سازمان اطلاعاتي مردمسالار
رضا وحدتي
عضو هيات علمي دانشگاه
جستوجوي اطلاعات و كنكاش در ابعاد مجهول پديدهها با هدف اقدام مبتني بر آگاهي در زمره كهنترين فعاليتهاي فكري و رفتاري بشر محسوب ميشود. آنچه امروزه از آن به عنوان سازمان اطلاعاتي ياد ميشود قبل از مرحله نهادسازي در جوامع مدرن و تشكيل دولت ملتها مشتمل بر فعاليت فردي انسان براي اطلاع از وضعيت محيط پيراموني و تنظيم قواعد رفتاري خود بوده است كه به تدريج با سير تكاملي حيات انساني و شكلگيري اجتماعات گستردهتر تكوين يافته است. به عبارت بهتر ساخت خرده نظامهاي اطلاعاتي با هدف انجام بهتر شيوههاي حكمراني، كسب اطلاع از وضعيت رقبا و در نهايت مديريت منابع و امكانات نظامات حكومتي موجب پديد آمدن سازمانهاي اطلاعاتي در عصر جديد شد. در واقع در اين مقطع ميتوان سازمان اطلاعاتي را بخش مهمي از كاركرد دولت مدرن به شمار آورد كه در دو دسته نظامهاي سياسي تماميتخواه و اقتدارگرا و نظامهاي مردمسالار و مبتني بر قواعد دموكراتيك كارويژههاي مهمي را در ابعاد حاكميتي مردم بر عهده گرفته است.
امنيت، دفاع و اطلاعات خدماتي عمومي هستند كه عمده سرمايهگذاري دولتها در خصوص آنها معطوف به حفظ و نگهداري موجوديت ملتها و فرآيندهاي داخلي و خارجي حاكميتها بوده است. با وجود ارايه خدمات و منافع اجتماعي كه از رهگذر نهادهاي اطلاعاتي نصيب مردم شده و به نوعي خير عامه از مسير اقدامات اينگونه سازمانها در پهنه سرزميني كشورها جاري ميشود، اما ماهيت پنهان كاركردهاي دستگاه اطلاعاتي، فقدان مجراهاي ارتباطي ميان سازمان اطلاعاتي و مردم، توسعه ادبيات و رمانهاي پليسي و جاسوسي مبتني بر كاركردهاي عمدتا پليسي و امنيتي باعث شده تا تصورات غيرشفاف و بعضا نااميدكنندهاي از اعتماد مردم به كاركردهاي سازمانهاي اطلاعاتي شكل بگيردكه به نوبه خود مقوله ارزشمند جمعآوري اطلاعات به عنوان هدايتگر و مقدمه ساز تصميمات كلان كشورها را تحتالشعاع قرار ميدهد. در حالي كه فلسفه وجودي سازمانهاي اطلاعاتي در هر كشوري نظارت و طرحريزي و اغلب جلوگيري يا بياثر كردن منابع تهديد داخلي و خارجي است، به نظر ميرسد كماكان در بخشهايي از جوامع در نظامهاي كنترلگرا و حتي مردمسالار برداشت عموم مردم از اطلاعات در پيوند با نظام سياسي سركوبگر يا احزاب قدرت طلب با اطلاعات تعريف ميشود. وجود اين خرده برداشتها ميتواند پديده مليسازي اطلاعات را با چالش جدي مواجه ساخته و بهرهگيري از فرصت مشاركت ملي در حوزه اطلاعات را هدر دهد. با اينكه اين فرضيه را ميتوان پذيرفت كه هر چه نظام سياسي كنترلگرا و مطلق انگار باشد نهادهاي اطلاعاتي بيشتر به سوي هدف اطلاعاتي داخلي و دخالت در تنظيم روابط مردم- حكومت گرايش پيدا ميكنند، اما بخشي از دلايل رويگرداني و فاصله گرفتن مردم از نهادهاي اطلاعاتي ضعف در سخنگويي مستقيم اين سازمانها با جامعه و بالاتر از اين نداشتن مدافعيني براي دفاع از فلسفه ايجابي و تشريح كاركردهاي آنها است. اين امر كه نتيجه ضعف فرهنگ ملي اطلاعاتي و متاثر از دلايل متعددي است سازمانهاي اطلاعاتي را وادار ساخته است كه خود براي بازگشايي و ايجاد كانالهاي ارتباطي با مردم پيشقدم شوند. ماهيت و منافعي كه از رهگذر وجود سرويس اطلاعاتي عايد جامعه و نظامات حكومتي ميشود توجيهات متعددي براي محترم شمردن اين بخش از كاركردهاي حاكميت فراهم ميآورد. سرويسهاي اطلاعاتي كشورها بايد ماهيت وجودي خود را از رهگذر دفع تروريسم و ايجاد شرايط زيست ايمن و با ثبات در جامعه و از سوي ديگر فراهم آوردن بسترهاي توليد دانش اطلاعاتي توسعه محور و ثروتآفرين، به جامعه معرفي كنند و مردم را به اين باور برسانندكه اطلاعات ذاتا فرآيندي مردم محور و دموكراتيك بوده كه هدف از ايجاد و نهادسازي آن اطمينان يافتن از وجود زيرساختهاي تكثرگراي ملي و مدني و دفع شر و خطرات زيست اجتماعي به ويژه در عصر حاضر است. در اين صورت است كه آنها ميتوانند خود را فراتر از يك سيستم گزارشگيري و تهديدكننده منافع شهروندان تعريف كرده و اين برداشت را در جامعه ايجادكنند كه اطلاعات امري فراتر و ارزشمندتر از بازي جاسوسي با كاركرد نظارت اجتماعي و مورد هدف قرار دادن گروهها و افراد رقيب فكري است. هدفگذاري براي جلب حمايت و مشاركت مردم در به سامان رسانيدن امر اطلاعات ميتواند گنجينهاي از سرمايه ملي را براي سرويس اطلاعاتي فراهم آورد. اين مهم در كلام گهربار حضرت امام خميني(ره) مبني بر تشكيل اطلاعات 36 ميليوني در بحبوحه تشكيل نظام اطلاعاتي جمهوري اسلامي ايران تبلور يافته و بهترين افق و نگاه يك رهبر بلندپايه سياسي و ديني مبني بر وجوب مردم گستري در سازمان اطلاعاتي است. بي ترديد در عصر حاضر داشتن اطلاعات چه در عرصه سياست داخلي و چه در تنظيم روابط با ساير اعضاي جامعه جهاني و حوزههاي اقتصادي به مزيت و عامل سرآمدي كشورها تبديل شده است و اين مهم و تحقق آن از سوي سازمان اطلاعاتي ميتواند گام ارزشمندي در راستاي خلق ثروت و سرمايه و تامين منافع ملي كشور باشد. از سوي ديگر ورود سازمان اطلاعاتي براي كسب اطلاعات توسعه محور ميتواند يكي از منافذ جلب مشاركت مردم در فرآيند اطلاعات به ويژه در جذب نخبگان حوزههاي مختلف علمي به شمار آيد. مشاركت نخبگان و افراد توانمند در ساحت دانش بشري فرآيند دو جانبهاي است كه هم سازمان اطلاعاتي و هم محققين حوزههاي مختلف ميتوانند از آن منتفع شوند. تحقق سازمان اطلاعات مردمسالار ميتواند در سطوح مختلف اجتماعي پيگيري شود اما نيازمند پيش نيازهايي است كه در زير به آنها اشاره ميشود.
1- شكل دهي افكار عمومي بر اين مبنا كه اطلاعات سازماني ملي بوده و مصلحت مردم و حاكميت را با هم تعريف ميكند.
2- سازمان اطلاعاتي بايد نقش خود را در تامين منافع حكومت و شهروندان بهدرستي تعريف و طي يك اعلاميه ماموريت بيان كرده و در اظهار چشماندازهاي كاري خود به نقش مردم در ساخت پازل اطلاعات اذعان كند.
3- دستگاه اطلاعاتي بايد با پاسخگويي به نمايندگان مردم و برقراري كانالهاي ارتباطي با مردم، اين اقدام را به عنوان پيشران مردمسالار كردن اطلاعات محسوب كرده و خود پيشقدم اين ارتباطات باشد.
در اينصورت است كه سازمان اطلاعاتي ميتواند خود را فراتر از يك سيستم امنيتي انقباضي و سامانه خبرگيري تعريف كرده و رغبت عمومي را براي وفاداري به ارزشهاي كاري سازمان فراهم آورد.
همانطور كه پيشتر اشاره شد همراستايي اطلاعات با مردم به بهترين تعبير در كلام رهبر كبير جمهوري اسلامي تجلي يافته است كه همه آحاد مردم را عضو نظام اطلاعاتي كشور تلقي كرده و اين مهم بارها در بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامي (مدظله العالي) مورد عنايت قرار گرفته است. واقعيت اين است كه بسياري از پيشرفتهاي وزارت اطلاعات به عنوان سازمان محوري و قانوني جمعآوري اطلاعات ملي كشورمان، طي بيش از سه دهه از تاسيس آن از رهگذر حمايتهاي مردمي كسب شده است و اين وزارتخانه به عنوان مجموعهاي حاكميتي ضمن پذيرش نظارت عمومي و قانوني تلاش داشته است بر مدار شرع و قانون پاسخگوي نيازهاي اطلاعاتي كشور باشد. با اينكه در ادوار گذشته وزارت اطلاعات از طرق مختلف سعي در پذيرش نظارت مردمي و بازگشايي مسيرهاي مشاركت مردمي در امر اطلاعات كرده است اما در دوره كنوني و با حرفهايتر شدن فعاليتهايش گامهاي ملموس و تكاملي ديگري را براي خود تعريف به عنوان مجموعهاي حاكميتي و مردمسالار برداشته است. پاسخگويي به مطالبات عمومي و ارايه گزارش كاركردهاي خود در تامين امنيت چند بعدي در رسانههاي جمعي از جمله اين روند تكاملي مردمسالاري در اطلاعات است. از سوي ديگر ورود به عرصه همكاريهاي دو جانبه با نخبگان حوزههاي مختلف دانشگاهي را توسعه داده و با تقويت و گسترش دانشگاه اطلاعات و امنيت ملي گامهاي عملي براي جلب حمايت و مشاركت نخبگان در توليد دانش اطلاعاتي برداشته است كه اين مهم علاوه بر مشاركت با دانشگاهها و قطبهاي توليد دانش علمي در برگزاري همايشهاي ملي در حال تحقق است. برگزاري همايش ملي اطلاعات و مردم در نيمه دوم سال جاري از جمله تلاشهاي عملي وزارت اطلاعات براي سهيم كردن مردم در ارزشافزايي فرآوردههاي اطلاعاتي است و وزارت اطلاعات را در مسير برندسازي مقوله دانش اطلاعات و امنيت ملي بومي قرار داده است. به اميد آنكه در آينده گامهاي بيشتري براي افزايش نقش مردم و نخبگان با هدف تكامل نظام اطلاعاتي مردمسالار برداشته شود.