• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۲۷ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3620 -
  • ۱۳۹۵ چهارشنبه ۱۷ شهريور

يك نكته درباره «فروشنده» فرهادي

حسين سناپور نويسنده

زماني كه «قيصر» كيميايي نشان داده شد، توجه بيشتر منتقدان به نقش قهرمان بود تا وضعيت فرهنگي- اجتماعي‌اي كه در آن قيصر دست به انتقام مي‌زد. كساني مثل هوشنگ كاووسي هم كه گفته بودند قيصر و خانواده‌اش كافي بود به پليس مراجعه كنند تا آن انتقام و قتل‌ها بي‌معنا شود، بيشتر از ديگران وضعيت فرهنگي آن زمان و جامعه‌اي را كه قيصر در آن زند‌گي مي‌كرد، ناديده گرفته بودند و توجهي نداشتند كه اگر قيصر و خانواده‌اش به پليس مراجعه مي‌كردند و حتي اگر متجاوز به سزاي كارش هم مي‌رسيد، باز آنچه در درجه اول نابود مي‌شد نه متجاوز، كه كل خانواده قيصر بود در اثر حرف و گمان‌هايي كه درباره‌شان زده مي‌شد.
انتقام‌جويي قيصر نه فقط از آن جهت بود كه اميد چنداني به دستگاه پليسي- قضايي آن زمان نداشت (كه احتمالا تا حدودي داشته‌)، بلكه بيشتر از آن جهت بود كه او و خانواده‌اش مي‌دانستند جامعه‌شان بعد از افشاشدن چنان اتفاقي چه به روزشان خواهند آورد با ظن‌هايي كه درباره‌شان خواهند داشت و خواهند ساخت. درواقع كاري كه قيصر مي‌كند نه فقط انتقام‌گرفتن از متجاوز، كه سربلندشدن از نظرِ جامعه‌اي است كه در هر اتفاقي از جنس تجاوز، قرباني را، كم يا زياد، شريك در آن اتفاق مي‌داند.
حالا و بعد از گذشت نيم‌قرن فرهادي هم به سراغ چنان موضوعي رفته است و نشان مي‌دهد كه هنوز هم در چنان اتفاقي باز هم نمي‌شود پاي پليس را به ميان كشيد، چون هنوز هم اجتماع ظن‌هاي بدگمانانه خودش را دارد و هنوز هم ممكن است قرباني كم يا زياد شريك تجاوز دانسته شود و هنوز هم قرباني و خانواده‌اش بيشتر از خودِ تجاوز از ظن‌هاي بدگمانانه آدم‌هاي اطراف‌شان آسيب مي‌بينند.
براي همين هم هست كه حتي آدمي انتلكتوئل هم (كه نشانه‌هاش آشكار است در بازيگري تئاتر و رفتار بسيار بردبارانه مرد در مقابل شاگردانش و نيز در مقابل توهين زني كه در تاكسي كنارش نشسته) درنهايت براي جبران اتفاقي كه افتاده، مجبور است متوسل به انتقام بشود و همان كاري را بكند كه قيصر مي‌كرد.
تنها تفاوت او و قيصر در اين است كه قيصر از ابتدا مي‌دانست كه بايد چنان انتقامي بگيرد و مرد اين فيلم كم‌كم به سوي اين كار رانده مي‌شود و به نوعي استحاله شخصيتي پيدا مي‌كند (استحاله‌اي كه در فيلم «گاو» هم اتفاق مي‌افتد و اشاره فيلم «فروشنده» به آن انگار تاكيدي حتي اضافي است بر همين نكته.)
مي‌دانم نكته‌هاي زيادي درباره فيلم فرهادي مي‌تواند مطرح باشد و هست، اما از نظر من پرسش اصلي فيلم اين است كه: اگر آن انتقام‌ گرفتن قيصر طبيعي بود، چه شده كه هنوز و بعد از حدود نيم‌قرن هم مي‌شود به مرد انتلكتوئل فيلم فروشنده حق داد كه متجاوز را تا مرز مرگ ببرد؟ پس چرا جامعه ما در اين 50 سال آن اندازه تغيير نكرده كه قرباني بتواند چنان اتفاقي را به پليس و دادگاه بكشاند و هنوز هم بايد آن را حتي از نزديك‌ترين دوستانش مخفي كند؟
پاسخ اين سوال دشوار است و شايد احتياج به مقالات و حتي كتاب‌هايي داشته باشد، اما در توضيح خودِ سوال مي‌توانم يك دو نكته را بگويم. مثلا اين را كه، در قيصر آن بدگماني مساله‌ساز اجتماع چنان بديهي انگاشته شده بود كه فيلمساز احتياجي به توضيح يا روشن‌كردن و كاويدن زواياي آن نمي‌ديد (اگر درست يادم باشد، فقط در اوايل فيلم صحنه پچ‌پچه دو زن بود كه درباره ماجرا حرف مي‌زدند).  شايد هم توجه به وجهِ قهرمانانه كارِ قيصر چنان براي فيلمساز مهم بود كه آن وجه اجتماعي مغفول واقع شده بود. اما در فروشنده كه اساسا حرفي از قهرماني و قصدي براي قهرمان‌سازي نيست، چند صحنه‌اي مربوط به برخورد با همسايه‌ها وجود دارد كه هم تا حدودي بدگماني آنها را نشان بدهد و هم تشويق آنها به انتقام‌گرفتن از متجاوز را. همكارانِ تئاتري هم گويا درباره موضوع حرف زده‌اند و مي‌زنند، اما ما فقط نقل‌شان را مي‌شنويم و نمي‌دانيم چه‌قدر بدگماني در آنها بوده يا نبوده. اين تمام آن توضيحي است كه فيلم درباره بدگماني اجتماع در چنين اتفاق‌هايي به ما مي‌دهد. به نظرِ من اين جا هم بخشي از درك موضوع به درك عمومي ما از اجتماع پيرامون‌مان واگذار شده و اينكه دست‌كم ما كه اين جا زند‌گي مي‌كنيم، مي‌فهميم كه چرا زن برايش سخت است طرح موضوع پيش ديگران و حتي پليس.
پس انگار مي‌شود با استناد به فيلم فروشنده چنين گفت كه مهم نيست شخصيت فيلم انتلكتوئل باشد يا از قشر لمپن و اين‌ اتفاق اين روزها افتاده باشد يا نيم‌قرن پيش. ما چنان با چنين مصيبتي تنهاييم كه جز تبديل‌شدن به آدمي انتقام‌جو چاره ديگري نداريم و درنهايت اين ما نيستيم كه براي رفتارمان و زند‌گي‌مان تصميم مي‌گيريم، جامعه پيش‌تر براي‌مان تصميم گرفته و خواهي نخواهي بايد به همان راه كه او مي‌گويد، برويم.
به نظر من چه با حرف فيلم فروشنده موافقيم، چه نيستيم، اگر اندكي هم از فيلم تاثير گرفته‌ايم، بهتر است به آن فكر كنيم.

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون