• ۱۴۰۳ شنبه ۸ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3721 -
  • ۱۳۹۵ دوشنبه ۲۷ دي

گفت‌وگو با گروه رولينگ استونز درباره آلبوم جديدشان

روياي‌مان به تحقق پيوست

 ترجمه: ريما آسا

 

رولينگ استونز به نوعي بازمانده نسل غول‌هاست. بيش از 50 سال است كه كار مي‌كنند و هنوز هم در مركز توجه هستند. انگار انرژي و توان‌شان تمامي ندارد. با اينكه هميشه فعال هستند و ميگ جگر به عنوان نماد اصلي اين گروه هميشه در صحنه حضور دارد اما يازده سال بود كه آلبوم استوديويي منتشر نكرده بودند. حالا با آلبوم جديدشان «غمگين و بي‌كس» بازهم وارد بازار اصلي شده‌اند. نكته جالب اينكه تمام قطعات آلبوم بازنوازي (كاور) آهنگ‌هاي بلوز و آر‌اند بي ‌قديمي است. اينكه گروهي با اين سابقه و قدرت سراغ قطعاتِ قديمي‌تر از خودشان مي‌روند نشان از گره خوردن اعضا با سنت است. سنتي كه از آن سرچشمه گرفتند و با نگاهي دقيق به آن، آثار خودشان را خلق كردند. حالا به ريشه‌ها بازگشتند، گويا چيزي جز اين هم براي آرامش نداشتند. آنها رضايتي را كه به دنبالش بودند از آهنگ‌هاي جديدشان نمي‌گرفتند بنابراين شروع به ضبط كاورهاي آر‌اند بي ‌كردند. ماحصل كار چنان افتخاري براي جگر به همراه داشت كه كيت را تحت تاثير قرار داد.
آلبوم «غمگين و بي‌كس» چه چيزي را درباره رولينگ استونز به مخاطب منتقل مي‌كند؟
كيت ريچاردز: همه آن چيزي كه ما تلاش كرديم در قالب گروه انجام بدهيم در اين آلبوم گنجانده شده. بنابراين بعد از پنجاه سال بالاخره آلبومي ساختيم كه صددرصد بلوز است. البته فراموش نشود كه ما در سال 1964 قطعه خروس قرمز كوچولوي هاولين وولف را به صدر جدول برديم. هميشه دلم مي‌خواست بتوانم اين جمله را بگويم كه «آنچه را روزي گرفتم به ديگري منتقل كردم». با اين آلبوم آرزويم برآورده شد.
چطور اين پروژه از يك آلبوم اوريجينال تبديل به كاور شد؟
ميك جگر: ما چندتايي قطعه جديد ضبط كرديم اما كاورها هستند كه باعث برد و موفقيت آلبوم شدند. اول يك قطعه بلوز ضبط كرديم و بعد يكي ديگر و همينطور يكي ديگر. من گفتم عاليه فردا برگرديم و چندتاي ديگر ضبط كنيم. اين آلبوم اداي احترامي است به موزيسين‌هاي مورد علاقه ما، كساني كه باعث و باني رفتن ما به سمت موسيقي بودند. همان علتي كه ما اصلا گروه را به خاطرش تشكيل داديم. براي نسل ما بچه سفيدپوست حومه بودن معادل رپ خواندن بود. اما به لحاظ فرهنگي از تجربيات شخصي ما خيلي دور است. ما مبلغ موسيقي بلوز بوديم و در نهايت هنوز هم داريم همان راه را ادامه مي‌دهيم.
چارلي واتز: نوشتن، كار خيلي سختي است. اينطوري به جاي اينكه آدم جان بكند و ماحصل بشود يك قطعه سه چهار آهنگ ضبط مي‌كند و روز بعدي هم سه تاي ديگر.
آهنگ‌هاي آلبوم را چطور انتخاب كرديد؟
ميك جگر: نخستين قطعه غمگين و بي‌كس بود. همه با ذوق و اشتياق زيادي آن را اجرا كردند، انگار كه واقعا حرف خودشان است. من بايد مي‌رفتم خانه و نگاهي به مجموعه‌هايم مي‌كردم. فردا چه كار مي‌توانستيم بكنيم؟ سعي كردم موزيك‌هايي را انتخاب كنم كه براي هواداران هميشگي بلوز زيادي آشنا نباشد. آهنگ‌هايي كه انتخاب كرديم از آن قطعاتي نيست كه هزاران بار اجرا كرده باشيم. تلاش كردم بيشتر آنهايي را كه به نوعي مهجورتر بودند انتخاب كنم و به لحاظ ريتمي، احساسي، حال و هوا و تايم سيگنيچر تنوع داشته باشند.
كيت ريچاردز: من فقط شوق و ذوق ميك را دنبال مي‌كردم. گذاشتم كار دلش را بكند و اميدوار بودم وسط راه اشتياقش را از دست ندهد. «ما داريم بلوز ضبط مي‌كنيم؟» همين كه مشغول كار مي‌شد تماشايي بود. هيچ‌وقت تا اين اندازه او را در نوشتن و راست و ريست كردن كارها پرحرارت نديده بودم و از حد معمول هميشگي بيشتر در كار گروه سهم داشت. بعضي از كارها بودند كه از زمان ساز زدن در كلاب آنها را نزده بوديم. فوق‌العاده بود. هر وقت با خودم فكر مي‌كردم كه آيا مي‌توانم به ياد بياورم كه ادامه فلان قطعه چيست متوجه مي‌شدم كه اصلا مجبور نيستم به اين مساله فكر كنم. انگشت‌هاي من به خوبي همه‌چيز را به خاطر داشتند. اين احساس، آزادي لذت‌بخشي به من مي‌داد.
آيا مجبور بوديد آهنگ‌ها را دوباره ياد بگيريد يا آنها را به ياد داشتيد؟
راني وود: بعضي از اسم‌ها برايم تازگي داشت مثل
Ride Em Down بعضي‌ها هم بودند كه گوشي مي‌شناختم. در مورد بقيه هم كليد و تنظيم را به من مي‌دادند و من آماده اجرا مي‌شدم. يكي از انتخاب‌هاي عجيب Little Rain بود. من اين آهنگ را به جاي لالايي براي دوقلوها مي‌خواندم.
هرچهار قطعه ليتل والتر مقدار زيادي هارمونيكا دارد. ميك، تو براي اجراي اين قطعه‌ها آماده بودي؟
ميك: من در زندگيم خيلي هارمونيكا نزدم. خيلي تنبلم. اگه مي‌دانستم قراراست اين كار را بكنم حتما براي هفته‌ها تمرين مي‌كردم. هارمونيكا ساز خيلي سختي نيست. تنها مساله در مورد آن اين است كه مثل گيتار يا كيبور نيست كه ببيني داري چه كار مي‌كني. نمي‌تواني سوارخ‌هايش را ببيني فقط بايد با زبانت آنها را ببندي.
كيت: ميك در اين آلبوم خيلي خوب به هدف زده او تنها موزيسين باقي مانده است كه مي‌تواند اينطور هارمونيكا بزند. خيلي از مردم يادشان مي‌رود كه او چه موزيسين جدي‌‌اي است.
اريك كلپتون در قطعات Can’t Quit You Baby و Everybody Knows About My Good Thing شما را همراهي كرده. او چطور به شما پيوست؟
راني: خيلي شانسي بود. وقتي ما داشتيم يكي از آهنگ‌هامان را ضبط مي‌كرديم او دستش خالي بود. از او خواستيم كه اگر دوست دارد در چند تا از قطعه‌هاي كاور با ما ساز بزند. البته آن مدت دست‌هايش مشكلي داشت. او يك قطعه را فينگر استايل زد و يكي را هم اسلايد. من فكر مي‌كنم وقتي اريك با استونز ساز مي‌زند عالي مي‌شود. يك چيز جادويي اتفاق مي‌افتد. احساس رهايي خوبي كه رهبر گروه نيستي و در عين حال صاحب‌اختياري. اريك عاشق اين حالت است.
در اوايل دهه شصت، رولينگ استونز باعث محبوبيت موسيقي بلوز شد و به هواداران امريكايي‌اش موسيقي بلوز را كه از فرهنگ خودشان بود معرفي كرد. اما بلوز همچنان ژانري در حاشيه باقي ماند. مخاطبان اين آلبوم چه كساني هستند؟
دان واز (تهيه‌كننده آلبوم): نخستين باري كه به بلوز گوش دادم از طريق استونز بود. اول فكر كردم آنها بلوز را ابداع كرده‌اند. فكر مي‌كنم امروز هم آدم‌هاي جواني باشند كه چيزي درباره بلوز نمي‌دانند و وقتي به اين آلبوم گوش بدهند مي‌خواهند چيزهاي بيشتري درباره آن ياد بگيرند.
آيا قصد داريد به دنبال اين آلبوم آهنگ‌هاي قديمي بيشتري ضبط كنيد؟
كيت: من تا جايي كه درون گروه براي انجام كاري انگيزه وجود داشته باشد هركاري را دوباره انجام مي‌دهم. رولينگ استونز هيچ‌وقت چيزي را برنامه‌ريزي نمي‌كند. غمگين و بي‌كس آلبومي بود كه همينطور كنار هم قرار گرفت و ساخته شد. ما هيچ‌وقت نمي‌گوييم كه بايد شماره دوم اين آلبوم را دربياوريم يا اينكه مثلا يك آلبوم كانتري ضبط كنيم. در مورد رولينگ استونز هميشه همه‌چيز ناگهاني اتفاق مي‌افتد.
منبع: ديلي ميل

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون