به جاي مسكن ، درد را دوا كنيم
محمد حقاني
رييس كميسيون محيط زيست شوراي شهر تهران
تهرانيها و اغلب شهرستانيها از همان روزگار قديم كاملا با نام خيابان ژاله كه به نوعي از قديميترين محلات پايتخت محسوب ميشود، آشنا هستند. خياباني كه بعد از انقلاب به 17 شهريور تغيير نام داد. خياباني كه از همان ابتدا يكي از شاهراههاي اصلي تهران محسوب ميشد و نبض بازارها و مراكز اقتصادي آن تنها به آخر هفتهها ختم نميشد و هميشه مملو از مشترياني بود كه از اقصي نقاط پايتخت براي خريد لباس و موتوسيكلت و حتي ميوه به آنجا آمده بودند. اما گذشت سالها و افزايش جمعيتي كه به قصد خريد به اين منطقه از شهر هجوم ميبردند يا آن را براي زندگي انتخاب ميكردند، باعث شد تا مديريت شهري تصميم بگيرد تغييراتي در اين خيابان و ميدان منتهي به آن ايجاد كند تا روح زندگي و آرامش را دوباره به اين محله قديمي تهران بازگرداند. تصميمي كه بالاخره در سال 91 عملي شد و با دستور شهردارتهران با بستن ميدان و نصب سازههاي آهنين بلند در ميدان امام حسين، 17 شهريور با صرف بودجهاي ميلياردي (كه البته هيچگاه رقم دقيق آن هم مشخص نشد!) تبديل به پيادهراه شد. اما هنوز يك سال از اجرايي شدن اين طرح نگذشته بود كه اعتراض شهروندان و به خصوص كاسبهاي قديمي و جديد اين محور ثابت كرد كه اين اقدام تا چه حد غيركارشناسي است.
اين اعتراضها در قالبهاي مختلفي چون امضاي تومار و تحصن مقابل شهرداري و... به تدريج چنان بالا گرفت كه بالاخره مسوولان شهري را برآن داشت تا فكري عاجل براي حل اين مشكل كنند. اما شهرداري به جاي حل ريشهاي اين مشكل، تنها اقدامي كه كرد، برپايي چند نمايشگاه و جشنواره كم فروغ بود تا با كشاندن مردم به اين محله ثابت كند كه تبديل اين طرح چقدركارآمد است. به نظر ميرسد اين اقدامات به هيچ عنوان از اعتراض مردم و كسبه اين محور كم نكرده، چنانچه امروز پس از گذشت حدود چهار سال، همچنان شاهد موج وسيعي از اين اعتراضها هستيم به گونهاي كه نظرسنجي انجام شده، حكايت از آن دارد كه بيش از 90 درصد مردم اين محله از وضعيت موجود ناراضي هستند و آن را عاملي براي افزايش انواع بزهكاري و جرايم مختلف و البته كساد شدن بازار مغازهداران آن دانستهاند. اين اعتراضها چنان بالا گرفت كه قرار شد شهرداري طرحي اصلاحي را براي كم شدن مشكلات مردم به شورا ارايه دهد اما قبل از ارايه چنين طرحي، با دستور شهرداري تهران قرار شد از خيابان صفا به پايين تردد خودروها در اين محور باز تا مشكلات ترافيكي آن منطقه نيز رفع شود. حالا اينكه اين اقدام تا چه حد مثمر ثمر باشد، سوالي است كه كارشناسان ترافيكي بايد به آن پاسخ دهند يا منتظر گذشت زمان باشيم. ولي آنچه مسلم است اين است كه طرحهايي كه تاكنون در اين محور اجرا شده، فقط مسكن بودهاند و دردي را از مردم آن منطقه دوا نكرده و نميكنند. براي پيدا كردن بهترين راهحل، ابتدا بايد «بپذيريم» كه طرح احداث پياده رو 17 شهريور نه بر اساس مطالعه بود و نه پيوست. من شخصا دو بار به اين محور رفتم و از نزديك پاي صحبتهاي اهالي محل نشستهام. در اين بازديدها بود كه تازه به دلايل اصلي اعتراض مردم پي بردم. پاساژ چهار طبقهاي را ديدم كه سه طبقه آن كاملا تعطيل شده بود بهطوري كه يكي از فروشندگان مغازههاي آن ميگفت در روز تنها 3 هزار تومان درآمد دارد! با مادري صحبت كردم كه ميگفت، از غروب به بعد به فرزندانم اجازه بيرون آمدن از خانه نميدهم از ترس اينكه آدمهاي خطرناك بلايي سر آنها بياورند.
در جلسه اين هفته شوراي شهر، رياست شورا اظهار اميدواري كرد كه اقدام اخير شهردار براي بازكردن محور ياد شده، راهگشاي مشكل مردم محور 17 شهريور باشد ولي اگر بخواهيم واقعبينانه به قضيه نگاه كنيم بايد اقرار كنيم كه اجراي طرح سنگفرش كردن اين محور عواقبي به مراتب دهشتناكتر از آن داشته كه با باز كردن يك خيابان، رفع شود. به بياني به نظر ميرسد تنها گزينه براي جبران ديرهنگام اين خبط و خطاي آشكار مديريت شهري، باز كردن اين محور قديمي باشد. حالا اينكه چرا مديريت شهري هنوز نميخواهد تن به اين كار بدهد سوالي است قابل تامل. و بالاخره اينكه، آقاي شهردار و رييس شوراي شهر عزيز، آيا منظور شهرداري از محور فرهنگي 17 شهريور همان نمادهاي بيمسمايي است كه در آن ساخته شده يا سازه غول پيكر آهني كه معلوم نيست با چه معيار شهرسازي با صرف هزينهاي گزاف در ميدان امام حسين (ع) سر به آسمان ساييده است؟ دوستان عزيز، بپذيريد كه با اجراي اين طرح مردم محله 17 شهريور به خاك سياه نشستهاند و معتادان و كسادي كار مغازهداران، وضعيت اسفباري را به وجود آورده و حتي ميتواند آن را به سمت شبمردگي سوق دهد. بنابراين قبل از اينكه 17 شهريور، هرندي و مشيريه ديگري شود، فكري براي آن كنيد.