آنكس كه نداند و نداند كه نداند
ديبا داودي
«اگر بگوييم امريكاييها چقدر كم كتاب ميخوانند ممكن است اصلا باور نكنيد!»
اين گفته، جمله آغازين مقالهاي در نشريه الكترونيك تايم است كه نگاهي به وضعيت مطالعه در امريكا مياندازد و كاهش سرانه مطالعه را اتفاقي «هولناك» ميخواند. آماري كه آژانس تحقيقاتي آمار حزب كارگر امريكا در سال 2014 منتشر كرد اعلام ميدارد كه سرانه خوانش كتاب غيردرسي بين امريكاييها 19 دقيقه است. اين در حالي است كه همين عدد بين جوانان 25 تا 34 ساله تنها هشت دقيقه است و بين جوانان 20 تا 24 ساله نزديك به 10 دقيقه.
نكته بسيار قابل توجهي كه در تحقيقات مرتبط با وضعيت مطالعه بين امريكاييها در سالهاي مختلف تكرار ميشود اين است كه كمترين كاهش در قشر تحصيلكرده اتفاق ميافتد. مقايسه تعداد كتابهاي مطالعه شده توسط يك فرد با تحصيلات حداقلي دوره ليسانس طي سالهاي 2010 تا 2014 نشان ميدهد كه به طور ميانگين 17 كتاب توسط اين قشر طي يك سال مطالعه ميشود.
ما ايرانيها طي يك سال چند كتاب ميخوانيم؟ تصور مطالعه 17 عنوان كتاب غير آموزشي در طول يك سال توسط افراد با تحصيلات دانشگاهي در اينجا كه اتفاقا طي دو دهه اخير با رشد چشمگير فارغالتحصيلان آكادميك مواجه شد چندان معقول به نظر نميرسد. اگرچه ما آماري دقيق و قابل استناد از سرانه مطالعه بهطور عمومي و از آن پيچيدهتر (به نظر!) براي گروههاي تفكيك شده نداريم اما با تكيه به اعداد مندرج در شناسنامه كتابهايي كه شمارگان 600 و 700 و نهايتا 1000 دارند ميتوانيم حدس بزنيم خواندن حداقل هفده كتاب توسط هموطنان تحصيلكردهمان در سال اتفاقي بعيد به نظر ميرسد و البته احتمالا اصلا وضعيتمان را «هولناك» نميدانيم.