اعتراض احمد اميني به مميزيهاي تلويزيون
كارگردان اين سريال را ميشناسيد؟
الهام نداف
دستهاي رسانه ملي در عرصه برنامهسازي و سريال در چند سال اخير خاليتر از آن بوده كه حالا با اعمال مميزيهاي سليقهاي، مخاطبان و كارگردانهاي باقي مانده را هم از دست بدهد. اما ظاهرا مديران رسانه ملي تمايلي به مذاكره با كارگردانها براي اعمال اصلاحيهها ندارند و در تصميمگيريهاي تازهشان به اين نتيجه رسيدهاند، سريالهاي آماده را به شيوه خودشان تدوين كنند.
با اين همه بعد از كوچ برخي هنرمندان به شبكه نمايش خانگي و با تغيير مديريت در سازمان صدا و سيما، بعد از گذشت سالها، روند اعتمادسازي ميان كارگردانها از سر گرفته شد و برخي از آنها به تلويزيون بازگشتند. احمد اميني يكي از آنهاست كه اين روزها سريال «ماه و پلنگ»را روي آنتن دارد.
او كه پيش از اين با ساخت مجموعههايي چون «نخستين شب آرامش» و «بيگناهان» كارنامه سريالسازي خود را پربار كرده بود، به تازگي به خاطر اعمال مميزي فراوان در سريال «ماه و پلنگ» از ادامه ساخت آن انصراف داده است. او در تازهترين اظهارات خود از كساني حرف زده كه در تلويزيون فيلم را به سليقه خودشان مجددا كارگرداني ميكنند: «احساس كارگرداني در اين پروژه ندارم چون دوستاني در تلويزيون هستند كه به جاي نويسنده و كارگردان فكر كرده و ايدههايشان را اجرا ميكنند.
من سالهاست با تلويزيون كار كردهام و تا به حال چنين تجربهاي نداشتم كه ناظر پخش روي ريتم سكانس، نورپردازي، حركت دوربين، شخصيتپردازي و مواردي از اين دست نظر داشته باشد و نظرش را اعمال كند.»«ماه و پلنگ» بر خلاف دو مجموعه «نخستين شب آرامش» و «بيگناهان» تا اينجا نتوانسته نظر منتقدان را به خود جلب كند، با اين همه اميني گفته «آنچه شما ميبينيد، كاري نيست كه ما به آن فكر كردهايم.»
او همچنين عنوان كرده بسياري از ديالوگها، مسير قصه، بسياري از جملهها، شخصيتها و روابط كه با دقت و با توجه به قواعد تلويزيون طراحي شدهاند دستخوش حذف و مميزي شدهاند و اين موارد، مجموعه را ناقص و الكن كرده است. به گفته اين كارگردان تعداد و شكل مميزيهاي «ماه و پلنگ» به قدري است كه ميشود از روي آنها كتاب چاپ كرد. او با تاكيد بر اينكه پيش از اين تجربهاي اينچنيني با تلويزيون نداشته عنوان كرده مميزيها شامل شيوه كارگرداني، مونتاژ و حتي تصويربرداري ميشود. سعيد مطلبي، فيلمنامهنويس اين مجموعه نيز وعده داده كه به زودي سكانسهاي حذف شده را در فضاي مجازي منتشر ميكند تا همه بدانند اين حذفيات چقدر غيرحرفهاي، غرضورزانه و از روي بياطلاعي و بيدانشي است.
اين فيلمنامهنويس در ادامه يادآوري كرده براي توليد يك مجموعه تلويزيوني از پول بيتالمال استفاده ميشود و برخي با اعمال سليقهشان روند كار را مختل ميكنند. اين در حالي است كه فيلمنامه «ماه و پلنگ» طبق روال مرسوم ديگر سريالهاي تلويزيون، بعد از عبور از فيلترهاي مختلف به مرحله ساخت رسيده و بعد از آن هم ناظر كيفي زمان ساخت سریال، كنار پروژه حضور دارد. ناظري كه بر تمام جملهها و كلمات فيلمنامه نظارت ميكند تا چيزي خارج از آنچه نوشته شده، ساخته نشود.
اما اين نخستين بار نيست كه تلويزيون بدون هماهنگي با كارگردان و عوامل يك مجموعه، اقدام به حذف بخشهايي از يك سريال ميكند، اما نخستين باري است كه كارگرداني به نشانه اعتراض نامه قطع همكاري خود را با تلويزيون در ميانه راه ساخت يك مجموعه، رسانهاي ميكند. مديران رسانه ملي هر بار براي اعمال مميزيها، اعتراضات اقشار مختلف را دستمايه قرار ميدادند.
آخرين بار مجموعه «كلاه پهلوي» در سكانسهايي كه به مساله كشف حجاب ميپرداخت، دچار مميزي شد. البته طرح و عاديسازي مساله خيانت و پوششهاي نامناسب از ديگر مباحث قابل بحث در اين سريال بود كه در نهايت اعتراض شوراي نظارت بر سازمان صدا و سيما را در پي داشت. پيشتر هم كه تلويزيون 12 قسمت از مجموعه «تا ثريا» به كارگرداني سيروس مقدم را به دليل اعمال مميزيها حذف كرد. اين قسمتها روند داستان را به طور كامل تغيير داد. ارتباط ثريا، «آزيتا حاجيان» با يكي از شخصيتهاي داستان و بحث بارداري او از جمله موارد حذفي بود كه به طور كامل از داستان بيرون آمد. جالب اينجاست كه مقدم در برابر اين حذفيات واكنشي نشان نداد و بعد از «تا ثريا» نيز همكاري خود را با تلويزيون ادامه داد. او اين روزها در حال آمادهسازي مقدمات سريال «پايتخت5» به تهيهكنندگي سازمان اوج است و بيشتر از هر كارگرداني با رسانه ملي تعامل دارد.
در ميان همه آثاري كه تا امروز گرفتار سانسور شدهاند، «بزنگاه» رضا عطاران نمونه قابل توجهي است. به دليل دستكاري فراوان صدا و سيما در اين مجموعه، عطاران غزل خداحافظي از تلويزيون را خواند و عطاي حضور در جعبه جادويي را براي هميشه به لقايش بخشید. پيش از عطاران، مديري هم به واسطه هجمه زياد به مجموعههاي «مرد هزار چهره» و «مرد دو هزار چهره»، به شبكه نمايش خانگي پناه برد. «ساعت شني» بهرام بهراميان هم كه براي نخستين بار بحث رحم اجارهاي را در تلويزيون باز و مخاطب را با اين شيوه از بارداري آشنا كرد، از گزند حذفيات مديران سازمان در امان نماند.
علاوه بر اينها سانسور در تلويزيون دامن داوود ميرباقري، كارگردان «مختارنامه» را هم گرفت و اين كارگردان در بخشهايي ازجمله سكانس كشته شدن حضرت عباس پسر حضرت علي(ع) به حذفيات تن داد.
با اين همه به نظر ميرسد مشكل «ماه و پلنگ» احتمالا به زودي با پادرمياني مديران شبكه سه، حل شود. البته ممكن است اميني واكنش مثبتي نسبت به وعده و وعيدها نشان ندهد و سريال نيمه كاره رها شود. اما مشكلي نيست، چون شبكه سه در صورت به نتيجه نرسيدن، «ليسانسهها»ی سروش صحت را آماده پخش دارد و آن را جايگزين «ماه و پلنگ» ميكند.
اما بد نيست از مديران سازمان صدا و سيما بپرسيم با وجود اين اختلافات، چطور ميتوانند براي ساخت سريالهاي
300 قسمتي با كارگردان به نتيجه برسند؟! اصلا سانسور يك سريال 300 قسمتي چقدر براي تلويزيون هزينهبر است؟!