واژگان پاييزي؛ براي اول و آخر زندگي
ابراهيم عمران
زندگي روزمره دستخوش مناسبات گوناگون و در عين حال ساده و گاهي هم پيچيده است و همه اينها با هم معنا ميدهد كه زندگي نام گيرد. و اگر فردي (نويسنده) بخواهد اين روابط را به كاغذ بنشاند و از آن براي ديگران نيز ساعاتي خوش و شيرين ايجاد كند، چارهاي جز آن ندارد كه بر استفاده درست از واژگان، همت گمارد تا خواننده، حتي براي دقيقهاي كتابي را كناري ننهد. و اين تمركز بر كلمات به وجود نميآيد جز اينكه نويسنده خيال و واقعيت را آنچنان با هم عجين كند كه خواننده زندگي كند ما بين واژگان... همه اينها آمد تا نقبي يادداشتگونه به كتاب «پاييز فصل آخر سال است» خانم نسيم مرعشي زده شود.
اين سالها به تبع ساخت فيلم از طبقه متوسط كه رواج آن بعد از «درباره الي» پاي ثابت پرده سينماها شده، نويسندگاني هم رخ مينمايانند از كتابهايي كه ماجراهاي اين طبقه، موتيف آنها شده و تلاش دارند در صفحات كتاب، اين روابط را شرح دهند كه عدهاي پيروز اين زمينه شدهاند و كساني هم بسان فيلمسازان صرفا مقلد، طرفي از آن نبستهاند. چه كه حركت كردن در بستر نسلي كه پر از حسرت و اميد و حرمان است بسيار سخت و به مويي بند است كه اين گرهگشايي صورت پذيرد يا نه... نويسنده سعي دارد در چند روايت از شخصيتهاي داستان، شناخت درست و بجايي از آنها به خواننده ارايه دهد و تا حدود زيادي در اين راه سربلند بيرون آمده است.
در پايان كتاب، كمتر خوانندهاي است كه نسبت به شخصيتهاي زن يا مرد كتاب، ايهامي داشته باشد و اين خود موهبتي است بزرگ كه در لابهلاي كتاب بهخوبي قابل لمس است. درآوردن روابط اين دوستان كه هر يك از نقطهاي از كشور در پايتخت جمع شدهاند و علايق و سلايق گاها مشترك و متضادي دارند با پسزمينه «مهاجرت» كه لزوما در اينجا خوب يا بد معنا نميشود كاري است در حد پلانهاي سينمايي كه سختي خاص خود، دارد و با خواندن اين كتاب بيآنكه از قبل بدانيم نويسنده دستي هم در فيلمنامهنويسي دارد، ميتوان تصاوير سينمايي از آن استنباط كرد كه باورپذيرياش هم به طريق اولي، بيشتر خواهد شد.
خواندن اين كتاب با پايان مشخص براي هريك از تاثيرگذاران داستان، كه ميتواند شرح زندگي هريك از آدميان دور و بر مان باشد، در اين برهوت كتاب خوب، غنيمتي است نيك. پاييزي كه اول و آخرش در اين كتاب به خوبي نمايان است و «درد» كتاب شايد درمان خوانندههايي باشد كه چنين «بودنهايي» را زيستند و تجربه دارند.
ميماند ذكر اين نكته كه جامعه جوان و داراي روابط اينگونه، اگر بداند كتابي به زير و بم زندگي آنها رسوخ كرده، به حتم استقبال بهتري از آن خواهد كرد كه شرح چگونگياش بماند براي فرصتي ديگر...
فيالحال بايد از خوانش واژگان درست چيده شده چنين كتابي، سيراب شد كه ادعايي ندارد و بيملاحظه آنچه را درك ميكند با دقت و حواس و تمركز كافي بيان ميكند...