• ۱۴۰۳ شنبه ۲۹ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3160 -
  • ۱۳۹۳ سه شنبه ۳۰ دي

در سوگ « مشفق كاشاني»

تب آلوده از هول تندر گذشت٭

 رسول‌خوب‌بين/ زير سقف انجمن شاعران ايران جمع شده بودند تا تولد «سهيل محمودي»، شاعر معاصر را جشن بگيرند، جشن شاعران هم كه به شعرخواني برگزار مي‌شود، «سيد محمد خاتمي» هم نشسته بود، رييس‌جمهور دولت اصلاحات و يار و ياور هميشگي انجمن شاعران ايران. پير جمع، مراد شاعران انجمن، آقاي «مشفق كاشاني» بود. شاعري كهنه‌كار و سخت مورد اعتماد و اطمينان جمع شاعران انجمن. شاعري كه به قول «محمدعلي بهمني» هميشه اخلاق مدار بود و اخلاق را قرباني هيچ چيزي نمي‌كرد. مشفق كاشاني هم قرار شد شعري بخواند و حرفي بزند در اين جمع، مشفق از خاطرات سال‌هاي دور گفت با ساعد باقري و سهيل محمودي و قيصر امين‌پور، از سال‌هاي راديو، وقتي كه نوبت به شعرخواني رسيد، اما قلبش امان نداد. قلب بيمار مشفق 89 ساله ياري نكرد و از تپش باز ايستاد. جمع مشوش شد، او را به بيمارستان رساندند اما كار از كار گذشته بود و استاد مشفق كاشاني درگذشت. پيش از اين، چنين اتفاقي در انجمن شاعران براي دوست و همراه ساليان آقاي كاشاني، «مهرداد اوستا» افتاده بود كه ايشان هم در حين شعرخواني دچار ايست قلبي شدند و جان به جان آفرين تسليم كردند. شعري كه قرار بود آقاي كاشاني بخوانند، يك رباعي بود از اين قرار: «برخيز ز جا نه وقت خواب است اي دوست/ بنشين كه شب شعر و شراب است اي دوست/ در بزم سهيل، زهره با چنگ نواخت/ ميلاد بلند آفتاب است اي دوست». اما مشفق كاشاني كه بود؟
«عباس كي‌منش» ملقب به «مشفق كاشاني» در سال ۱۳۰۴در شهر كاشان‌زاده شد. او تحصيلات ابتدايي و متوسطه را در همين شهر و تحصيلات دانشگاهي را در دانشگاه تهران به پايان برد. وي از جمله موسسان و رييس هيات‌مديره‌ انجمن شاعران ايران بود.
مشفق پس از اتمام تحصيلاتش، در اداره فرهنگ كاشان مشغول به كار شد و با برخي شاعران آن زمان از جمله سهراب سپهري دوست و همكار بود. شعرهايش در روزنامه‌هاي آن روزگار كاشان به چاپ مي‌رسيد كه محتواي آنها بيشتر انتقاد از سرمايه‌داراني بود كه كارگران فرش را استثمار مي‌كردند. آقاي مشفق در سال 1333 براي ادامه تحصيل در رشته بودجه و حسابداري راهي تهران شد. حضور در پايتخت موجب شد توجه مشفق به مباحث سياسي و اجتماعي جلب شود. وي در سال 1340 از دانشكده علوم اداري دانشكده حقوق در مقطع كارشناسي ارشد فارغ‌التحصيل و در نهايت در سال 1358 نيز بازنشسته شد.  ايشان به همراه برخي شاعران ديگر از جمله مرحوم مهرداد اوستا، مرحوم طاهره صفارزاده و سيدعلي گرماررودي از جمله چهره‌هاي برجسته‌ شعر بودند كه با حركت مردم به رهبري امام خميني (ره) همراهي و آن را تاييد كردند و مورد حمايت قرار دادند. مشفق كاشاني با شروع جنگ تحميلي بارها و بارها همراه تعداد ديگري از شاعران در جبهه‌ها حاضر شد و براي رزمندگان شعرخواني كرد. او از آن زمان در شوراي عالي شعر وزارت ارشاد به فعاليت مشغول شد. مشفق همچنين در دومين مراسم همايش چهره‌هاي ماندگار در سال 1382 به عنوان چهره ماندگار رشته ادبيات مورد تقدير قرار گرفت. مشفق چند سال پيش در گفت‌وگو درباره اينكه چطور به سمت شعر و شاعري كشيده شد، بيان كرده بود: «نخستين مشوق من مادرم بود كه در سنين كودكي غزل‌هاي حافظ را برايم زمزمه مي‌كرد و من با علاقه‌يي عجيب گوش مي‌دادم و وقتي احساس كرد كه در اين زمينه استعدادي دارم و مي‌توانم پيشرفت كنم توجه او بيشتر جلب شد. در كلاس چهارم ابتدايي با كمك مادرم شعر كمي ابتدايي براي معلم سرودم. همين موضوع و تشويق معلم ادبيات باعث شد تا به عالم شعر و ادب روي آورم.»
وي كه شعرهايش آميزه‌يي از سبك هندي و عراقي بود در عين حال در اكثر قوالب شعر فارسي طبع آزمايي كرد و عمده كارهايش را در قالب غزل نوشت. مشفق در همان گفت‌وگو نظرش را درباره شعر معاصر فارسي اين گونه بيان كرد: «شاعران معاصر ايران را به دو دسته مي‌توان تقسيم كرد؛ دسته اول كه عده آنان انگشت شمارند، افرادي هستند كه با بهره‌گيري از آثار شاعران بزرگ ايران و مطالعه دقيق در آثار گذشته و معاصر آثاري ارزشمند و قابل توجه به وجود آورده و مي‌آورند.
دسته دوم كه متاسفانه در اكثريت‌ هستند بدون پشتوانه ادبي آثاري را عرضه مي‌دارند كه فاقد ارزش است و نمونه‌هاي آن را در جرايد مي‌بينيم. اين افراد مشمول اين ضرب المثل‌ هستند كه مي‌گويد: به مكتب نرفته ملا شده.»
«فاطمه راكعي» شاعر و همراه مشفق كاشاني به عنوان مديرعامل انجمن شاعران ايران در پي درگذشت مشفق كاشاني اظهار داشت: «استاد مشفق از بنيانگذاران انجمن شاعران ايران بودند. در تمام مدت آشنايي با تفكرات و توانايي‌هاي شعري ايشان رفتار بزرگ‌منشانه و انساني از ايشان ديده بوديم، به طوري كه دوست و دشمن با هر گرايش و سليقه شعري به او ارادت داشتند. اين موضوع به خاطر رفتار بزرگ‌منشانه او بود.»
وي افزود: «استاد مشفق سال‌ها رييس هيات‌مديره انجمن شاعران بود و بنده مديرعامل انجمن بودم. ايشان به لحاظ هوش و ذكاوت اداري و مالي بسيار دقيق بود و به مسائل اشراف داشت و در امور اداري و تصميم‌گيري‌ها فعالانه شركت مي‌كرد. با وجود اينكه به علت كهولت سن كسالت‌هايي داشت اما هيچگاه احساس خستگي نمي‌كرد.»
راكعي در انتها اضافه كرد: «به عنوان همكار ايشان كوچك‌ترين رفتاري غير از تواضع و مهرباني، انسانيت و دستگيري از او نديده بودم. او دستگير و مددكار شاعران از هر فكر و سليقه شعري بود. شاعران به ويژه شاعران انقلاب خود را قدردان وجود اين بزرگمرد و رادمرد مي‌دانند.»
از جمله آثار آقاي مشفق كاشاني مي‌توان از كتاب‌هاي زير نام برد: ‌«صلاي غم» (تضمين ۱۲ بند محتشم كاشاني)، «خاطرات» (سال ۱۳۲۴)، «سرود زندگي» (سال ۱۳۴۲)، «شراب آفتاب» (سال ۱۳۴۲)، «آذرخش» (گزينه اشعار)، «آينه خيال» (سال ۱۳۷۲)، «بهار سرخ سرود» (سال ۱۳۷۳)، «هفت بند التهاب» (سال ۱۳۷۵)، «نقشبندان غزل» (سال ۱۳۶۵)، «انوار ۱۵خرداد» (سال ۱۳۶۵)، «خلوت انس» (سال ۱۳۶۸)، تصحيح «ديوان حاج سليمان صباحي بيدگلي» با همكاري پرتو بيضايي (سال ۱۳۴۰)، «مجموعه شعر جنگ»، «تذكره شاعران معاصر» و «راز مستان».
مشفق كاشاني در يكي از اشعار معروفش كه در واقع درباره سيد و سالار شهيدان، امام حسين سروده شده و ترجيع‌بندي است به استقبال ترجيع‌بند «محتشم كاشاني» چنين سروده بود: «از موج فتنه چشم جهان غيرت يم است/ وز تندباد حادثه پشت فلك خم است/‏ صبح اميد چون شب تاريك مظلم است/ «باز اين چه شورش است كه در خلق عالم است»/ «باز اين چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است»/ هر جا نشان محنت و مردم به غم قرين/ افكنده‏اند غلغله تا چرخ هفتمين‏/ گردون فكنده بس گره از درد بر جبين/ «باز اين چه رستخيز عظيم است كز زمين»/ «بي‏نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است»/ از لوح سينه رفته چرا نقش آرزو/ فرياد‌ها شكسته ز اندوه در گلو/ خورشيد برده سر به گريبان غم فرو/ «اين صبح تيره باز دميد از كجا كزو»/ «كار جهان و خلق جهان جمله در هم است»/ هر جا به گوش مي‌‏رسد آواي انقلاب/ خلقي به ماتمند و جهاني در اضطراب‏/ جان در تلاطم آمده دل را نمانده تاب/ «گويا طلوع مي‌كند از مغرب آفتاب»/ «كآشوب در تمامي ذرات عالم است»/ روشن به راه ديد چراغ اميد نيست/ كس را هواي شادي و گفت و شنيد نيست/ زين ابر تيره اختر شادي پديد نيست/ «گر خوانمش قيامت دنيا بعيد نيست»/ «اين رستخيز عام كه نامش محرم است»/ شوري به سر فتاده كه جاي مقال نيست/ جز غم نصيب مردم شوريده حال نيست‏/ باغ حيات را پس ازين اعتدال نيست/ «در بارگاه قدس كه جاي ملال نيست»/ «سرهاي قدسيان همه بر زانوي غم است»/ خلق جهان ز سوز نهان نوحه مي‌كنند/ از دست داده تاب و توان نوحه مي‌كنند/ هر جا ز ديده اشك فشان نوحه مي‌كنند/ «جن و ملك بر آدميان نوحه مي‌كنند»/ «گويا عزاي اشرف اولاد آدم است»/ شاهي كه افتخار بدو كرده عالمين/ بابش علي و فاطمه را هست نور عين‏/ از شرم روي او به حجابند نيرين/ «خورشيد آسمان و زمين نور مشرقين...»
طي گفت‌وگوي تلفني كه با «افشين علاء» شاعر و عضو انجمن شاعران ايران داشتيم، ايشان اظهار داشتند كه مراسم تشييع جنازه استاد مشفق كاشاني امروز از مقابل دفتر انجمن شاعران ايران تا قطعه هنرمندان برگزار خواهد شد. همچنين طبق وصيت مشفق به احتمال زياد ايشان را در كنار دوست شاعرشان «مهرداد اوستا» به خاك خواهند سپرد.
٭مصرعي از يك غزل مشفق كاشاني

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون