پلاسكو و آزردگي روح جمعي
حسن موسوي چلك
رييس انجمن مددكاران اجتماعي ايران
حادثه پلاسكو، اتفاق تلخي بود، اتفاقي كه نگرانيها را در حوزه آسيبهاي رواني هم افزايش ميدهد. اين آسيبها به شكلهاي مختلف خود را نشان ميدهند:
- ناايمن بودن محيطهاي اجتماعي حالا فشار رواني بيشتري را به مردم تحميل ميكند. همه كساني كه به بازار ميروند، به خصوص در محيطهايي شبيه پلاسكو، با بافتهاي قديمي، از اين پس نگراني وقوع حادثه براي شهروندان بيشتر حس ميشود.
- اين حادثه نشان داد كه ما در مديريت بحران هم بحرانزدهايم. با وجود تمامي جانفشانيهايي كه نيروهاي آتشنشان از خود نشان دادند، اين نوع از مديريت بحران حالا نگرانيهاي بيشتري را ايجاد كرده است. مردم از مديريت بحران نااميد شدند و با توجه به حادثهخيز بودن كشورمان، اين نااميدي مسالهاي جدي است.
- شاهد بودن اينكه تجهيزات و امكانات به اندازه كافي نيست يكي ديگر از عواملي است كه سبب افزايش نگراني جمعي ميشود.
- يك بخش از فشاري كه شهروندان در اين حادثه متحمل شدند برميگردد به اطلاعرساني ضعيف و در پي آن انتشار اخبار نادرستي كه در شبكههاي اجتماعي دستبه دست ميشدند. فشار تحمل اين دسته از اخبار فشار كمي نيست، اين هراسي كه در مردم ايجاد شده زمان ميبرد تا فروكش كند.
- اين حادثه يك پيام مشخص داشت: مردم حاضر نيستند كه براي ايمني و پيشگيري هزينه كنند. هرقدر هم كه بگوييم پيشگيري بهتر از درمان است باز هم ميبينيم كه تا به بخش درمان نرسيم خبري از توجه و هزينه نيست. هميشه فكر ميكنيم مرگ مال همسايه است، هميشه فكر ميكنيم حادثه براي مغازه و محل كار و خانه ما پيش نميآيد و توقع داريم كه اتفاقهاي ناگوار براي ديگران رخ دهد. حالا كه اتفاق پلاسكو رخ داده، بايد بر روي حمايتهاي رواني و اجتماعي تمركز كنيم. اين حمايت بايد از دستههاي مختلفي از شهروندان به عمل آيد: خانواده شهداي آتشنشان و جانباختگان حادثه، امدادگران و تمامي كساني كه در اين روزها در محل حادثه حضور داشتند، كساني كه به هر نحوي در اين حادثه دچار آسيبديدگي شدند به خصوص كسبه و خانوادههايي كه از محل ساختمان پلاسكو ارتزاق ميكردند. ميدانم كه درحال حاضر بيشتر تمركز بر روي آتشنشانان است، ميدانم كه اين افراد جانشان را از دست دادند و داغ آنها براي همه ما سنگين است اما نبايد فراموش كنيم كه چندين خانوار به صورت مستقيم و غيرمستقيم از اين ساختمان زندگي خود را تامين ميكردند و بايد به فكر حمايت از آنها باشيم. اگر نتوانيم اميدواري را افزايش دهيم فشار آثار رواني روي همه اين گروهها بيشتر ميشود. جداي از تمامي گروههايي كه مستقيم يا غيرمستقيم درگير اين حادثه شدند، بايد به ياد داشته باشيم كه روح جمعي هم در اين حادثه آسيب ديد، اين يعني مردم. براي التيام اين آزردگي بايد از راههاي مختلف ايجاد اميدواري كرد. اجراي برنامههاي گروهي و ملي براي خارج كردن مردم از خمودگي و كرختي يكي از اين راهكارها است و اميدوارم كه در اين راه از روانشناسان و مددكاران اجتماعي استفاده شود. اما از سوي ديگر بايد بدانيم كه انديشيدن تمهيدات هم به التيام اين زخم كمك ميكند: انتشار اخبار خوب، سياستگذاريهاي مناسب براي پيشگيري از تكرار حوادثي از اين دست، توانمند كردن مردم براي مواجهه با حوادث. براي اينكه اميدواري افزايش پيدا كند بايد دست از فرافكني بكشيم، پيگيري دقيق مقصران احتمالي حادثه و اطلاعرساني دقيق در مورد برخورد با مقصران باعث آرامش مردم ميشود.
اعتراف سارق تحت تعقيب به 30 فقره سرقت
فرمانده انتظامي يزد گفت: ماموران كلانتري 13 شهيد رجايي يك سارق منزل را با 30 فقره سرقت دستگير كردند. سرهنگ منوچهر نصيري گفت: با توجه به سرقتهاي متعدد منازل مسكوني در شهر يزد ماموران دايره اطلاعات و تجسس كلانتري 13 شهيدرجايي به بررسي موضوع پرداختند. وي افزود: ماموران پليس هنگام گشتزني، متوجه حضور و پرسهزني متهم در اطراف منازل مسكوني شدند و بلافاصله وي را دستگير كردند.