حميدرضا آصفي، سخنگوي پيشين وزارت امور خارجه در گفتوگو با «اعتماد»:
درگيري نظامي با امريكا
در خليج فارس بعيد است
گروه ديپلماسي
رويارويي ناوهاي نظامي امريكايي با قايقهاي گشتزني ايراني در خليج فارس و نزديكي آبراهه تنگه هرمز اين روزها به گونهاي افزايش يافته است كه شنيدن آن اخبار براي عامه مردم امري عادي و البته براي بسياري از تحليلگران گوياي وضعيتي خطرناك است. اين روياروييها به حدي افزايش يافته است كه چندي پيش فاكسنيوز، رسانه نزديك به نومحافظهكاران امريكايي در گزارشي نوشت كه با وجود توافق هستهاي ميان ايران و گروه 1+5 و پرداخت 7/1 ميليارد دلاري اخير دولت امريكا به ايران، روياروييهاي خطرناك ناوگان دريايي ايران و امريكا در خليج فارس در 8 ماه اول 2016 نسبت به مدت مشابه سال گذشته 50 درصد افزايش يافته است. رسانهها و مقامات امريكايي هم بدون توجه به نقش خود در اين روياروييها، پيكان حملاتشان را به سمت ايران نشانه گرفتهاند و ايران را مسوول افزايش اين روياروييها ميدانند. در رابطه با اين مساله گفتوگويي با حميدرضا آصفي داشتهايم كه مشروح آن در ادامه ميآيد.
در ماههاي اخير شاهد افزايش روياروييهاي ايران و امريكا در خليج فارس هستيم. چرا اين روياروييها تا اين حد افزايش يافته است؟
تصوري كه من از روياروييها ميان ناوهاي امريكايي و قايقهاي گشتزني ايراني در خليج فارس دارم، آن است كه امريكا تا حد بسيار زيادي در حال مبالغه و بزرگنمايي آن اتفاقات است و داستان، اينگونه نيست كه آنها تعريف ميكنند. بيش از هر چيز، امريكا از اين مساله به دنبال ايجاد يك فضاسازي و جنگ رواني عليه ايران و دلخوش كردن متحدان مرتجعش در منطقه است. با اين حال، اگر بپذيريم كه دو، سه باري اين روياروييها صورت گرفته و قايقهاي ايراني به ناوهاي امريكايي نزديك شده و به آنها اعلام كردهاند كه به حريم دريايي ايران نزديك نشوند، آن اقدامات بيشتر براي دفع خطر و اقدام تحريكآميز امريكاييها بوده است. امريكا بايد به حريم آبي ايران احترام بگذارد و متوجه باشند ايران براي دفاع از حريم آبي سرزمين خود با هيچ كشوري شوخي ندارد و از حق مالكيت خود دفاع كرده و در اعمال حاكميت خود براي حفظ تماميت ارضياش مقتدرانه عمل ميكند. بنابراين اگر بپذيريم چندين بار از اين نوع روياروييها رخ داده، آن درگيريها و روياروييها بيشتر به دليل حركات خارج از عرف و تحريكآميز امريكاييها بوده است.
افزايش روياروييها تا چه اندازه ممكن است به درگيري مستقيم ميان طرفين درگير شود؟ بروز اين درگيري چه تبعاتي را ميتواند براي طرفين داشته باشد؟
گمانهزني در اين باره مقداري سخت است ولي اينكه آن اتفاقات به درگيري نظامي ميان دو كشور منجر شود، من آن را بسيار بعيد ميدانم چون امريكاييها ايران را چه از طريق صدام و چه از طرق ديگر آزمودهاند و ميدانند كه با چه كسي روبهرو هستند. من احتمال درگيري را بسيار ضعيف و اندك ميدانم پس نميتوان درباره تبعات آن هم حرف زد. با اين حال، يك چيز مسلم است و آن، اينكه امريكا ميداند درگيري با ايران چه در منطقه و چه در خارج از منطقه عواقب خوشي برايش ندارد و اين درگيري ميتواند گرفتاري براي امريكا ايجاد كرده و به گرفتاريهاي پيشينش بيفزايد. آنها ميدانند كه با درگيري جديد، نميتوانند از آن مخمصه خارج شوند؛ پس اگر به احتمال بسيار اندك، اين درگيري هم رخ بدهد، طرفي كه از اين درگيري بيشتر ضرر ميكند، امريكا است و نه ايران. لازم است بار ديگر تاكيد كنم كه من تصور نميكنم امريكا در شرايط كنوني بخواهد به اين مرحله بازگردد يا آنكه در افق نزديك شاهد چنين اتفاقاتي باشيم. امريكا از اين درگيريها بيش از هر چيز به دنبال جنگ رواني و قدرتنمايي است كه البته اين روزها همه به پوشالي بودن قدرت امريكا آگاه شدهاند.
آسوشيتدپرس در گزارشي يكي از عوامل عمده افزايش روياروييهاي طرفين را حضور سنگين نيروي نظامي ايالات متحده در خليج فارس دانسته است. حضور نظامي امريكا در خليج فارس نيز داستان امروز نيست.چرا اين روياروييها در اين برهه افزايش يافته است؟
اينكه چرا الان آن روياروييهاي مورد ادعا افزايش يافته است، به مسائل ديگري بازميگردد. هماينك امريكا در بسياري از بحرانهاي منطقه درمانده و شكستخورده به نظر ميآيد. دولت سعودي نيز همينطور. آنها در هيچ كدام از بحرانها به خواست و مطلوب خويش دست نيافتهاند و با سرعت بسيار زيادي در سراشيبي سقوط قرار گرفتهاند. متحدان سعودي مانند بحرين دچار اضطراب و ناامني هستند. بر اين اساس، امريكا از اين اقدامات چه در عرصه نظامي و چه در تحركات ديپلماتيكش با انجام سفرهاي متعدد و پي در پي مقاماتش به منطقه در حال نوعي اطميناندهي و قوت قلبدهي به آنهاست و ميخواهد به آنها بگويد در كنارشان است. البته دروغ هم ميگويد چون قبلا اين حرفها را هم به حسني مبارك در مصر ميزد. از سويي، امريكا در حال تحريك در منطقه است تا در منطقه نوعي ناامني و ناآرامي ايجاد كند تا براي حضور بلندمدتش در منطقه بهانه پيدا كند.
افزايش روياروييهاي ايران و امريكا در خليج فارس تا چه اندازه ميتواند زمينهساز و بهانه تحريمهايي نظامي عليه ايران شود؟
من ارتباط منطقي را ميان اين دو مساله مشاهده نميكنم زيرا امريكا با بهانه يا بيبهانه اقدامات خصمانهاش را در برابر ايران ادامه ميدهد. من فكر ميكنم تا پايان برگزاري انتخابات رياستجمهوري در امريكا و تا پايان برگزاري انتخابات رياستجمهوري سال 96 در ايران شاهد تشديد اقدامات خصمانه عليه ايران از سوي امريكا باشيم. يكي از اين اقدامات خصمانه هم ميتواند تحريم باشد.
مقامات جمهوري اسلامي ايران همواره گفتهاند دستاندازيهاي امريكا ميتواند منجر به بسته شدن تنگه هرمز از سوي ايران شود. افزايش اين روياروييها تا چه اندازه ميتواند به بستن تنگه هرمز منجر شود؟
امريكاييها به آن اندازه از جنون و كمعقلي نرسيدهاند كه اقداماتشان باعث شود تنگه هرمز بسته شود چراكه تنگه هرمز، يكي از مهمترين آبراهههاي دنياست و حيات و ممات بسياري از اين كشورها به تنگه هرمز وابسته است. اينكه در آينده قابل تصوري تنگه هرمز بسته شود، من آن را منتفي ميدانم.
به فرض اقدام چه تبعاتي را ميتواند به همراه داشته باشد؟
بسته شدن اين آبراهه براي همه كشورها تبعات خواهد داشت؛ براي برخي اين تبعات بيشتر است و براي ايران كمتر. به ياد داشته باشيم اگر تنگه حياتي هرمز بسته شود، دنيا تحت تاثير اين مساله قرار ميگيرد.
در ديدارهايي كه مقامات نظامي امريكايي با مقامات شوراي همكاري انجام دادهاند، آن مقامات از تشكيل نيروي دريايي عربي حمايت كردهاند. اين نيروي دريايي عربي تا چه اندازه ميتواند خواست امريكاييها را در منطقه تامين كند؟
من تشكيل چنين نيرويي را بعيد ميدانم. شوراي همكاري خليج فارس و در راس آنها، عربستان از اين جاهطلبيها و طرحها بسيار داشتهاند ولي هر بار اين طرح، با شكست روبهرو شده است. هريك از اعضاي شوراي همكاري خليج فارس هم مشكلات و مسائل خاص خود را دارد. برخي كشورهاي شوراي همكاري خليج فارس مانند عمان از روابط بسيار دوستانهاي با ايران برخوردار است. برخي از آن كشورها دوست ندارند در مجموعهاي جمع شوند كه منافعشان با ايران تحت تاثير قرار بگيرد و براي تشكيل چنين نيرويي، تحفظاتي دارند. اينها تحريكات شكستخورده و البته غلوآميزي است. شايد جناح تندرو شوراي همكاري خليج فارس مانند سعودي و بحرين دوست داشته باشند چنين نيرويي تشكيل شود تا مانور قدرتي هم بدهند ولي تشكيل چنين پيمان و نيرويي بعيد است.
با توجه به تنش ايران و عربستان، فكر ميكنيد عدم حل اين معضل در كوتاهمدت تا چه اندازه ميتواند موجب افزايش حضور نظامي بيشتر امريكا به درخواست عربستان در منطقه خليج فارس شود؟
از دولتمردان كمتجربه و بيعقل سعودي هر چيزي امكانپذير است ولي خليج فارس ظرفيت محدودي دارد. امريكا همين الان نيز در خليج فارس حضور پررنگ و بيش از اندازهاي دارد. شايد عربستان از آمدن بيشتر امريكا به خليج فارس و ايجاد رويارويي ميان تهران و واشنگتن بدش نيابد و از آن استقبال كند ولي ايران در دام سعودي نخواهد افتاد. ايران كه خواستار افزايش تنش و درگيري با سعودي نيست بلكه ميخواهد رياض دست از لجاجت و كمعقلي بردارد. تنشها را هم سعودي ايجاد كرده است. ايجاد بحران و دعوت از كشورهاي خارجي براي حضور در منطقه هم كمكي به حل تنش نميكند. امريكا نيز ميداند پذيرش اين خواست سعودي موجب بيشتر شدن تنشها خواهد شد و بنابراين بعيد است كه از چنين درخواستي استقبال كنند. از طرفي، دعوت امريكا شيطنت پنهاني است. سعي ميكنند در مقابل ايران، در ظاهر لبخندشان گم نشود و در نهان خصمانه رفتار ميكنند.