ايرانيت طباطبايي ربطي به ناسيوناليسم ندارد
موسي غنينژاد
اقتصاددان و استاد دانشگاه
به عنوان كسي كه خواننده آثار طباطبايي هستم دو نكته را در باب آراي طباطبايي ذكر ميكنم؛ بخشي از ديدگاههاي طباطبايي به انعكاس انديشههاي سياسي و فلسفي غرب در ايران و بخش ديگر به تاملات او در باب مساله ايران برميگردد. مفهوم «جديد در قديم» كه از سوي طباطبايي مطرح شده است در حد يك تئوري جديد است كه نه تنها در سطح ايران بلكه فراتر از آن هم قابل بحث است. آنچه طباطبايي در ارتباط با ايران عنوان كرده است، كار جديدي است چراكه ما امروز با نوع جديدي از مليت و آگاهي مواجه هستيم كه شما اين را در انديشه غربي پيدا نميكنيد. مليت در غرب با آنچه ما در ايران ميفهميم و معنايش ميكنيم، بسيار متفاوت است. شايد بتوانيم مساله فرامليتي را در حوزه اقتصاد و سياست معنا كنيم؛ اما وقتي به فرهنگ و هويت برسيم، ديگر جهانوطنيبودن معنا نمييابد، بلكه هر فردي در دايره جغرافيايي كه زيست ميكند، مفهوم هويت و فرهنگ متفاوتي به ذهنش متبادر ميشود، هيچ فردي بدون هويت وجود ندارد. انسان بدون تعلقات فردي، اعتقادي و ارزشي وجود ندارد، به جملهاي از هايك بسنده كنم كه ميگويد فرديت و فردگرايي فرد را در رابطه با اجتماع تعريف ميكنيم. ارزش كاري كه آقاي طباطبايي انجام دادهاند، فراتر از مباحث مربوط به ناسيوناليسم ايراني است، به همين دليل اميدوارم اين رويه كه عدهاي ميخواهند ماجراي ناسيوناليسم را به شكلي وارونه به مباحث ايشان بچسبانند، تصحيح شود و خودشان نيز در اين مسير روشنگري لازم را انجام دهند. زدن برچسب ناسيوناليسم بر آراي طباطبايي باوري لغو است چراكه ما ناسيوناليسم نداريم و اتفاقا كاربرد اين واژه خود، كاري وارداتي است و آنچه طباطبايي در پروژه خود دنبال ميكند، بحث «ايرانيت» است و ما اگر خواهان آزادي هستيم، بايد اين نكته را محل توجه داشته باشيم كه آزاديخواهي، بدون هويت معنايي ندارد و بحثي انتزاعي است.