ادامه از صفحه اول
معضلي به اسم حريم افراد و بداخلاقيهاي ديني
متاسفانه رسانه ملي ما خودش بر طبل مظاهر ديني ميكوبد و نسبت به مباني ديني بيتوجه است. همين رسانه در اذهان مردم اثر ميگذارد و جامعه را دچار كماطلاعي كرده و از آن بهرهبرداري ميكند تا به سمت اهدافي كه مايل است، پيش ببرد. لذا افرادي كه علاقهمند به دين هستند چه در رسانههاي صوتي و تصويري و چه در رسانههاي مجازي بايد وارد شوند و آگاهيبخشي كنند و جامعه را نسبت به اصل و مباني دين روشن كنند.
نكته ديگر اينكه كساني كه دست اندر كار هستند و مسوول جامعه هستند بايد با اين قبيل مداحان مقابله كنند تا اين احساس ايجاد نشود كه عدهاي ميتوانند هر كاري دلشان خواست بكنند و هر حرفي هم خواستند بيان كنند و كسي هم متعرض آنها نميشود. ما ميبينيم كه يك نشريه به راحتي هر نوع بيحرمتي و شكستن حريم اشخاص را در دستور كار خود دارد و كسي هم متعرضش نميشود و تازه مدعي اين هستند كه مقابلهكنندگان با اين نشريه خلاف ميكنند و توقيف اين نشريه غيرقانوني است! اين برخوردها موجب ميشود افراد ديگر در موقعيتهاي ديگر اين جسارت را پيدا و فكر كنند كه ميتوانند از موقعيتهاي خود بهرهبرداري كنند و خواستههاي سياسي خودشان را دنبال كنند.
بنابراين معضلي كه جامعه ما امروز با آن مواجه است شكستن حريم افراد و بداخلاقيهاي ديني است آن هم در حالي كه دين ما دين رحمت و كرامت و عطوفت است و مهمتر از همه اينكه كسي هم به افرادي كه اين بيحرمتيها را مرتكب ميشوند متعرض نميشود.
اگر اين رويه ادامه يابد ما پوستهاي از دين را خواهيم داشت و نميتوانيم به نيازها و خواستههاي ديني نسل امروزمان پاسخگو باشيم.
مبارزه با فساد امكان يا امتناع؟
واقعيت اين است كه مبارزه با فساد در ايران بازيچه رقابت سياسي شده است و چندان غيرطبيعي نيست كه با ادامه اين وضع به نتيجه نرسد. ولي يك اميد هست. نحوه برخورد اصلاحطلبان و دولت با مساله فيشهاي حقوقي اعتبار اخلاقي و سياسي آنان را آنچنان بالا برد كه جناح اصولگرا را دير يا زود مجبور كند براي پرهيز از اتهام بحقي كه در جريان واگذاري املاك مردم به آنان وارد شده است سياست برخورد خود را با مساله فساد تغيير دهند. اين سياست غيرصادقانه و رياكارانه در جريان انتخابات و نزد افكار عمومي بهشدت عليه آنان به كار خواهد رفت و حتي بسياري از نيروهاي صادق آنان نيز از اين سانسور و سوگيري به نفع فساد منتسب به جناح خودشان ناراحت هستند لذا انتظار ميرود كه در خطمشي خود تغيير دهند.
تريبوني براي شفافسازي مواضع
همه كشورها از اين فرصت استفاده كرده و مواضع خود را اعلام ميكنند. ايران هم به دليل اثرگذاري تبليغاتي ميخواهد از اين فرصت استفاده كند. اين تريبون به طور مساوي در اختيار همه كشورهاي عضو است. اگر ايران در مورد مسائلي كه براي كشور ما دغدغه است مطالبي را مطرح كرده و مواضع خود را اعلام كند كه مورد توجه افكار عمومي قرار بگيرد خود يك نيروي فشار مثبتي ايجاد ميكند كه اين ايدهها بتواند عملياتي
و اجرايي شود.
روزهاي نفت 70 دلاري
اينكه بازار به حال خود رها شود و خود به خود به تعادل برسد، در واقع گفته طرفهاي عربستاني بود. آنها معتقد بودند به جاي كاهش عرضه سهم غيراوپك بايد گرفته شود تا قيمتها به تعادل برسد اما زمان نشان داد كه اين روند بازار را به تعادل نميرساند. امروز كشورهاي نفتي به اين جمعبندي رسيدهاند كه سياستهاي سه دهه گذشته اوپك، سياستهاي درستي بود.
امروز شرايط اقتصادي كشورهايي كه گمان ميكردند با افزايش توليد و فروش بيشتر نفت ميتوان افت قيمت را جبران و درآمدهاي خود را افزايش داد؛ نشان ميدهد كه اقتصاد آنها از جانب اين سياست بهشدت لطمه ديده و به نظر ميرسد توليد بيشتر براي كسب درآمد بالاتر نتيجه نداده است. با افزايش توليد و عرضه در اين بازار قيمت مدام كاهش بيشتري را تجربه كرد و سرانجام اين نتيجه حاصل شد كه سياست توليد بيشتر جواب نميدهد. بنابراين جمعبندي اخير كشورهاي توليدكننده نفت، بر سر مديريت عرضه و رشد قيمتها از محل اين كنترل است.
در سالهاي گذشته درآمد نفتي ايران بهشدت كاهش يافت و از 100 ميليارد دلار در روزهاي اوج خود به 50 ميليارد دلار و كمتر رسيد و ادامه اين روند، درآمدهايي به مراتب كمتر از 40 دلار را براي ايران به دنبال خواهد داشت. در هر حال توليدكنندگان ميدانند كه توليد بيشتر درآمد بيشتر به همراه نخواهد داشت. به اين ترتيب يك عزم جدي بايد وجود داشته باشد تا از شر مازادهاي عرضه خلاص شويم. آن زمان ميتوانيم اميدوار باشيم كه قيمتها روند صعودي را دوباره تجربه كند.