاي رخوتزده كتابخانه‌هاي مطرود نيست. كتاب مي‌تواند گران محسوب نشود، مي‌تواند باري بر دوش تامين‌كننده‌هاي مالي خانواده‌ها نباشد اگر بخواهند و بخواهيم كه خوانده شود.