• ۱۴۰۳ چهارشنبه ۲۶ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3620 -
  • ۱۳۹۵ چهارشنبه ۱۷ شهريور

متهم در دادگاه فقط قتل پدرش را گردن گرفت

قتل سه عضو خانواده با 43 ضربه چاقو

اعتماد| مردي جوان كه متهم است پدر، مادر و پدربزرگ خود را با 43 ضربه چاقو به قتل رسانده، در جلسه دادگاه مدعي شد كه فقط پدرش را كشته و دو قتل ديگر را گردن پدرش انداخت. متهم 25 ساله پيش از اين در بازجويي‌ها هر سه قتل را گردن گرفته و علت آن را مصرف روانگردان شيشه اعلام كرده بود. قضات دادگاه كيفري استان تهران در پايان جلسه نخست به دليل آنچه «ابهام در برخي موارد پرونده» دانستند، ادامه رسيدگي را به آينده موكول كردند.
نخستين جلسه رسيدگي به پرونده، صبح ديروز با قرائت كيفرخواست در شعبه دهم دادگاه كيفري استان تهران به رياست قاضي محمدباقر قربانزاده برگزار شد. در آن نوشته شده: «صبح 8 آذر 93 ميلاد 23 ساله، دانشجوي مهندسي نفت، به كلانتري شهران مراجعه و خود را عامل قتل سه نفر از اعضاي خانواده‌اش معرفي كرد. با ثبت اعتراف او، تيمي از كارآگاهان جنايي به آدرس محل سكونتش مراجعه كرده و با اجساد مادر، پدر و پدربزرگ خانواده كه هر يك با 9، 30 و 4 ضربه چاقو به قتل رسيده بودند روبه‌رو شدند. دو ليوان هم در ظرفشويي پيدا شد كه براساس گزارش پزشكي قانوني به ماده بيهوشي مسموم شده بود. متهم نيز كه به مصرف روانگردان شيشه اعتياد دارد پس از انتقال به دادسرا، در حضور بازپرس پرونده به قتل اعتراف كرده است.»
پس از قرائت كيفرخواست، اولياي دم شامل خواهر، خاله و دايي متهم پشت جايگاه ايستادند و قصاص او را خواستار شدند. متهم اما دفاعيات خود را با انكار اعترافاتش در بازجويي‌ها آغاز كرد و گفت: «من فقط پدرم را كشته‌ام و او مادر و پدربزرگم را كشته. فشار بازجويي‌ها باعث شد تا به هر سه قتل اعتراف كنم. روز حادثه تا نيمه شب پيش دوستانم بودم. وقتي به خانه برگشتم مادرم بيدار بود اما پدر و پدربزرگم خواب بودند. به اتاقم رفتم و مشغول اس‌ام اس بازي شدم تا اينكه يك ساعت و نيم بعد، صداي درگيري شديدي شنيدم. وقتي در اتاقم را باز كردم، پدرم را ديدم كه چاقويي در دست داشت و با آن مادرم را زده بود. ترسيدم و به آشپزخانه رفتم. چاقويي برداشتم و با آن پدرم را از پشت زدم. چون خيلي عصباني شده بودم، 30 ضربه ديگر هم به او وارد كردم. بعد از قتل، مقداري شيشه مصرف كردم و طرف‌هاي ساعت 5 صبح به دوستم اشكان زنگ زدم و خواستم به خانه مان بيايد كه قبول نكرد براي همين خودم سر كوچه شان رفتم و گفتم چه اتفاقي افتاده. ساعتي بعد هم با اصرار او خودم را به پليس معرفي كردم.»ادعاي متهم مبني بر ارتكاب تنها يك فقره قتل در حالي است كه او پيش از اين با اعتراف به هر سه قتل، درباره جزييات آن گفته است: «آن روز شيشه مصرف كرده بودم و دست خودم نبود. وقتي وارد خانه شدم، هر سه مقتول به خاطر خوردن آبميوه مسمومي كه در خانه گذاشته بودم، خواب بودند. من آن را خريده بودم تا خودكشي كنم اما آنها از آن خورده بودند. نمي‌دانم چه شد كه چاقو را برداشتم و اول مادرم، بعد پدربزرگم و بعد پدرم را با آن كشتم. كل چاقو زدن به سه دقيقه نكشيد. بعد از آن براي ظاهرسازي يك چاقوي ديگر از آشپزخانه برداشتم و با آن چند ضربه ديگر به مقتولان زدم. سپس جسد پدرم را در صندوق عقب ماشينم گذاشتم و سراغ اشكان رفتم تا كمكم كند اما او نپذيرفت.»
در ادامه دادگاه، اشكان نيز كه منجر به افشاي راز قتل‌ها شده بود، گفت: «5 صبح بود. خواب بودم. ميلاد زنگ زد گفت بيا خانه‌مان. وقتي مخالفت كردم خودش آمد سر كوچه. از دور ديدم كه گريه مي‌كرد. اول گفت موقعي كه به خانه رفته، پدر و مادرش با هم درگير شده‌اند و او مادرش را با چاقو كشته، 5 دقيقه بعد اما حرفش را عوض كرد و گفت پدرش را كشته. گفتم برويم پيش پليس كه پيشنهاد داد جسدها را به بيابان قزوين ببريم و بسوزانيم. گفت كمكم نكني خودم را مي‌كشم. ترسيدم اگر مخالفت كنم، مرا هم بكشد براي همين سوار ماشين شدم و با او به سمت خانه‌اش حركت كرديم اما در راه، ناگهان مقابل كلانتري ايستادم و وارد آن شدم. يك دقيقه نگذشته بود كه متهم هم آمد و خودش را تسليم كرد.»با ثبت اظهارات اشكان، متهم براي آخرين دفاع پشت جايگاه ايستاد اما اصرار او بر ارتكاب يك قتل و قاتل بودن پدرش باعث شد تا قضات دادگاه براي رسيدگي به ادعاي او و ساير ابهامات موجود در پرونده نظير اختلاف پدر و مادر متهم با يكديگر، ادامه رسيدگي به پرونده را به روزهاي آينده موكول كنند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون