هادي اعلمي فريمان، كارشناس مسائل امريكاي لاتين در گفتوگو با «اعتماد»:
روابط با امريكاي لاتين در دولت يازدهم معقولانه شده است
محمدابراهيم ترقينژاد
درباره مناسبات ايران و كشورهاي امريكاي لاتين، گفتوگويي با هادي اعلمي فريمان داشتهايم كه مشروح آن در ادامه ميآيد.
كشورهاي امريكاي لاتين چه اهميتي براي ايران دارند؟
ايران در فضاي جديد حاصل شده در پسابرجام كه شروعي دوباره در مناسبات جهاني با رويكردي صلحآميز و دوستانه است، بايد از تمامي ابزارها و ظرفيتهاي خود براي افزايش روابط، گسترش مناسبات و توسعه همكاريها استفاده كند. روابط ايران با كشورهاي حوزه امريكاي لاتين از ابتداي شكلگيري روابط خارجي تا به امروز، همواره روندي آرام، متعادل و در چارچوبي اقتصادي با رويكردي مبتني بر منافع ملي تعريف شده است. همانگونه كه امروز كشورهاي جهان، تشنه بازار ايران و استفاده از ظرفيتهاي آن است؛ ما نيز قطعا بايد پيگير استفاده از بازارهاي ديگر كشورها براي فروش كالاهايمان و همچنين ارايه خدمات فني و مهندسي باشيم. يكي از مناطق خوب براي فروش كالا و ارايه توانمنديهايمان، بازار امريكاي لاتين است. چين طي يك دهه گذشته با اتخاذ سياست حضور بيسروصدا توانسته است بازارهاي اين كشورها را فتح كند و ميلياردها دلار سود كسب كند. فاينشنالتايمز در گزارشي نوشت چين در 15 سال اخير 125 ميليارد دلار به ونزوئلا قرض داده است. چينيها در سراسر امريكاي لاتين حضور فعال دارند. ما نيز بايد چنين سياستهايي را دنبال كنيم و با تعريف اهدافمان از هر كشور، روابطي چارچوبدار و قاعدهمند با آنها داشته باشيم. در اين فضا، اين كشورها از برخي ظرفيتهاي سياسي نيز برخوردار هستند و ما ميتوانيم با ارتقاي مناسبات و روابطمان با آنها، از آن ظرفيت حداكثر استفاده را در فضاي پسابرجام در دپيلماسي دوجانبه و چندجانبه داشته باشيم و اين مهم ميسر نميشود مگر با ايجاد انگيزش در بخش خصوصي داخل كشور. خوشبختانه دولت يازدهم نگاه مثبتي به مقوله ديپلماسي اقتصادي دارد. در همين جهت، يكي از اهداف دولت يازدهم در ايجاد رابطه با كشورهاي امريكاي لاتين بايد ايجاد زيرساختهاي لازم براي همكاريهاي اقتصادي و افزايش حضور بخش خصوصي در اين كشورها باشد. خوشبختانه در سفر وزير امور خارجه به شش كشور حوزه امريكاي لاتين نيز بيش از 60 نفر از بخش خصوصي و تجار حضور دارند و اين ميتواند گام خوبي براي تقويت همكاريهاي ايران با اين كشورها باشد.
كشورهايي كه ظريف در اين مقطع به آنها سفر كرده است، چه ظرفيتهايي براي همكاري دارند؟
هر كدام از اين شش كشور، از ظرفيتهاي ويژهاي برخوردارند و ما ميتوانيم از آن ظرفيت استفاده بكنيم و اين مقوله، نيازمند مديريت صحيح در جهتدهي به بخش خصوصي است. ما بايد در خصوص اين كشورها يك ديپلماسي اقتصادي چندوجهي را دنبال كنيم، با اين حال، ونزوئلا شايد يكي از مهمترين سفرهايي است كه آقاي ظريف در اين سفر پيشروي خود دارند. ايران و ونزوئلا از اعضاي مهم اوپك هستند و ميتوانند در شرايط امروز كه قيمت نفت كاهش يافته، براي حل مشكلات ناشي از آن با يكديگر همكاري بكنند هر چند كه قبل از اين سفر، وزير نفت اين كشور به همراه وزير خارجهشان به تهران سفري داشت و با مسوولان ايراني از جمله آقاي ظريف ديدار داشتند. هماينك نيز ونزوئلا از شرايط ويژهاي برخوردار است. مردم اين كشور هماينك دچار مشكلات معيشتي شديدي هستند. مخالفان آقاي مادورو، او را تحت فشار قرار داده و خواستار برگزاري انتخابات زودهنگام هستند و در اين راستا، گامهايي را هم برداشتهاند. در مقاطعي از دولتهاي نهم و دهم، روابط تهران و كاراكاس صبغههاي ايدئولوژيك به خود گرفت كه مورد قبول بسياري از كارشناسان نبود و در داخل نيز مورد انتقاد بسياري قرار گرفت.
آيا سفر به ونزوئلا با توجه به مشكلات اقتصادي و وضعيت نابسامان سياسي اين كشور در اين مقطع ضروري بود؟
نيكلاس مادورو اكنون از سوي مخالفان و بخش زيادي از مردم تحت فشار شديدي براي كنارهگيري و پذيرش برگزاري انتخابات زودرس قرار گرفته است و مشكلات شديد اقتصادي حتي موجب شده تا اين كشور با كلمبيا وارد مذاكره براي بازگشايي مرزها شوند تا مردم بتوانند در بخشهاي اقتصادي وارد مراوده شوند. مشكلات اقتصادي ممكن است در روزها يا ماههاي آينده و در كوتاهمدت حتي دولت سوسياليستي مادورو را تحت تاثير قرار دهد و ناچار به پذيرش انتخابات زودهنگام شود. اكنون خواستههاي مادورو از ايران، قطر، چين و روسيه تقريبا مشخص است كه حول توافق بر سر سهميهها و افزايش قيمت نفت خواهد بود اما لازم است برخي توافقات دو كشور هم پيگيري شود. با اين حال، آنچه جاي اميدواري دارد سخن آقاي روانچي بود كه اظهار كرد ما با همه طيفهاي سياسي در ونزوئلا وارد گفتوگو ميشويم. اين گفتوگو در شرايطي كه مادورو حاكم است كمتر احتمال دارد اما اين گفته حتي براي آينده هم اظهارنظر جالبي است چون حامل ديدگاههاي كارشناسي درباره روندهاي چرخش نخبگان در روندي دموكراتيك است.
ادامه در صفحه 11