تبديل آشتي ملي به گفتمان فرهنگي
مرتضي مبلغ
فعال سياسي اصلاحطلب
امروز يك مشكلي تاريخي در كشور داريم كه صرفا مربوط به حال نيست. اينكه چرا ايران به عنوان يك كشور با سابقه و پيشينه تمدن، عمل و سرمايه عظيم در تراز مورد توقع قرار نگرفته و حتي دچار عقبماندگي است؟ صاحب نظران و نظريه پردازان از جنبههاي مختلفي به اين مساله پرداختهاند و هر يك از منظري اين موضوع را واكاوي كردهاند و رمز و راز اين عقب افتادگي را سنجيدهاند. يكي از ريشههاي اين مشكل اين است كه جناحهاي مختلف در كشور هنوز ياد نگرفتهاند كه رقابت به معناي واقعي و سازنده داشته باشند.
غالب رقابتها در كشور تخريبي و فرساينده بوده است. رقابت از جمله مفاهيمي است كه جنبهاي دوگانه دارد. فلسفه اصطلاح متضايف را در مورد آن به كار ميبرد. اين واژه مفهومي دو قلو و دو پهلو دارد. بايد اين نكته را در تعريف اين مفهوم در نظر داشت كه اگر پشت سر رقابت، رفاقت، همدلي و آشتي وجود نداشته باشد، بهشدت خطرناك و مخرب خواهد بود. هنوز در كشور نياموختهايم كه رقابتهاي سياسي را حول چتري فراگير انجام دهيم. همين موضوع سبب ميشود كه همه بنيانها در طي آن تخريب شود. امروز در رقابتهاي سياسي كشور هيچ خط قرمز و حد يقفي وجود ندارد. رسانهها، جناحها و گروهها در جريان رقابتهاي انتخاباتي و با هدف پيروزي از هر خطي عبور ميكنند. به گونهاي كه حتي منافع ملي نيز در جريان رقابتها متضرر ميشود. همه اين نوع رفتارها به اين خاطر است كه ياد نگرفتهايم چارچوبي براي رقابت تعريف كنيم. رقابت هميشه بايد در ذيل وحدت و منافع ملي تعريف شود.
اگر منافع ملي در جريان رقابت رعايت نشود و ما از اين حد بگذريم توسعه و پيشرفت كشور آسيب خواهد ديد. در نقطه مقابل، اگر رقابتها سازنده باشد، در طي آن جريانها نقاط ضعف خود را از نقدهاي گروه مقابل در مييابند و براي رفع آن در رقابتهاي بعدي با در نظر گرفتن اين مشكل تاريخي در مييابيم كه امروز شايد هيچ مسالهاي مهمتر از اين وجود ندارد كه بتوانيم وارد فرآيند مهم و اساسي تعامل، همدلي و آشتي بين گروههاي اجتماعي و سياسي شويم و منافع ملي را تعريف كرده و در ذيل آن به رقابت بپردازيم. در يك رقابت سازنده افراطيگريها و تندروييها نيز در حاشيه قرار خواهد گرفت. در غير اين صورت اين جريان اوج پيدا ميكند و جرياني كه در اقليت است در بستر رقابتهاي مخرب قدرت بيشتري براي اثرگذاري پيدا ميكند.
در دولت پيشين ديديم كه تا چه اندازه تندروها در فضاي رقابتي مخرب سود بردند و كشور دچار چه عقبگردي شد. وقتي ميگوييم تعامل و آشتي بايد در كشور پا بگيرد بايد پرسيد كه اين تعامل چه طرفهايي را در مقابل هم قرار خواهد داد. در بدو امر اين پاسخ در ذهن همگان ميآيد كه بين دو جريان سياسي بايد همدلي و تعامل به وجود آيد. در حالي كه رقابت غير سازنده فقط در حوزه سياسي نيست.
در اكثر زمينهها و بين همه جريانهاي كشور بايد تعامل رخ دهد. اين تعامل بايد بين جريانهاي سياسي، جريانهاي سياسي با حاكميت، درون بطن جامعه، حاكميت با جامعه و جامعه با جريان سياسي شكل گيرد. در واقع تعامل بايد در همه ابعاد و لايههاي مختلف شكل گيرد. اگر بپذيريم كه اين تعامل ملي است بايد در سطح ملي بستر و شرايط لازم براي آن را فراهم كنيم. از مهمترين محصولات و فوايد شكلگيري آشتي ملي، گسترش اعتماد ملي است. شكلگيري اعتماد ملي از ملزومات دموكراسي موفق و كارآمد است. به خصوص شكلگيري اعتماد بين ملت و حاكميت بسيار ميتواند مفيد باشد.
همچنين بخش مهمي از حاكميت جريانهاي سياسي است كه نبايد آن را از نظر دور داشت. تعامل بين جريان سياسي خود گام بلندي در رسيدن به وحدت و آشتي ملي است. گاهي ميبينيم كه بين جريانهاي مختلف حاكميت رقابتهاي چالشي و مخرب به وجود ميآيد كه منافع ملي را متضرر ميكند.
رييس دولت اصلاحات به اين نكته اشاره كرد كه رهبري نظام جمهوري اسلامي شأن و جايگاه مهمي دارد و ميتواند در ايجاد اين تعامل نقشي اساسي ايفا كند. در كل جامعه رهبري به سبب اثرگذارياش ميتواند براي ايجاد تعامل ميانداري كند. در واقع تحقق آشتي ملي جز با خواست و ايفاي نقش رهبري ممكن نخواهد بود. البته اين گفته به اين معنا نيست كه ديگر فعالان سياسي نبايد كاري انجام دهند بلكه آشتي ملي بايد براي آحاد جامعه به صورت گفتمان و فرهنگ جا بيفتد و آحاد جامعه بايد اين تعامل و آشتي را پيش ببرند. جريانهاي داخل حاكميت نيز بايد اين دغدغه را داشته باشند.
امروز نظر رهبري جمهوري اسلامي فصلالخطاب است و ايشان جايگاه مهمي در كشور دارند و لذا حركتشان در اين راستا بهطور جدي ميتواند اثربخش باشد و نتيجه بهتري را نيز حاصل كند. اگر تمام فعالان، صاحبنظران و نخبگان سياسي و فرهنگي در جامعه به اين مساله بپردازند و فراتر از يك گفتمان سياسي آن را به يك گفتمان فرهنگي تبديل كنند، ميتوان به اثربخشي آن دل بست. بايد بدانيم كه اگر مشكل اساسي است، راهحل نيز بايد گسترده و اساسي باشد. شايد اين حركت مخالفتهاي شديدي از سوي تندروها را در پي داشته باشد.
موانع اين راه نيز به هيچ عنوان كم نيست. هر كسي كه دم از وحدت و همدلي ميزند، مورد حمله تندروها قرار ميگيرد. آنها ميدانند كه اگر وحدت و همدلي در كشور محقق شود ديگر جايي براي آنها در عرصه سياست ورزي نخواهد بود. بايد قاطعانه، همدلانه و با همت بلند تلاش كرد كه آشتي ملي به عنوان يك ضرورت محقق شود.