كارشناسان شهري و مديريت بحران در گزارش« اعتماد» بررسي كردند
بحران هاي زيرزميني در شهر بي دفاع
حميد رضا خالدي
امسال آمار حوادث ناشي از سازههاي متروي تهران در كنار ريزش و فرونشست زمين به شكل قابل تاملي افزايش داشته است. بهطوريكه تنها در يكماه گذشته چهار حادثه فروريزش و حادثه در متروهاي در حال ساخت رسانهاي شده است. از حفره «ستاري»، تا گودال پنج متري خيابان «صفي عليشاه» خيابان انقلاب واز فرونشست «خيابان رجبنيا» در منطقه 15تا آخرين آنها كه حادثه مترو در دست احداث كيانشهر بود. اين حوادث چنان زياد شده كه چندي قبل دادستان تهران را نيز وادار به واكنش كرد. جعفري دولتآبادي گفت: براي شهري مانند تهران زيبنده نيست كه اينهمه فرونشست زمين داشته باشد. اين حوادث درحقيقت ميتواند تداعيگر سوالي مهم باشد، اينكه تهران تا چه حد ايمن و تا چه ميزان در برابر حوادث بزرگ طبيعي و غيرطبيعي آماده است؟ در شرايطي كه همه نگران بروز حوادث «طبيعي» مانند زلزله در تهران هستند، به نظر ميرسد بروز حوادث «غيرطبيعي» تهران را بيشتر از حوادث طبيعي تهديد ميكند. چرا كه تجربيات چند ماهه گذشته نشان از آن دارد كه به دليل اهمالهايي كه صورت گرفته، هر آن، احتمال فروريزش زمين، وقوع سيل، آتش سوزي و... در تهران وجود دارد. براي همين قبل از پاسخ به سوال اصلي اين گزارش يعني ميزان آمادگي مديران شهري براي مقابله با انواع حوادث، بايد نگاهي داشت به انواع علل وقوع آنها.
متهم اول، فرونشست زمين
فرونشست زمين به حدي جدي است كه بررسي آن از سال 1388 به شكلي جدي در دستور كار مديريت شهري قرار گرفت. با اين حال شايد به جرات بتوان ادعا كرد كه بيشترين اظهارنظر در اين زمينه در يكسال گذشته انجام شده است. آن هم از زماني كه محمدجواد بلورچي، مديركل مخاطرات زمينشناسي و اكتشافات سازمان زمينشناسي كشور خبر از فرونشست 36 سانتيمتري دشت تهران (جنوب شهر تهران) داد. اين اظهارنظرها زماني بيشتر نمود پيدا كرد و شدت يافت كه تقريبا هر ماه شاهد يك فرونشست يا حادثه مرتبط با آن در تهران بوديم؛ حوادثي كه شايد يكي از مهمترين آنها فرونشست زمين در منطقه شهران باشد. مساله زماني حادتر ميشود كه به گفته شهردار تهران، در اين كلانشهر كشور بيش از 400 نقطه مانند شهران وجود دارد. احمد دنيامالي، رييس كميسيون عمران شوراي شهر در گفتوگو با «اعتماد» در مورد دليل بروز آن حادثه گفت: دليل اين حادثه، وجود حفرهاي بوده كه در زير پوسته زمين قرار داشته و از چشم كارشناسان دورمانده است. وقتيكه كارگران در حال كار در مترو بودهاند اين حفره فرو ميريزد و سنگيني آن باعث فروريزش سقف مترو در حال ساخت شهران ميشود.
اما مخاطرات ناشي از اين فرونشستها بسيار بيشتر از مواردي اينچنيني است. طبق بررسيهاي انجامشده در سال ۸۵ نرخ فرونشست سالانه در دشت تهران بالغ بر ۱۷ سانتيمتر بوده كه طبق مطالعات جديد در دشت تهران اين نرخ فرونشست سالانه حدود ۳۶ سانتيمتر (يك ميليمتر در روز) افزايشيافته كه از شهر مكزيكوسيتي نيز كه با ۳۲ سانتيمتر در سال ركورددار بيشترين ميزان فرونشست در دنيا بوده، فراتر رفته است. آمارها نشان ميدهد كه بيش از ۱۰۰هزار حلقه چاه غيرمجاز با برداشت سالانه پنجميليارد متر مكعب آب در دشتهاي ايران وجود دارد. دكتر احمد صادقي، رييس سازمان پيشگيري ومديريت بحران شهر تهران با اشاره به عواقب نشست زمين در تهران گفت: مسلما اين فرآيند تبعات منفي و خطرات زيادي را براي شهر و شهروندان به دنبال دارد. از جمله فرونشست آبهاي زيرزميني و بسته شدن خلل و فرجهاي آن و در نهايت كم شدن اين آبها در كنار نشستهاي موضعي زمين كه ميتواند خطرات فراواني را به دنبال داشته باشد از جمله معمولترين عواقب نشستهاي زمين است.
مهندس محمدجواد بلورچي، مديركل بررسي مخاطرات زمينشناختي سازمان زمينشناسي نيز به شكلي عينيتر، از عواقب فرونشست زمين در تهران سخن گفته است: از جمله خطرات عيني اين پديده در معرض خطر ترك خوردن و حتي در آستانه فروريختن همه سازهها و ساختمان در محدودهاي كه نشست زمين در آنها رخ داده، تغيير شيب زمين، آسيب رسيدن به شبكه آبهاي زيرزمين و تجهيزات آن ميتواند باشد. وي در مورد تاثير فرونشست زمين بر آثار ناشي از وقوع زلزله گفت: ترك خوردگي و غيرمقاوم شدن ساختمانها مسلما باعث خواهد شد تا اين سازهها با كوچكترين زلزلهاي فروبريزند و عواقب جبرانناپذيري را برجا بگذارند.
براساس اعلامهاي رسمي بيشترين فرونشست زمين در مناطق جنوب غربي پايتخت مانند مناطقي چون 17 و 18 و بخشي از منطقه 19 ديده شدهاند كه ميتوانند اين مناطق را با خطراتي جدي روبهرو كنند. اين مساله چنان حساس و از ابعادي وسيع برخوردار است كه چند ماهي است در دستور كار شوراي شهر تهران هم قرار گرفته است. چندي پيش اقبال شاكري، رييس كميته عمران شوراي اسلامي شهر تهران با اشاره به علت نشست زمين در شهر تهران گفت: كاهش سطح سفرههاي آب زيرزميني از مهمترين دلايل نشست زمين است. وي معتقد است امروزه برداشتهاي غيرقانوني و بيحد و مرزي از منابع آب تهران انجام ميشود و حفر چاههاي غيرمجاز و كاهش بارش و نزولات جوي باعث افزايش نشست زمين شده است.
رييس كميته عمران شوراي اسلامي شهر تهران با بيان اينكه طبق بررسيهاي انجام شده روزانه زمين در دشت تهران يك ميليمتر نشست ميكند، افزود: اين موضوع خيلي بحراني است به همين دليل هر چه سريعتر براي افزايش سطح آبهاي زير زميني در تهران بايد فكري كرد.
شاكري با تاكيد بر اينكه بايد براي عدم حفر چاههاي غيرقانوني و جلوگيري از برداشت آبهاي بيرويه راهحلي انديشيده شود، گفت: بايد نفوذ آب در سطح دشت و شهر تهران افزايش پيدا كند. اين عضو شورا معتقد است بايد كف كانالها، مسيلها و جويها نفوذپذير باشد و همچنين بايد از بتني كردن كف آنها جلوگيري شود تا آب باران و نزولات آسماني مستقيم جذب شود و همچنين آب باران خانهها در چاه بريزد و مانع ريختن آب بارش در فاضلاب شويم. محمد سالاري، رييس كميسيون معماري و شهرسازي شوراي شهر تهران اما از منظر ديگري به مساله فرونشست زمين و علل آن نگاه ميكند. وي يكي از مهمترين دلايل فرو نشست زمين را در اين كلانشهر ميزان ذخاير زيرزميني دانسته و گفت: كاهش ميزان بارندگيها نيز در اين امر تاثير بسزايي دارد.
وي در همين زمينه به تغييرات در جدارههاي روددرهها به واسطه مصنوعسازيها اشاره كرد و گفت: اين عمل مانع نفوذ آب در طول مسير رود درهها به زمين ميشود گرچه ميزان استحصال آب از منابع زيرزميني نيز از نكاتي است كه بايد به آن توجه داشت چرا كه متاسفانه در حال حاضر قسمت عمدهاي از برداشت آب پايتخت براي تامين آب شرب هم از گذشته چاههايي است كه در شهر تهران حفر شده است.
وي درعين حال مدعي است كه جلوگيري از بارگذاري بيشتر در شهر و جمعيتپذيري يكي از مهمترين دغدغههاي پايتخت و مجموعه شهرهاي تهران محسوب ميشود چرا كه آمارها نشان از آن دارند كه ۳۰ درصد جمعيت كل كشور كه در سال ۳۵ در شهرها زندگي ميكردند اينك به ۷۰ درصد تا ۷۲ درصد رسيده است.
رييس كميسيون معماري و شهرسازي شوراي اسلامي شهر تهران ايجاد جمعيت را برابر با افزايش ميزان مصرف آب دانست و تصريح كرد: اين امر در نهايت باعث ميشود كه استحصال بيشتر از منابع آب زيرزميني داشته باشيم كه به همراه جغرافياي خشك پايتخت و كاهش ميزان بارندگي و برخي از مداخلات و عوامل انساني كه همزمان اتفاق افتاده است منجر به فرونشست پايتخت شده است. وي شبكه فاضلاب را يكي ديگر از معضلات تهران ميداند و ميگويد: نبود شبكه فاضلاب باعث شده تا چاههاي فاضلاب در تهران به صورت «جذبي» باشند كه در دراز مدت موجب به وجود آمدن غارها و حفرههاي بزرگي در دل زمين شده كه با توجه به فرونشست زمين كه اين روزها بهشدت تهران را تهديد ميكند، به شكل خطرناكي تهران را تهديد ميكند. اين خطر وقتي جديتر ميشود كه اين خطرات را در كنار خطر گسلهاي زلزله خيز و ساخت وسازهاي بدون رعايت اصول مهندسي، قرار دهيم.
اين مسائل باعث شده تا سالاري براين باور باشد كه تهران آبستن اتفاقات وحشتناكي در زمان بروز حوادث غيرمترقبه خواهد بود: با توجه به گسلهاي فراوان و بافتهاي فرسوده چهار هزار هكتاري موجود در پايتخت و همچنين بروز پديده فرونشست زمين در زمان حادثهاي همچون زلزله عاملي براي افزايش خسارات و كشتار خواهند بود و موجب افزايش كشتارهاي ناشي از زلزله ميشود.
متهم دوم، شبكه زير ساختهاي شهري
اما فرونشست زمين تنها دليل وقوع حوادث و تنها تهديدي نيست كه پايتخت در حوادث شهري با آنها دست به گريبان است. پايتخت بزرگ كشورمان روي بشكه عظيم ديناميتي متشكل از لولههاي گاز، آب، كابلهاي برق و تلفن و... قرار گرفته كه در صورت بروز هر حادثه بزرگ غير مترقبهاي ميتواند نه تنها زندگي شهروندان را مختل كند كه حتي با انفجار ناشي از لولههاي گاز و كابلهاي برق، كشتاري بيشتر از كشتار ناشي از حادثه غيرمترقبه رخ داده را موجب شود. براساس آخرين آمار رسمي شهرداري كه به سال ٩٣ برميگردد، در تهران بيش از ١٨ هزار كيلومتر كابل برق (در كنار بيش از ١٢ هزار كيلومتر شبكه برق روشنايي معابر كه البته هوايي هستند) و حدود ١٢٠كيلومتر لوله كشي گاز در زيرزمين دفن شده است. لولههايي كه روزانه بيش از ١٤ ميليون متر مكعب گاز طبيعي در آنها جريان دارد و گفته ميشود با زلزلهاي پنج تا شش ريشتري منفجر شده و زلزلهاي را رقم ميزند كه خسارت و قدرت تخريب آن براي بيش از ١٢٥ هزار مشترك گاز خانگي، چندين برابر خود زلزله خواهد بود.
اين آمار زماني به كابوسي براي تهران بدل خواهد شد كه بدانيم، اصولا نقشه دقيق و مشخصي در مورد اين تجهيزات در تهران وجود ندارد تا در مواقع بروز حوادث با كمك آنها براي كمك به حادثه ديدگان و مهار بحران بپردازيم. پيروز حناچي، دبير شوراي عالي شهرسازي و معماري درگفتوگو با «اعتماد» با تاييد خطرات شبكههاي زير زميني براي تهران ميگويد: متاسفانه ما ليست و نقشههاي درست و به روزي از خطوط لولههاي گاز، آب و برق و... نداريم. نقشههايي هم كه وجود دارد اكثر قديمي هستند و نميتوان به آنها اطمينان كرد. وي با انتقاد از شهرداري براي اينكه اطلاعاتي كه در اختيار دارد را در اختيار نهادهاي ديگر قرار نميدهد در ادامه ميگويد: شهرداري تهران با صرف هزينهاي گزاف، يك بانك اطلاعاتي با عنوان رصدخانه شهر تهران را احداث كرده است و اطلاعات بخشهاي مختلف شهري از جمله نقشهها و اطلاعات تجهيزات زيرساختي شهر را جمعآوري كرده ولي اين اطلاعات را در اختيار هيچ كدام از نهادهاي ذي ربط قرار نميدهد. به قول معروف اطلاعات را در داخل گنجه گذاشته و در آن را قفل كرده است. درحالي كه اين اطلاعات و آمار براي شهر تهران حياتي است.
حناچي با اشاره به نقش شهرداري به عنوان متولي بحث رويارويي با بحرانهاي شهري گفت: بايد سازمانهاي مرتبط با اين زيرساختهاي شهري موظف شوند تا اطلاعات خود را در اختيار شهرداري قرار دهند چراكه اين مديريت شهري است كه بايد در مواقع بحراني وارد عمل شود و بحران را كنترل كند. در نقطهاي مانند شهران، تمام زيرساختهاي شهري گاز، آب و برق و... در يكجا به هم رسيده بودند كه نتيجه آن انفجاري بود كه شاهد آن بوديم. درحالي كه اگر اين تجهيزات به درستي كار گذاشته ميشد و نقشه آن وجود داشت يا اصلاچنين اتفاقي رخ نميداد يا در صورت وقوع، به سادگي و در كمترين زمان ممكن مهار ميشد.
محمدباقر قاليباف، شهردار تهران به عنوان مهمترين مدير شهري، چندي قبل با وجود اذعان به خطراتي كه شبكههاي زيرزميني خدمات شهري براي پايتخت دارد، معتقد است كه شهرداري آمادگي لازم براي مقابله با بحران را دارد ولي مشكل از آنجايي ناشي ميشود كه سازمانها و ارگانهاي ديگر، حاضر به ارايه اطلاعات خود به شهرداري به عنوان مديريت بحران نيستند. چند روز بعد از حادثه شهران در صحن شورا با ذكر اينكه در تهران بيش از ٤٠٠ نقطه پرخطر از حيث شبكههاي خدمات زير زميني مانند شهران وجود دارد، گفت: امروزه شهرهايي در دنيا ايمن هستند كه شبكه عظيم استاندارد زيرسطحي داشته باشند، شبكه حمل و نقل، فاضلاب، آبهاي زيرسطحي و اگر بخواهيم تهران را از اين منظر مورد بررسي قرار دهيم بايد بگوييم شهر ما در حوزه زيرساختهاي شهري استاندارد نيست و با استانداردهاي دنيا فاصلهاي زياد دارد.
وي با تاكيد بر اينكه اطلاعات زيرسطحي بايد قابل دسترسي باشد تا بتوان در موارد ضروري در كمترين زمان براي كنترل اوضاع اقدام كرد، گفت: ما در شهرداري رصدخانهاي ايجاد كرديم و در آن تمام اقدامات عمراني كه در هفت، هشت سال گذشته در شهر تهران انجام شده را به صورت نقشههاي دقيق ذخيره كرديم كه بالغ بر ۱۰۰ نوع اطلاعات در لايههاي زيرين شهر ميشود، در حقيقت يك شبكه اطلاعاتي در تاسيسات زيرسطحي به وجود آورديم.
شهردار تهران در ادامه افزود: ايجاد كانال مشترك تاسيسات شهري موضوع ديگري است كه بايد مدنظر قرار داد. امروزه ميبينيم هر دستگاهي حفاري ميكند و همه تاسيسات كنترل هم قرار ميگيرند كه اين خود يك عامل تهديدزا است. در حالي كه اگر مديريت يكپارچه وجود داشت با ايجاد كانال مشترك تاسيسات، چنين وضعيتي به وجود نميآمد. قاليباف ادامه داد: ممكن است برخي بگويند كه چرا شهرداري اين كار را نكرده است و در پاسخ بايد گفت كه وقتي از برنامه سوم تا برنامه پنجم موضوع مديريت يكپارچه مطرح ميشود، قانون ميشود و حتي ابلاغ هم ميشود اما اجرا نميشود دست شهرداري بسته ميماند. احمد دنيامالي، رييس كميسيون عمران شوراي شهر اما به شكلي تخصصيتر به اين موضوع نگاه ميكند: يادمان ياشد كه تهران تا همين چند دهه قبل، آب موردنياز خود را از قناتها و آب انبارها تامين ميكرده است و به همين دليل در زير پاي ما شبكه گستردهاي از قناتها قرار دارد. در واقع تهران روي غارهايي قرار گرفته كه ميتواند براي شهر خطرناك باشد. وي به تستهاي انجام شده با دستگاههاي مخصوص براي تعيين وضعيت و كشيدن نقشههاي تجهيزات زيرزمين اشاره كرده و گفت: در مقطعي اين كار توسط شهرداري تهران انجام شد ولي از آنجايي كه دستگاههايي كه به كار گرفته شد، دستگاههايي بودند كه تنها ميتوانستند تا عمق چند متري از سطح زمين را رصد كنند، نميدانيم در عمقهاي زيادتر، تهران چه وضعيتي دارد؟
دنيامالي با ذكر اينكه اين دستگاهها در ايران وجود ندارد، گفت: اين در حالي است كه حادثهاي مانند شهران، در عمق ٤٠ متري رخ داده است. يعني ما بايد بتوانيم تا اعماق چند ده متري زمين از وضعيت خاك و تجهيزات زيرزميني آگاه باشيم. وي با تكيه بر روشهاي امروزي دفن تجهيزات زيرساختي گفت: ما اصلا موافق دفن كردن بدون نقشه و طرح لولهها و كابلهاي شهري نيستيم. بلكه برعكس، معتقديم بايد اين تجهيزات را در داخل كانالهاي مخصوصي قرار داد تا در مواقع ضروري، بتوان بهراحتي به آن دسترسي داشت و بحران را مهار كرد. برخي كارشناسان اما براين باورند كه نبايد شبكههاي ناهمگن – مانند لولههاي گاز و كابلهاي برق – را كنار هم قرار داد چرا كه خود ميتواند خطرناك باشد. به همين دليل نميتوان تمام تجهيزات را داخل يك كانال واحد قرار داد. اما با اين وجود دنيا مالي براين باور است كه ميتوان به گونهاي عمل كرد كه اين خطر مرتفع شود: اگر كمي تحقيق كنيم، ميتوانيم راهكاري براي حل اين مشكل پيدا كنيم.
محمد سالاري، رييس كميسيون شهرسازي و معماري شوراي شهر وضعيت كنوني را نتيجه بيبرنامگي و سوءمديريت شهري در دهههاي گذشته ميداند: رشد بيبرنامه و بيرويه تهران امروز به چنان مرحلهاي رسيده كه باعث شده تا تهران در بين كشورهاي جهان يكي از بدترين و خطرناكترين زيرساختهاي شهري را داشته باشد. نتيجه اين اهمال و سوءمديريت هم الان مشخص نميشود بلكه زماني اين مساله جلوه پيدا ميكند كه خداي ناكرده حادثهاي مانند زلزله در تهران رخ بدهد. آن وقت است كه تازه ميفهميم كه چقدر خطرناك هستند. ضمن اينكه تغيير اقليمي كه امروز در بسياري از كشورهاي جهان و ازجمله در ايران رخ داده و ميدهد، باعث بروز چالشهاي جديد براي شهرهاي بزرگ جهان شده است. به عنوان مثال فرونشست زمين، ميتواند در كنار شبكه زيرساختي شهر تهران، خود چالشي مهم براي پايتخت باشد.
سالاري از ايجاد مديريت يكپارچه شهري به عنوان يكي ديگر از راهحلهاي كاهش اين خطرات ياد ميكند و ميگويد: در كنار اين اقدام بايد نهضتي با عنوان نهضت احداث كانالهاي مشترك شهري در تهران راه افتد. يعني كميتهاي با رياست مديريتهاي عالي كشوري و عضويت مديريت شهري تشكيل شود و در آن به سرعت براي تاسيس چنين كانالي تصميمگيري كنند.
اين كارشناس شهرسازي در ادامه در پاسخ به اين سوال كه آيا تاكنون مطالعاتي در مورد وضعيت شبكههاي زيرزميني شهري تهران و عواقب ناشي از بروز رخدادهاي طبيعي مانند سيل و زلزله و... بر آنها انجام شده يا خير، ميگويد: مطالعات كه زياد انجام شده ولي هيچ كدام با ديگري نميخواند و معتبر نيستند. منتها مشكل ما اين نيست. مشكل از جايي ناشي ميشود كه مسوولان ما هنوز چنين مسائل زيربنايي برايشان دغدغه نيست بلكه بيشتر به دنبال كارهاي زودبازده و تبليغاتي هستند. شهرداري ميخواهد چند طرح عمراني حتي نهچندان مهم را اجرا كند تا بگويد من كار ميكنم. شوراي شهر دايم فقط مصوبه اجرا ميكند تا بگويد به فكر شهر و نيازهايش هست و اذهان عمومي عليهش نباشد، ولي هيچكس به چنين مسائل مهمي كه ميتواند فاجعهاي انساني را رقم بزند توجهي ندارد. تاوقتي كه چنين است نميتوان براي كاهش خطرات شبكههاي اجتماعي زير زمين، كاري كرد.
تهراني كه «آماده» نيست
اما تهران چقدر براي رويارويي با حوادثي اينچنيني آماده است؟ حادثه شهران و كيانشهر ثابت كرد كه با وجود ادعاي مسوولان و دستاندركاران و نبود مديريتي يكپارچه، در مواقع بروز حوادث طبيعي يا غيرطبيعي، تهران اصلا امن وايمن نيست و هر بحران كوچكي ميتواند فاجعه بزرگي را رقم زند. همانطور كه براي بستن شير فلكه گاز در حادثه شهران 40 دقيقه زمان صرف شد و تا چند روز، هنوز آمار درستي از تعداد كارگران دردست نبود؛ حادثهاي كه هنوز هم اداره گاز و مترو، مسووليت وقوع آن را بين هم پاسكاري ميكنند. ابوالفضل قناعتي، عضو هيات رييسه شوراي شهر در مورد آمادگي تهران براي رويارويي با حوادث طبيعي يا غير طبيعي ابتدا به بحث حوادث متعدد مترو چند ماهه اخير اشاره كرده، گفت: در حال حاضر حجم فعاليتهاي عمراني و ساخت وساز در خطوط مختلف مترو به شكلي شگفتانگيز بالا رفته و طبيعي است كه به همان نسبت ضريب خطا و بروز حوادث هم بالا رود. ولي به هر حال اين دليل نميشود كه شهرداري به اين بهانه بخواهد اين حوادث را رخدادهايي «طبيعي» و عادي نشان دهد. بلكه ما تمام اين حوادث را در كميسيون عمران و حمل و نقل بررسي ميكنيم و اگر اهمال و تخلفي صورت گرفته باشد با مسببين آن، چه شهرداري باشد و چه پيمانكاران برخورد خواهد كرد.
وي با اشاره به وخامت وضعيت زيرساختهاي تهران كه باعث بروز مشكلات متعددي در ساخت مترو و احيانا بروز حوادثي در اين حوزه ميشود گفت: در بسياري از موارد، هنگام حفر تونلهاي مترو با تونلها و غارهاي عجيب و غريبي روبهرو ميشويم كه در هيچ نقشهاي به آن اشاره نشده است. اين حفرهها پر ميشوند و مشكلشان حل ميشود ولي در تعدادي از آنها قبل از اينكه ايمنسازي رخ دهد، سقف فرو ميريزد و حوادثي اينچنيني رخ ميدهد. با تمام اين تفاصيل وي معتقد است كه تهران به هيچ عنوان آماده مقابله با حوادث بزرگ احتمالي نيست: حادثه مترو كيانشهر نشان داد كه دستگاههاي مختلف متولي، تا چه حد ناهماهنگ هستند. در اين حادثه هر كدام از سازمانها كار خودشان را ميكردند و توجهي به اقدامات ساير دستگاهها نداشتند. در عوض هر كدام تعداد زيادي نيروي انساني با خود آورده بودند كه عملا امدادرساني را مختل كرده بود. حالا شما فرض كنيد كه حادثه بزرگي رخ دهد و بخواهيم با آن مقابله كنيم. مسلما در چنين شرايطي با بحراني جدي مواجه خواهيم شد بهطوريكه طبق پيش بينيهاي انجام شده در صورت بروز زلزله در تهران در همان روز اول بيش از يك ميليون نفر كشته خواهند شد.
رحمتالله حافظي، رييس كميسيون سلامت و محيط زيست شوراي شهر هم تقريبا همان اعتقاد قناعتي را دارد. وي سخنانش را با ذكر مثالي آغاز ميكند و ميگويد: كافي است در تهران زلزلهاي بالاي شش ريشتر رخ دهد، تلفات ناشي از آتش سوزي خطوط لولههاي گاز ما واقعا وحشتناك است. وي ادامه ميدهد: از سويي در هنگام بروز حوادث بزرگ به دليل مسدود شدن معابر امكان حصور تيمهاي امدادرساني در محل حادثه بسيار كمرنگ خواهد شد. رييس كميسيون سلامت و محيط زيست شوراي شهردر پاسخ به اين سوال كه مقصر اصلي وقوع حوادث غير طبيعي در تهران كيست؟ نيز ميگويد: تمام سازمانها از نهادهاي قانون گذار تا سازمانهاي متولي خدمات رساني شهري و شهرداري در اين حوادث مقصرند و بايد به حادثه ديدگان و افكار عمومي پاسخ دهند. به بياني اگر روزي قرار به پاسخگويي باشد بايد تمام مديران اين سازمانها جوابگو باشند.