واقعا چه خبر است؟
علي شكوهي
بعضي وقتها برخي ماجراها آنقدر سطحي و سبك پيش ميآيد كه آدم در ابتدا باورش نميشود ولي بعد ادامه پيدا ميكند و با وجود جنجالها و مخالفتها به يك رويه تبديل ميشود و همگان هم آن را باور و قبول ميكنند. يك وقتي هر شب يك مجسمه از ميادين و پاركهاي تهران برداشته ميشد و هيچكس هم مسووليت آن را برعهده نميگرفت. تلاش رسانهها به جايي نرسيد و مردم هم طنزهاي خود را ساختند اما بعد همه پذيرفتيم كه آن مجسمهها در جاي خودش نباشد و كسي هم پيگير عاملان آن ماجرا نشود. در همين ماههاي اخير در برخي از شهرها از برگزاري كنسرت موسيقي جلوگيري شد و كسي باور نكرد كه ممكن است رويه شود ولي بعد از طي مراحلي، اين نيز قاعده شد و الان كسي به فكر برگزاري كنسرت در برخي از شهرها نيست.
اين موارد را گفتم تا به سراغ ماجرايي بروم كه اين روزها در مشهد اتفاق افتاد. اصلاحطلبان از نايبرييس مجلس براي سخنراني دعوت كردند اما اين مراسم بدون ارايه هيچ دليلي از سوي دادستاني لغو شد. آيا ميخواهند از فعاليت اصلاحطلبان در اين استان جلوگيري كنند؟ آيا ميخواهند ديگر به علي مطهري اجازه سخنراني ندهند؟ آيا ميخواهند حساب استان خراسان رضوي را با بقيه مملكت از جهاتي جدا كنند؟ مردم در اين زمينه طنز ميسازند و به افراد مرتبط يا نامرتبط انتقاد ميكنند اما همين حرفها برخي را به اهدافشان ميرساند و برخي تصميمات را عادي ميكند. به اتفاقات متعدد اين روزهاي مشهد توجه كنيد: به علي مطهري اجازه سخنراني در دانشگاه را نميدهند، برنامههاي داراي مجوز مجمع مشورتي اصلاحطلبان اين استان را لغو ميكنند و مجددا اجازه سخنراني به مطهري نميدهند، دفتر مجمع مشورتي اصلاحطلبان را پلمب ميكنند، سلف پذيرايي از مهمانان اين مجمع را تعطيل ميكنند، از پذيرايي از مهمانان در مركز رفاهي دانشكده علوم پزشكي جلوگيري و ديگهاي شلهزرد به جاي ديگري براي پذيرايي منتقل ميشود، در مسير انتقال ديگهاي شلهزرد باز هم پليس حضور مييابد و آن را به مسيري ديگر هدايت ميكند و در نهايت بخشي از غذاي تدارك شده را در اختيار صاحبان اين برنامه قرار ميدهند! واقعا در مشهد چه خبر است؟