صادق زيباكلام در نشست پوپوليسم انتخاباتي در ايران:
احمدينژاد ميآمد به نفع اصلاحطلبان و روحاني بود
مريم وحيديان
«پوپوليسم انتخاباتي در ايران» عنوان برنامهاي بود كه خبرگزاري موج با دعوت از صادق زيباكلام استاد علوم سياسي دانشگاه تهران و عبدالرضا داوري مشاور رسانهاي محمود احمدينژاد قصد داشت تا مورد بررسي قرار دهد. هرچند داوري با نيامدنش به محل برگزاري اين نشست، باعث شد تا زيباكلام علاوه به بررسي رفتارهاي پوپوليستي در دولت سابق، حرفهايي را درباره شرايط اصلاحطلبان و اصولگرايان در انتخابات 96 بيان كند.
رييس دولت اصلاحات كاريزما دارد
زيباكلام در ابتداي سخنانش به بررسي ميزان راي احمدينژاد پرداخت و گفت: «معتقد هستم كه اگر فردا در كشور انتخابات برگزار شود، احمدينژاد بدون مناظره و تبليغ ده تا پانزده ميليون راي دارد اما مبنا و منشا اين راي كاريزماتيك است. اين به اين معنا است كه اين ميزان از آرا مخصوص شخص احمدينژاد است نه راي اصولگرايان. زماني كه آقاي هاشمي رد صلاحيت شد، از حاميان خود خواست كه به آقاي روحاني راي بدهند و چنين اتفاقي افتاد. در سال 92 نيز در مورد آقاي خاتمي هم همين اتفاق افتاد. با اين حال بايد توجه كرد كه راي آقاي احمدينژاد اين ويژگي را ندارد كه به سبد راي فرد ديگري هدايت شود چرا كه پشت اين نوع راي كاريزماتيك تعقل سياسي وجود ندارد. بنابراين بنده نميتوانم به شما بگويم كه چند درصد از اين راي واقعا در عمل قابليت جابهجايي به سبد راي نامزدي حتي مورد حمايت احمدينژاد را داشته باشد.» در اين بين يكي از خبرنگاران اين پرسش را مطرح كرد كه چرا آقاي خاتمي هم كه يك چهره كاريزماتيك است، توانست با اعلام حمايت از آقاي روحاني حاميانش را به راي به روحاني راضي كند. زيبا كلام پاسخ داد: «نوع كاريزماي آقاي خاتمي و تعقل سياسي حاميان او وجه تمايز او با احمدينژاد است. مساله مربوط به جنس اقشار و لايههاي اجتماعي است كه دوستدار احمدينژاد يا خاتمي هستند.»
ضعف احمدينژاد در كار تيمي مانع پيروزي او در انتخابات شوراي شهر است
موضوع ديگري كه در اين جلسه به آن پرداخته شد مربوط به عدم كار حزبي احمدينژاد در تمام مدتي بود كه به سپهر سياسي كشور پاگذاشت. زيبا كلام در تشريح اين موضوع چنين توضيح ميدهد: «احمدينژاد اساسا مزاجش با كار گروهي و حزبي سازگاري ندارد. در تمام طول سالهايي كه او رييسجمهور بود نيز او ميگفت و ديگران اطاعت ميكردند.»وي اضافه كرد: «كسي كه خود را بينياز از نظرات ديگران ميبيند، چگونه ميخواهد كار حزبي انجام دهد؟ حتي در سال 84 كه احمدينژاد معجزه هزاره سوم خوانده ميشد و اصولگرايان برايش طاق نصرت ميبستند نيز احمدينژاد گفت كه وامدار هيچ حزب و گروهي نيست. اين در حالي بود كه او وامدار خيلي از گروهها از جمله جامعه روحانيت مبارز، بسيج، سپاه و خيليها بود.» وي افزود: «با چنين ويژگي شخصيتي كه در او ميبينم، بعيد ميدانم كه بتواند با انجام يك كار تيمي و گروهي در انتخابات شوراهاي شهر و روستا در سال 96 پيروز شود اما شايد از برنامهريزي ديگران بهرهبرداري كند.» وي در خصوص چگونگي احتمال تشكيل حزب توسط احمدينژاد با حلقه دوستان نزديكش يادآور شد: «بايد به اين نكته توجه كرد كه احمدينژاد توان تشكيل حزب با تعريف دقيق آن را ندارد. اگر هم با افرادي همچون آقايان بقايي، مشايي، جوانفكر، داوري، نيكزاد و الهام كه حلقه نزديك او هستند كار كند نامش تحزب نيست بلكه من نام آن را گعده ميگذارم. اين افراد رفقا و هياتيهاي او هستند.»
بعيد نيست فرد ديگري در آينده علم احمدينژاد را بردارد
وي درباره احتمال بروز و ظهور شخصيتي همچون احمدينژاد در سپهر سياسي كشور گفت: «هيچ بعيد نيست كه فردي در آينده علمي را كه احمدينژاد برداشت دوباره بردارد اما ميزان موفقيت اين فرد احتمالي مشخص نيست. امروز اصولگرايان به دنبال كسي هستند كه در انتخابات 96 بتواند علم بر زمين مانده احمدينژاد را بردارد.»
رفتارهاي دولت يازدهم با هيچ تعريفي پوپوليستي نيست
ديگر بحثي كه زيباكلام به آن وارد شد بررسي رفتارهاي دولت يازدهم و احتمال پوپوليستي بودن اين رفتارها بود: «با هيچ ملاك و تعريفي از پوپوليسم نميتوان دولت روحاني را پوپوليست ناميد. اگر هم برخي معتقدند كه روحاني با طرح گفتمان اعتدال ميخواهد هم اصولگرايان و هم اصلاحطلبان را راضي نگه دارد و اين نوعي رفتار پوپوليستي است، اشتباه ميكنند.» وي اضافه كرد: اولا اعتدال هيچگاه نميتواند يك گفتمان باشد و با وجود تلاشهايي كه شده هنوز اعتدال تبديل به يك گفتمان نشده است. اعتدال يك روش است. دوما يكي از مهمترين دلايلي كه روحاني نام اعتدال بر خود گذاشت براي اين بود كه بتواند دولت خود را از مشكلاتي كه اصولگرايان براي اصلاحطلبان به وجود آوردهاند نجات دهد. در واقع علت پرهيز آقاي روحاني از رييس دولت اصلاحات و هاشمي اين است كه بتواند خود را اندكي از زير چكولقدهاي جريان راست دربياورد.»
روحاني با دست بسته هم احمدينژاد را شكست ميداد
اين فعال سياسي اصلاحطلب تصريح كرد: «روحاني تعمدا بين خود و رهبر اصلاحطلبان فاصله انداخته تا اصولگرايان كمتر به او حمله كنند و آقاي خاتمي و هاشمي هم انتظاري از روحاني نداشتند. اگر روحاني خيلي جدي ميخواست به مسائل رفع حصر و اتفاقات ۸۸ ورود كند، هر چه ريسيده بود پنبه ميشد.» او افزود: «اصولگرايان بدون احمدينژاد شانس و اميدي براي پيروزي ندارند. مقصود من از اين گفته اين نيست كه با وجود احمدينژاد اصولگرايان پيروز ميشدند بلكه معتقد هستم با حضور احمدينژاد در انتخابات بازي جديتر ميشد اما در نبودِ او، اصولگرايان هيچشانسي براي انتخابات ندارند.» زيباكلام با بيان اينكه «از حقوق مدني احمدينژاد براي شركت در انتخابات دفاع ميكنم» گفت: «اين مساله مربوط به حقوق شهروندي است و نبايد از هيچ كس اين حقوق زايل شود.» وي اضافه كرد: «اگر با در نظر گرفتن شرايط كنوني انتخابات 96 را بازي شطرنجي تصور كنيم كه روحاني تمام مهرههايش به جز سرباز را به طرف مقابل آوانس بدهد، بازهم انتخابات را از اصولگرايان خواهد برد. تجربه نشان داده كه هر زمان اصلاحطلبان توانستهاند در انتخابات با قدرت شركت كنند پيروز بودهاند.»وي با بيان اينكه «اصولگرايان پس از شكست در تهران در سال 94 بايد درس ميگرفتند» گفت: «اصولگرايان دو راه را ميتوانستند انتخاب كنند. يكي اينكه چرا تا به اين حد ريزش راي داشتهاند و به خصوص در ميان نسل بعد از انقلاب محبوبيت خود را از دست دادهاند. دوم اينكه به تخريب دولت روحاني بپردازند. كه متاسفانه ميبينيم كه اصولگرايان راه دوم را انتخاب كردهاند. از اين رو بعيد ميدانم بتوانند در انتخابات 96 حرفي براي گفتن داشته باشند.» صادق زيباكلام با بيان اينكه از نيامدن احمدينژاد ناراحت هستم گفت: «احمدينژاد اگر ميآمد همانند ستون پنجم اصلاحاتيها در ميان اصولگرايان عمل ميكرد.»
وي اظهار كرد: «اگر آقاي احمدينژاد ميآمد به نفع اصلاحطلبان بود؛ چرا كه خيليها از ترس پيروزي دوباره احمدينژاد در انتخابات به پاي صندوقهاي راي ميآمدند و به روحاني راي ميدادند كه در صورت نيامدن وي اين قشر از مردم ممكن است رغبت شركت در انتخابات را نداشته باشند.»