• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۱۳ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3665 -
  • ۱۳۹۵ شنبه ۱۵ آبان

آقاي جنتلمنِ تاج، استقلال و فوتبال ايران

آرامش بعد از نيم‌قرن خستگي

وقتي بيوگرافي بسياري از چهره‌هاي شناخته شده و پيشكسوت فوتبال ايران را مرور كنيم ظهور آنها در زمين‌هاي خاكي پايين شهر و شرق تهران وجه مشترك اكثر آنهابوده است. داستان پورحيدري كه در ششم بهمن 1324 متولد شد، اما با اين اكثريت تفاوت دارد. پدر پورحيدري يكي از تاجرهاي شناخته شده پايتخت بود كه علاقه بسيار زيادي به مقوله ورزش داشت. مهدي برادر بزرگ‌تر او هم كاپيتان تيم قلهك (محله‌اي كه در آنجا بزرگ‌شدند) بود. روزي ديدار دو تيم محلي قلهك و سلطنت آباد در زمين «پايتخت» در حوالي خيابان فرشته كنوني با خشونت و درگيري همراه شد و مصدوم شدن يكي از بازيكنان قلهك همه نگاه‌ها را به طرف پسر دوازده‌ساله‌اي كه كنار زمين ايستاده بود خيره كرد. او وارد زمين شد و توانايي‌هايش را به رخ همه كشيد و بازي با نتيجه دو بر صفر به سود تيم قلهك به پايان رسيد. منصور بعد از مدتي و به دنبال سفر برادرش به امريكا جاي او را در تيم قلهك به صورت ثابت گرفت و به جوان جنگنده و قدرتمند مدافع زمين‌هاي خاكي محله قلهك و زرگنده و يخچال تبديل شد. چند وقت بعد هم او در دبيرستان تمدن همبازي كارو حق‌ورديان، ‌مجيد روستا و ناصر نبوي شد و 16 ساله بود كه با تيم دخانيات قرارداد بست و بازيكن حرفه‌اي فوتبال شد.
در هفده سالگي او با حضور در دارايي يكي از مدافعان اصلي اين تيم شد؛ تيمي كه در مسابقات باشگاه‌هاي تهران در سال 1346 با حضور او قهرمان شد و در دوازده بازي فقط چهار گل دريافت كرد. دارايي يك سال بعد منحل شد. اين انحلال زمينه‌ساز آغاز يك رويا براي منصور پورحيدري بود. او به همراه جلال طالبي و اكبر افتخاري با باشگاه تاج يكي از قطب‌هاي فوتبال كشور قرارداد بست و پورحيدري جوان به دفاع راست با ثبات و مستحكم آبي‌پوشان تهراني تبديل شد. تيمي كه مهدي لواساني و پرويز قليچ‌خاني مدافعان مياني‌اش بودند و كارو حق‌ورديان و احمد منشي‌زاده و علي جباري در ميانه زمين قدرت‌نمايي مي‌كردند و طالب و افتخاري هم در خط حمله توپ مي‌زدند. كمي بعد رايكوف بزرگ هدايت استقلال را بر عهده گرفت و يك خانه‌تكاني اساسي در استقلال انجام داد و مقدماتي فراهم شد كه خيلي‌ها از اين تيم جدا شوند. اما پورحيدري جايي نرفت و آبي‌پوش باقي ماند.
    
پورحيدري در تاج ماند و خيلي زود به قهرماني آسيا رسيد. فروردين 1349 دو سال بعد از قهرماني ايران در آسيا، ‌در كنار بازيكنان صاحبنامي چون اكبر كارگرجم، ‌مسعود معيني در خط دفاع استقلال از بهترين‌ها بود و در كنار حضور بسياري ديگر از چهره‌هايي چون ناصر حجازي و حسن روشن و... براي نخستين بار تاج را به عنوان قهرماني آسيا رساند. البته پورحيدري هيچ‌وقت در تيم ملي نتوانست مانند تاج بدرخشد. دليلش هم اين بود كه اوج‌گيري او همزمان شد با درخشش مدافعان كناري بزرگي همچون مرحوم محراب شاهرخي، ابراهيم آشتياني و به همين دليل فرصت بازي در تيم ملي را پيدا نكرد. درست به همان شكل كه حضور بزرگاني چون علي جباري و پرويز قليچ‌خاني مقدماتي را فراهم كرد كه فرصت كاپيتاني تاج برايش از بين برود. البته وقتي تاجي‌ها در پاييز 1350 جام ميلز هند را فتح كردند او جام را روي شانه‌هاي مرحوم غلامحسين‌ مظلومي به عنوان كاپيتان بالاي سر برد.
پورحيدري بارها در داربي هم مقابل پرسپوليس بازي كرد اما در داربي معروف كه تاج مقابل رقيب سنتي شش بر صفر بازنده شد درتركيب تيم جايي نداشت و اين نكته هميشه يكي از علامت‌ سوال‌هاي مهم مربوط به اين مسابقه بوده است. با اين حال او در تمام اين سال‌ها در استقلال بدون جنجال و حاشيه بازي كرد و بدون هياهو هم كفش‌هايش را آويخت كه درباره زمان دقيق خداحافظي‌اش هم چيزي به ياد نمانده است.
    
خداحافظي از فوتبال حرفه‌اي نقطه پايان پورحيدري نبود. او به خواسته رايكوف هدايت تيم جوانان تاج را به‌عهده گرفت اما با جدايي رايكوف، سرمربيگري تيم به علي دانايي‌فر رسيد و او پورحيدري را به عنوان دستيار خود، روي نيمكت تيم بزرگسالان نشاند. عمر مربيگري دانايي‌فر نيز چندان طول نكشيد و جكيچ سرمربي اين تيم شد اما پورحيدري به عنوان دستيار در تيم باقي‌ ماند.
زمان گذشت و بعد از انقلاب سرنوشت اين بود كه او و ناصر حجازي به عنوان دو آبي‌پوش شناخته شده و مردمي كليدي‌ترين نقش را در ادامه حيات اين باشگاه ايفا كنند. اوايل انقلاب تمايل زيادي براي ادامه فعاليت باشگاه تاج وجود نداشت و اين باشگاه بارها تا آستانه انحلال هم پيش رفت. اما پورحيدري و حجازي در آن زمان ايستادند و با برنامه‌ريزي‌هايي كه داشتند سعي كردند تيم محبوب را زنده نگه دارند. پورحيدري كل تيم را به صندوق عقب ماشينش ريخت و با چند دست لباس آبي و بدترين شرايط ممكن و در زمين‌هاي خاكي با كمك دوستان و بازيكنان، استقلال را بنا نهاد. ارزش كار پورحيدري ديگر در آن سال‌ها به قهرماني‌هايش در ايران و تورنمت‌هاي خارجي و جام باشگاه‌هاي آسيا نبود. به اين بود كه آنها اجازه ندادند كه شريان فوتبال با انحلال تيم محبوب آبي پوش پايتخت قطع شود و چيز ديگري جايگزينش شود. منصور پورحيدري به قول قديمي‌ها كليددار، ‌امانتدار، وارث و از بازماندگان اين باشگاه مردمي بود. اما در آن روزهاي سخت و پر از ابهام، خانه را رها نكرد تا خودش را نجات دهد. او ماند و باشگاه مردمي‌‌اش را نجات داد. آنقدر ماند و در اين باشگاه بزرگي كرد كه در نهايت شد پدر استقلال.
البته درباره اين جريانات مطالعه تاريخ نشان مي‌دهد كه باشگاه تاج سابق، بعد از انقلاب دارايي‌هايش از ساختمان و زمين تمرين و ورزشگاه و مجموعه‌هاي ورزشي، ‌فروشگاه و... را به عنوان اينكه اموال ملي است از دست داد. درست است كه تاج منحل شد اما بازمانده‌هاي تاج هنوز باقي مانده بودند. افرادي چون عنايت آتشي، ‌عباس كردنوري و منصور پورحيدري مدت‌ها روز و شب تلاش كردند تا تيم را نگه دارند. در نهايت اسم تاج را دادند تا رسم فوتبال در لباس آبي را زنده نگه دارند. به اين ترتيب تاج شد استقلال و زندگي ادامه پيدا كرد و افتخارات و بزرگي‌ها تكرار و تكرار و تكرار شد. كسب يك قهرماني، يك نايب قهرماني و يك سومي جام باشگاه‌هاي آسيا و همچنين دو مقام چهارم جام برندگان جام آسيا بخشي از افتخارات پورحيدري با تاج بود. او دو سال هم هدايت تيم ملي ايران را بر عهده داشت و تيم ملي را قهرمان بازي‌هاي آسيايي بانكوك كرد؛ تيمي كه بازيكنانش سال‌ها در فوتبال ايران درخشيدند و پس از آن در روزهايي كه استقلال در حال زمين خوردن بود دوباره برگشت و اين تيم را نجات داد. آن هم در روزهايي كه خيلي‌ها از ادامه راه تيم نااميد شده بودند. پورحيدري سرمربيگري بهترين تيم ملي را داد تا دوباره براي استقلال از جان مايه بگذارد.
    
كارنامه منصور پورحيدري در باشگاه تاج و پس از آن در قامت بازيكن، مربي، ‌سرپرست، ‌سرمربي، ‌كليددار، ‌مدير، ‌عضو هيات‌مديره و... براي همه مشخص است. دومين قهرماني استقلال در آسيا با هدايت او انجام شد و منصور پورحيدري تنها فردي است كه با استقلال هم به عنوان بازيكن و هم مربي، قهرمان آسيا شده است. دو ستاره معروف استقلالي‌ها با نام او عجين شده است.
منصور پورحيدري در بهار 45 يك جوان 20 ساله بود كه راهي تاج شد و تا به ديروز چهاردهم آبان‌ پاييز 95 آبي پوش و آبي دوست و فوتبالي و ورزشي باقي ماند. او نيم قرن براي تاج و استقلال و مردمي كه اين تيم را از قديم تا به امروز دوست داشته‌اند جان و جواني و زندگي‌اش را گذاشت. مردي كه هميشه بدون ادعا بود. هميشه دور از جنجال و به عنوان يك جنتلمن با ادب و متعصب بود. براي منصور پورحيدري و اين رفتن تلخش زياد مي‌توان نوشت. براي آقاي تاج، آقاي استقلال، ‌آقاي آسيا، ‌آقاي مربي، ‌آقاي مدير، ‌آقاي سرپرست، ‌آقاي جنتلمن و آقاي فوتبال ايران هرچقدر بنويسيم كم است. رفتن او قلب استقلالي‌ها و اهالي فوتبال ايران را چنگ مي‌زند چون پورحيدري فارغ از دنياي رنگ‌ها محبوب دل تمام اهالي فوتبال جامعه ايران بود. چراكه براي به دست آوردن اين محبوبيت نيم قرن تلاش كرد و خسته شد. خسته شد و رفت تا هميشه جايش روي نخستين صندلي نيمكت با آن ابهت و بزرگي خالي بماند.

 

افتخارات/ دوران بازي:
  سه عنوان قهرماني جام باشگاه‌هاي تهران
  قهرماني جام باشگاه‌هاي ايران
  قهرمان جام دوستي و اتحاد
  سه دوره قهرمان جام ميلز هند
  قهرمان جام تخت جمشيد
  قهرمان جام باشگاه‌هاي آسيا 1349
  مقام سومي جام باشگاه‌هاي آسيا

دوران مربيگري
  سه دوره قهرماني باشگاه‌هاي تهران با استقلال: 1362، 1364، 1370
  دو دوره قهرماني در رقابت‌هاي ليگ ايران (ليگ قدس و ليگ آزادگان) با استقلال: 1369، 1380
  قهرماني در جام باشگاه‌هاي آسيا با استقلال: 1991
  دو دوره قهرماني جام حذفي ايران با استقلال: 1375، 1379
  نايب قهرماني و مقام سومي جام باشگاه‌هاي آسيا با استقلال: 1992، 2002
  قهرماني در بازي‌هاي آسيايي 1998 به همراه تيم ملي فوتبال ايران.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون