بنبست سياسي و اقتصادي در اقليم كردستان عراق
محمدعلي دستمالي
كارشناس مسائل سياسي تركيه و كردها
پس از اشغال موصل و تثبيت قدرت گروه تروريستي- تكفيري داعش در عراق و سوريه، اقليم كردستان عراق، نيروهاي پيشمرگ و شخص مسعود بارزاني رييس اقليم، صاحب اعتبار و جايگاه ويژهاي شدند و نام آنها به عنوان سپر فولادين مقابله و مبارزه با داعش، در رسانههاي جهان مطرح شد. بسياري از سران غربي، وزراي دفاع و امور خارجه و مقامات مختلف كشورها به اربيل سفر كردند و در يك كلام، تلاش ديپلماتيك مسعود بارزاني براي ارتباط و تعامل با كشورهاي جهان، كه البته پيش از حمله داعش آغاز شده بود، پس از اين حملات، رونقي ديگر يافت و در غياب مام جلال طالباني، سياستمدار مشهور كرد، بارزاني توانست بر روي صحنه معادلات سياسي خاورميانه، نور و توجه بيشتري را به سوي خود جلب كند. مسعود بارزاني در تعامل و ارتباط نزديك با تركيه، به اقتصاد اقليم رونق بخشيد و گامي به استقلال نزديكتر شد و علاوه بر اين، با اعتباري كه نزد اردوغان و آكپارتي به دست آورد، توانست در مذاكرات صلح بين پ.ك.ك و تركيه، از موقعيت خوبي برخوردار شود و در ماجراي كوباني هم، با ميانجيگري اردوغان، بخشي از نيروهاي پيشمرگ خود را به شمال سوريه فرستاد و توانست در جمع مخالفين سوري، براي احزاب كردي نزديك به خود، سهم قابل توجهي دست و پا كند. تا جايي كه در ديدار سه مخالف سوري در سال 2013 با باراك اوباما در كاخ سفيد، يكي از آنان، يك سياستمدار كرد نزديك به بارزاني بود. بارزاني همچنين با وجود مخالفتهاي تند پ. ك. ك و نهادهاي اقماري آن، تقريبا در همه پروندههاي مرتبط با كردها، از كردهاي ايزدي و شنگال گرفته تا مسائل مربوط به كردهاي تركيه و سوريه و كركوك، نقش ايفا كرد و در مصاف با داعش نيز توانست كمكهاي تسليحاتي خوبي براي نيروهاي پيشمرگ جلب كند. او قبل از آمدن عبادي، بارها مالكي را عصباني و برافروخته كرد و با تاكيد بر مطالبات كردي، دولت مركزي بغداد را در موقعيتهاي سخت و دشواري قرار داد و نشان داد كه به جديترين شكل ممكن بر گفتمان ناسيوناليسم كردي و حق تعيين سرنوشت كردها، تاكيد ميكند. اين مصاديق، نشان ميدهند كه بارزاني، در مجموع و دستكم در بُعد كسب مشروعيت و اعتبار منطقهاي و بينالمللي، براي كردهاي عراق، رهبر خوب و توانمندي بوده و موفقيتهاي خوبي به دست آورده است. اما آيا از منظر داخلي نيز چنين است؟ آيا بارزاني توانسته است در معادلات و موازنات داخلي و حزبي در اقليم كردستان عراق، حالت پايدار و مطلوبي از فضاي سياسي و اجرايي را به وجود بياورد كه در آن، يك مدل و الگوي كردي توانمند به چشم بيايد كه توان اداره امور را دارد؟ در پاسخ به اين سوالها، نميتوان به سرعت از گزينههاي بله و خير استفاده كرد. واقعيت اين است كه فضاي سياسي، حزبي و اجتماعي اقليم كردستان عراق، يك فضاي همگون و يكدست و يكپارچه نيست و علاوه بر اين، از وضعيت جغرافيايي و مردمي و مرزي اقليم گرفته تا مسائل مرتبط با خود عراق و ساختار سياسي اقليم كه چيزي است بين فدراليسم و خودمختاري، ميتوان دلايل فراواني ذكر كرد كه ثابت كنند بارزاني در تصميمگيري و اداره امور، گزينههاي فراوان و اختيار تام و تمام نداشته و با موانع و ناگزيريهاي متعددي روبهرو بوده است. به عنوان مثال، حزب اتحاديه ميهني به رهبري مام جلال طالباني، جنبش تغيير يا گوران به رهبري نوشيروان مصطفي امين و احزاب اسلامي، هر كدام به فراخور حال و موقعيت و نيازهايشان، خيليوقتها دامنه و وسعت بازي سياسي و استفاده از كارتها و ابزارهاي مختلف را به سمت و سويي بردهاند كه نه از شريك سياسي، بلكه از رقيب و اپوزيسيون هم، نظير چنين رفتارهايي ديده نميشود. همچنين بايد به اين نكته اشاره كرد كه جنگ با داعش كه تاكنون موجب جان باختن بيش از يك هزار و پانصد نفر از نيروهاي پيشمرگ اقليم شده، شرايط سياسي، اقتصادي و امنيتي خاصي پديد آورده است. اما در هر حال، نميتوان اين واقعيت را انكار كرد كه شخص مسعود بارزاني و حزب تحت رهبري او «پارت دموكرات كردستان»، تمايل چنداني به تعامل، رعايت قواعد بازي و نشو و نماي دموكراسي و پلوراليسم ندارند و همچون بسياري ديگر از جريانات سنتي شرقي و خاورميانهاي، به دنبال آن هستند كه قدرت را به صورت يكقبضه و يككاسه، در اختيار داشته باشند و سهمي به ديگران ندهند و حتي اگر ديگران، با اتكاي به راي و اراده مردم، در ساختار قدرت شريك شدند، نظر خود را بر آنان تحميل كنند. يكي از بدترين و به يادماندنيترين خطاهاي بارزاني و حزب او، تعطيل كردن پارلمان اقليم كردستان عراق است كه به عنوان يكي از نمادها و مظاهر تلاش كردهاي عراقي براي استقرار دموكراسي و عقليت مدرن است. آنها در روز روشن، خودرو حامل يوسف محمد، رييس پارلمان را در مسير اربيل متوقف كرده و او را به خانه فرستادند و اجازه ندادند به پارلمان برود. اكنون كمي بيش از يك سال از آن ماجرا ميگذرد و حزب دموكرات اعلام كرده تنها در صورتي حاضر به بازگشايي پارلمان است كه جنبش گوران حاضر شود، فردي غير از يوسف محمد را به عنوان رييس مجلس معرفي كند! بارزاني به عنوان رييس اقليم، در برابر مسائل و مشكلات اقتصادي، سياسي و اجتماعي اقليم، برخورد همساني با احزاب و نهادهاي مختلف نداشته و تلاش كرده بخش مهمي از قدرت را در دست خود، فرزندان، خاندان و حزبش نگه دارد و در مقابل، پاشنه آشيل احزاب مخالف بارزاني هم اين است كه بسياري از سران احزاب و چهرههاي فعال، به شكل غيرقانوني، چنان از رانتها و امتيازات و هداياي مختلف برخوردار شدهاند كه امكان مخالفت علني و قاطعانه را از دست دادهاند. در اين ميان، اگر چه رهبر جريان تغيير يا گوران و كادرهاي برتر حزب او و شماري از كادرهاي اتحاديه ميهني و برخي از كادرهاي اسلامي، از سلامت اقتصادي و كفايت لازم برخوردار هستند اما آنان نيز راه عناد و لجاجت را در پيش گرفتهاند و شواهد نشان ميدهد كه دست كم در شرايط كنوني، راهي براي گذر از موانع موجود ندارند و مردم اقليم كردستان، با شرايط اقتصادي بسيار دشوار، گراني، تورم، بيكاري و عدم پرداخت حقوقها روبهرو هستند.