پيشنهاد عباس عبدي در گفتوگو با «اعتماد»:
بايد هزينههاي آشتي ملي را كاهش داد
عباس عبدي، روزنامهنگار و تحليلگر سياسي اصلاحطلب مانند بسياري از نيروهاي سياسي معتقد است بايد به سمت آشتي ملي گام برداشت اما براي تحقق اين موضوع پيشنهاداتي دارد كه از جمله آن، اين است كه طرفي كه مدعي است كشور نياز به آشتي دارد بايد گامهاي بيشتر و بلندتري بردارد و هزينههاي اين آشتي را براي طرف مقابل كاهش دهد تا ضريب موفقيت اين عمل سياسي افزايش يابد:
آشتي ملي و تعامل بين دو جناح سياسي چقدر ميتواند در راستاي نهادينهسازي دموكراسي در كشور موثر باشد؟
به طور كلي دموكراسي به يك معنا گردش مسالمتآميز ميان ملتي است كه در عين داشتن افكار و عقايد و منافع گوناگون، با يكديگر در حالت آشتي بهسر ميبرند و يك موجوديت به نام ملت را تشكيل ميدهند. دموكراسي براي يك ملت معني دارد. و ملت نيز نميتواند شكل بگيرد، بدون آنكه نسبت به مسائل اساسي و منافع ملي خود تفاهم داشته باشند. وضعيتي كه متاسفانه در جامعه ما وجود ندارد.
مطابق تجربيات گذشته اصلاحطلبان؛ چقدر ضرورت دارد كه جريان اصلاحات براي اين امر پيشقدم شوند؟
در اين مورد هر كس برداشتن گام خود را منوط به برداشتن گام از طرف ديگر كند، عمل خود را تعليق به محال كرده است. هر نيرويي كه شجاعت و مسووليت بيشتري دارد، نه فقط نخستين گام بلكه چند گام اول را برميدارد. اصولا اين گامهاست كه طرف مقابل را نيز ناچار به برداشتن گام متقابل ميكند. اين مثل رفتار آن مادري است كه براي حفظ فرزندش دست از ادعاي مادري خود شست.
ضرورتها و الزامات آشتي ملي در فضاي كنوني منطقهاي و بينالمللي و همچنين فضاي سياسي و اقتصادي چيست؟
كافي است كه به همين آتشسوزي پلاسكو اشاره شود. سخنان شهردار تهران كه چرا اقدامي براي پلمب اماكن نا امن و تحت خطر انجام نداده است، ناشي از فقدان يك تفاهم و آشتي عمومي است و تا وقتي چنين ستيزي ميان نيروها باشد، غيرممكن است كه جامعه ما به رشد و توسعه و رفاه و آرامش برسد.
برخي تشييع جنازه آيتالله هاشمي را به عنوان نمونهاي از بستر مساعد براي تحقق آشتي ملي در جامعه ميدانند، نظر شما چيست؟
بله چنين ظرفيتي بود و پيش از اين نيز چنين بستر و آمادگي در مردم خود را نشان داده بود. انتخابات 1392، نمونه بهتري براي اثبات وجود چنين زمينهاي است. ولي به نظر ميرسد كه برخي از نيروها هنوز در هواي گذشته هستند.
تحقق آشتي ملي چقد نيازمند اراده حاكميتي است؟
ارادهها شكل ميگيرند و بايد آنها را شكل داد. هر صاحب قدرتي رفتار خود را برحسب منافع و هزينه تنظيم ميكند. بنابراين منتقدين و كساني كه مدعي هستند آشتي و تفاهم ملي براي جامعه ما ضروري است، بايد به نحوي عمل كنند كه هزينه اين رفتار براي هر جناحي از جمله حاكميت كم و سود آن زياد باشد. اين تصور كه عدهاي ميگويند، طرف آنها به هيچوجه كوتاه نميآيد، فقط براي توجيه رفتارهاي خودشان است. اگر اين طور فكر كنيم، سياست اصلاحطلبانه را با بنبست مواجه كردهايم.