گفتوگوي «اعتماد» با محمد كشاورز، كاپيتان تيم تاريخ ساز فوتسال در جام جهاني
از نظر تداركات و امكانات ضعيفترين تيم جام بوديم
حسين قهار
تيم ملي و نسل طلايي فوتسال ايران در جام جهاني به مقام سوم رسيد. اين روزها اما ديگر در رسانهها و فضاي مجازي هيچ اشارهاي به اين موفقيت بزرگ و تاريخي نميشود. اين تاريخسازي و بي توجهي بهترين بهانه بود تا با محمد كشاورز گفتوگويي ترتيب بدهيم و با او درباره اين موفقيت بزرگ و مشكلاتي كه وجود داشت حرف بزنيم. قبل از مصاحبه اما بهتر است همهچيز با توضيحات كاپيتان دوستداشتني و با اخلاق تيم ملي درباره اين فراموشكاريها شروع شود. جايي كه كشاورز ميگويد: «در تمام اين مدت هدف ما اين بود كه بتوانيم شايستگيهاي فوتسال ايران را به همه نشان بدهيم و با كسب يك جايگاه دل مردم را شاد كنيم. خدا شاهد است همين كه توانستيم لبخند رضايت را براي مردم به ارمغان بياوريم برايمان كافي است. اينكه چرا در رسانهها ديگر مثل روزهاي بعد از كسب اين عنوان درباره موفقيت تيم ملي فوتسال مطلبي منتشر نميشود هم احتمالا به خاطر بازيهاي ليگ برتر و پيروزيهاي تيم ملي فوتبال در مقابل ازبكستان و كره جنوبي است. به هر صورت ما به اين مسائل عادت داريم و همان طور كه گفتم فقط براي ما شادي دل مردم مهم است.»
ولي وقتي در بازي اول به اسپانيا باختيم و مقابل آذربايجان مساوي كرديم، برخيها مدعي بودند نسل طلايي فوتسال ايران اين است كه با اختلاف از اسپانيا ببازد و با آذربايجان مساوي كند و به عنوان تيم سوم از گروهش صعود كند.
درست است نتايج ما در مرحله گروهي با پتانسيل و قدرتي كه داشتيم همخواني نداشت. مردم و رسانهها خيليچيزها را نميدانند. بسياري از تيمها از چند روز قبل از شروع مسابقات به كلمبيا رفتند تا خودشان را با شرايط آب و هوايي و ساعت آنجا وفق بدهند. ما دو سه روز قبل از شروع بازيها با پشت سر گذاشتن يك سفر سخت وارد اين كشور شديم. اختلاف ساعت 9 تا 10 ساعته واقعا تيم را در هفته ابتدايي اذيت كرد. زمان خواب و استراحت تيم به هم خورده بود و ما در چنين شرايطي در بازي اول مقابل اسپانياي نايب قهرمان و يكي از بهترين تيمهاي تاريخ فوتسال جهان قرار گرفتيم. درست است كه با اختلاف از آنها باختيم اما واقعا فاصله فوتسال ما با آنها آنقدر نبود. البته منظورم توانايي و پتانسيل تيمي است.
از نظرامكانات و تداركات كه تيم ملي ايران فاصله بسيار زيادي با ساير تيمهاي مدعي داشت.
من ميتوانم بگويم كه از نظر تداركات و امكانات ما ضعيفترين تيم حاضر در جام جهاني بوديم. قبل از مسابقات كه بنا به دلايلي كه همه از آن خبر داريم نتوانستيم متاسفانه بازيهاي تداركاتي و اردوهاي خوبي را پشت سر بگذاريم. اين در حالي است كه ساير رقبا بهترين برنامهريزي را براي حضور پرقدرت در جام جهاني داشتند. بگذاريد برايتان مثال بزنم. تيم ملي ايران يك ماساژور و يك عضو تداركات به همراه خود داشت. ما براي بازي با روسيه مجبور بوديم به شهر ديگري برويم. وقتي به شهر رسيديم بازيكنان تيم ملي روسيه به سرعت سوار اتوبوس شدند تا به هتل بروند و استراحت كنند. چهار نفر از اعضاي كادر تداركات آنها در فردوگاه ماندند تا وسايل آنها را به هتل ببرند. بازيكنان تيم ملي ايران اما در فرودگاه و براي هر سفر ساعتها معطل ميشدند.
انتشار تصاوير لباسهاي پاره تيم ملي فوتسال هم در ايران سروصداي بسيار زيادي به راه انداخت.
لباسها كه اصلا كيفيت پارچه و دوخت خوبي نداشت. ما براي مسابقات در كل تورنمنت يك دست لباس سفيد در اختيار داشتيم و يك دست لباس قرمز. اين لباسها هم كه طراحيهايش مورد تاييد فيفا نبود و در روزهاي اول همه به دنبال برچسب بوديم كه لوگوي شركت توليد كننده را به وسيله آن بپوشانيم. همان طور هم كه ديديد روي آستينهاي پيراهن و شورت ورزشي برچسب زده شده بود. لباسهاي اردوي تيم هم همين ايرادها را داشت و در روزهاي ابتدايي بازيكنان تيم ملي را به سالن راه نميدادند. جنس لباسهاي ديگر هم به قدري بد بود كه بعد از شستن اندازههاي آن تغيير ميكرد و رنگ و روي آن ميرفت و ظاهر واقعا بدي پيدا كرده بود. تا جايي كه بعضي دفعات بچهها با همان لباس بازي به سالن غذاخوري ميرفتند. تصاوير پاره شدن لباسها و دوخته شدن آنها با نخ و سوزن هم همان طور كه همه ديدند در شأن و شخصيت نام ايران نبود.
اين مساله روي روحيه تيم تاثير منفي نگذاشت؟
ما الان سوم جهان شديم و به اين حرفها توجه ميشود. اين فرصت را داريم كه درباره مشكلاتي كه با آن روبهرو بوديم براي مردم حرف بزنيم. اما اگر به برزيل باخته بوديم و حذف ميشديم به اين اندازه براي رسانهها و مردم مهم نبود كه مشكلات را پيگيري كنند. با اين حال همه بچهها از وضعيت لباسها ناراضي بودند. چرا كه ما با اين لباسها با تيمهايي درون مسابقات و هتل و سالنها روبهرو ميشديم كه بهترين لباسهاي برندهاي معتبر را استفاده ميكردند. شما خودتان فكرش را بكنيد كه با لباس پاره و برچسبدار و وصله خرده و رنگ و رو رفته با يك بازيكن كشور ديگر ملاقات كنيد. طبيعي است كه حس بدي به شما دست ميدهد. تمام حرف ما اين است كه جام جهاني بزرگترين مسابقاتي است كه در هررشتهاي برگزار ميشود. ما وقتي به عنوان تيم ملي فوتسال ايران به جام جهاني ميرويم، هر كدام از بچهها نقش سفير كشور بزرگمان را ايفا ميكنند. ما نماينده مردم با عزت ايران هستيم. كشوري كه ثروتهاي نفتي و گازي و طبيعي بسيار زيادي دارد. به همين دليل زشت است كه بازيكن ايران به خاطر نداشتن لباس بعد از بازي به درخواست بازيكنان حريف براي تعويض پيراهن جواب منفي بدهد آن هم به خاطر اينكه لباس ديگري ندارد. زشت است كه در جام جهاني با لباسهاي بيكيفيت و وصلهدار به ميدان برود.
با تمام اين مشكلات به عنوان تيم سوم از مرحله گروهي صعود كرديم و مجبور شديم در مرحله حذفي با برزيل قدرتمند بازي كنيم.
درباره آمار موفقيتهاي برزيل نيازي نيست توضيح بدهم. آنها با پيروزيهاي قاطع پرگل به عنوان تيم اول صعود كرده بودند. تمام ستارههاي خود را هم دراختيار داشتند و هدفشان اين بود كه قهرمان جام جهاني شوند تا هم قدرت اول جهان فوتسال بمانند و هم خداحافظي باشكوهي براي فالكائو ترتيب بدهند. فيفا قبل از بازي برنامه بازگشت ما به ايران را هم آماده كرده بود و بليت برگشت ما هم آماده بود. هيچ كسي فكرش را نميكرد كه ما بتوانيم برزيل را شكست بدهيم. البته با توجه به نتايجي كه در مرحله گروهي گرفته بوديم، شايد خود برزيليها هم هيچوقت فكرش را نميكردند مقابل ايران شكست بخورند. اما ما در هتل وقتي با بچهها حرف ميزديم پيش خودمان گفتيم كه اگر در مقابل برزيل ده تا بيست درصد خودمان براي خودمان شانس قايل هستيم، با تمام توان براي اين شانس كم تلاش كنيم. در بازي هم برزيليها خيلي زود از ما با دو گل جلو افتادند. اما گل حسين طيبي به تيم روحيه داد و اراده تكتك بچهها باعث شد كه بتوانيم هر بار كه از برزيل عقب ميافتاديم نتيجه را جبران كنيم. در نهايت بازي هم به ضربات پنالتي كشيده شد و ما با خيال راحتتري در مقابل استرس زياد برزيليها ضربات را زديم و برنده شديم.
خيليها اعتقاد دارند كه جام جهاني براي ايران از همين بازي مقابل برزيل شروع شد.
قبول دارم. برزيل براي اولين بار بود در تاريخ در اين مرحله حذف ميشد و معمولا يك پاي فينال جام جهاني بوده است. فكر ميكنم تاريخسازي اصلي همينجا اتفاق افتاد. تا فردا باز همه بچهها خوشحال و متعجب بوديم. باورش سخت بود اما ما برزيل را حذف كرده بوديم. همين موضوع باعث شد انگيزه تيم ما چند برابر شود. فهميديم كه بقيه تيمها را هم ميتوانيم شكست بدهيم. در بقيه بازيها هم هر بار از حريفان عقب افتاديم توانستيم جبران كنيم. مقابل روسيه هم ما واقعا بدشانس بوديم. در كل بازي عملكرد بهتري از روسيه داشتيم. اما روي بدشانسي من ابتداي بازي مصدوم شدم. فرهاد توكلي را هم به خاطر محروميت در اختيار نداشتيم. قدرت بهادري هم از ابتداي بازيها مصدوم شده بود. با سه بازيكن كمتر مقابل روسيه بازي را ادامه داديم و با يك اختلاف گل باختيم در حالي كه ميتوانستيم اين تيم را شكست بدهيم.
برسيم به بازي ردهبندي مقابل پرتغال. قبل از آن تو اعلام كردي كه از دنياي بازيهاي ملي خداحافظي خواهي كرد.
من تصميم خود را از مدتها قبل گرفته بودم تا در اوج كنار بروم و فضا را در اختيار جوانترها قرار بدهم. در طول جام جهاني هم به آن فكر ميكردم. بعد از اينكه برزيل را حذف كرديم روي اين تصميم خودم مصمم شدم. منتها به جز محمد طاهري با هيچ كدام از بچهها اين موضوع را در ميان نگذاشتم. روز بازي با پرتغال بچهها فهميدند. با هم ديگر همقسم شدند براي خوشحالي مردم و با شكوه شدن روز خداحافظيام پرتغال را شكست بدهند.
ما در نيمه اول بازي خوبي مقابل پرتغال انجام داديم. اما با شروع نيمه دوم در 48 ثانيه دو گل خورديم. خيليها معتقد بودند كه ديگر نميشود اين نتيجه را برگرداند.
من همان موقع خيالم راحت بود. به بچههاي روي نيمكت گفتم كه اگر گل ديگري نخوريم ميتوانيم اين نتيجه را جبران كنيم. چون به تيم ايمان داشتم. خدا را شكر ميكنم كه بچهها تا لحظه آخر براي اين تاريخسازي جنگيدند و تلاش كردند. ما توانستيم دل مردم را شاد كنيم. اما باز هم ميخواهم بگويم كه اميدواريم به فوتسال و بچههاي تيم ملي به اندازه تلاشي كه كردهاند و موفقيتهايي كه به دست آوردهايم در اين كشور بها بدهند. ما را با بچههاي فوتبال مقايسه ميكنند. ما هيچوقت نميخواهيم اين مقايسه انجام شود. اما فقط حرفمان اين است كه توجه بيشتري به فوتسال بشود. اگر اين توجه وجود داشت ما در در جام جهاني ديگر ميتوانيم براي فيناليست و حتي قهرمان شدن به ميدان برويم.