پايان سنت مردي و نامردي
مناسبات جهاني نيازمند حرف زدن است، مستلزم فهميدن رابطه نيروها و مقاومت در اين رابطه نيروهاست. قائممقام تا حدي متوجه اين نكته بود و ميدانست در جاهايي چيزهايي بر او تحميل ميشود و ميكوشيد اجازه ندهد اين قراردادها اجرا شود. نامه بسيار مهمي به وقايع نگارش نوشت، بعد از دور دوم جنگهاي ايران و روسيه و هنگام نوشته شدن قرارداد تركمنچاي. ميرزا قائم مقام كسي را فرستاده و به او نامه مينويسد: تو نماينده مصلحت دولت ايران هستي. وقتي ميخواهيد قرارداد را بنويسيد، به زور ميرزايي كلمات را چنان مبهم به كار ببر كه ما به تعبير امروزي بتوانيم بعدا دبه كنيم. اين در ادامه سنت «مردي و نامردي» است.