• ۱۴۰۳ يکشنبه ۱۶ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3736 -
  • ۱۳۹۵ پنج شنبه ۱۴ بهمن

نگاهي به روابط تاريخي ايران و روسيه

امكان اتحاد راهبردي ميان تهران و مسكو ضعيف است

جهانگير كرمي استاد دانشگاه تهران

هنگامي كه از روابط تاريخي ايران و روسيه صحبت مي‌كنم، منظور تشكيل دولت در روسيه كه از قرن دوم ميلادي است و در ايران هم پس از حمله اعراب است. با توجه به آن روابط، به دنبال آن هستم كه چگونه مي‌توان از اين تجارب، در روابط ميان دو كشور استفاده كرد. در واقع، تلاش كرده‌ام يك روش تاريخي- تطبيقي براي بررسي روابط ميان دو كشور داشته باشم. در اين باره سه وضعيت را در قالب سه مدل تحليلي مورد بررسي قرار مي‌دهم. نخستين وضعيت، وجود تهديد در روابط ميان دو كشور است. وضعيت دوم در روابط، اتحاد راهبردي است. سومين وضعيت هم همكاري‌هاي راهبردي است كه اين وضعيت، پايين‌تر از اتحاد راهبردي است.
روابط كهن ايران و اسلاوها
ايراني‌ها و اسلاوها پيش از تشكيل دولت در روسيه با يكديگر داراي رابطه بوده‌اند. از 500 سال پيش از ميلاد مسيح تا سال 882 ميلادي كه دولت در روسيه شكل مي‌گيرد، پيوستگي‌هاي جغرافيايي در قفقاز شمالي و شمال درياي سياه موجب ارتباطاتي ميان ايرانيان و اسلاوها مي‌شود. با اين حال، مهم‌ترين مقطع مورد بررسي دوره‌اي است كه دوران روسيه كوچك ناميده مي‌شود و ايران دوران پس از حمله اعراب را پشت سر مي‌گذراند. در اين دوران، نخستين دولت روسي شكل مي‌گيرد و در شمال درياي سياه به وجود مي‌آيد و سامانيان و خوارزمشاهيان هم در ايران حكمفرمايي مي‌كنند. در اين دوران، ارتباطات تجاري وجود داشته است. روس‌ها به سواحل درياي خزر حملاتي انجام مي‌دادند. دوري جغرافيايي ميان دو دولت وجود داشته و البته تهديد مشتركي نيز وجود نداشته است. اما مقطع دوم، دوران مغول‌ها است كه در روسيه، يك دولت تاتاري – مغولي از سال 1240 ميلادي تا 1480 ميلادي حاكم است و در ايران هم مغول‌ها و تيموريان حاكم هستند.  
همكاري‌هاي مقطعي ايران و روسيه از صفويه آغاز شد
دوران پسامغول هم در ايران و هم در روسيه با يكديگر شباهت‌هاي بسياري دارد كه در سده‌هاي پانزدهم تا هفدهم ميلادي است. اين دوران، دوران طلايي روسيه در اوراسيا است و هويت‌گرايان روسي و كساني كه بر تاريخ روسيه تاكيد مي‌كنند، تاكيدات‌شان بر اين دوران است دولت روسيه، دولت قدرتمندي است. امنيت و ثبات در سراسر روسيه وجود دارد. در اين دوران، صفويه در ايران حاكم است كه به نوعي، آنها نيز يك دوران تاريخي و طلايي را در ايران سپري مي‌كنند. ايران در اين دوران همانند روسيه يكي از قدرت‌هاي بزرگ جهاني است و حتي آنها از روس‌ها هم قدرتمندتر هستند. مناسبات گسترده‌اي ميان ايران و دولت‌هاي اروپايي ايجاد مي‌شود و ديپلماسي متوازني در كشور حاكم است و البته جنگ و صلح‌هايي ميان ايران و عثماني برقرار است. در اين دوران، روابط رسمي ميان ايران و روسيه آغاز مي‌شود. توسعه‌طلبي‌هاي عثماني در اطراف درياي خزر و سياه موجب مي‌شود يك همكاري راهبردي مقطعي ميان دو كشور ايجاد شود.
نخستين قرارداد تقسيم ايران را روس‌ها امضا كردند
با اين دوران، روابط ايران و روسيه نيز حالت ديگري به خود مي‌گيرد. آن سده‌ها، سده‌هاي طلايي روابط دو كشور هستند و از به اين بعد، شرايط عوض مي‌شود. ما با روسيه مدرن روبه‌رو هستيم و در مقابل، ايران بي‌ثبات است. پطر كبير در 1682 ظهور مي‌كند كه تقريبا همزمان با سلطان حسين صفوي است كه اوج نزول صفوي‌ها است. در اين دوران، روسيه با اقتباس از اروپا در صنعتي شدن، به يك روسيه قدرتمند در صحنه معادلات جهاني تبديل مي‌شود. تحولاتي هم در مذهب و دولت رخ مي‌دهد كه سه سده اخير را از روسيه دوران پيشين كه دوران سنت‌ها است، متمايز مي‌كند. از اين به بعد، شاهد سقوط اصفهان هستيم و ناامني، هرج و مرج در كشور حاكم است. روابط دو كشور در اين دوران كه از سقوط اصفهان تا آغاز جنگ‌هاي ايران و روسيه در دوران فتحعلي‌شاه را شامل مي‌شود، داراي ويژگي‌هاي زير است: پطركبير به مناطق شمالي ايران حمله مي‌كند، سواحل غربي و جنوبي درياي خزر را تصرف مي‌كند. روسيه اين تصرفات را تا زمان نادرشاه حفظ مي‌كند. همچنين در اين دوران همكاري‌هايي ميان روسيه و عثماني آغاز مي‌شود و قرارداد تقسيم ايران ميان آنها در سال 1828 امضا مي‌شود. با روي كار آمدن نادرشاه، او روس‌ها را از نواحي جنوبي درياي خزر اخراج مي‌كند و قراردادهاي رشت و گنجه به امضا مي‌رسد كه براساس قرارداد گنجه، ايران منطقه قفقاز جنوبي را از روسيه بازپس مي‌گيرد. در دروان زنديه، شاهد اتحاد ايران و روسيه عليه عثماني هستيم.
بدترين دوران ايران و روسيه در قرن نوزدهم است
بدترين دوران روابط ميان ايران و روسيه در تاريخ طي قرن نوزدهم ميلادي رخ داد كه از 1812 تا 1917 به طول مي‌كشد. در اين دوران، شاهد اوج‌گيري روسيه در معادلات بين‌المللي هستيم. روس‌ها در 1812 فرانسوي‌ها را شكست مي‌دهند. اتحاد مقدس شكل گرفته و جنگ‌هاي كريمه رخ مي‌دهد و به جنگ جهاني اول منتهي مي‌شود. اندكي پس از جنگ جهاني اول، رضاشاه در ايران دست به كودتا مي‌زند و ايران هم قبل از آن دست به مشروطه‌خواهي زده بود و آشوب‌هايي در اين دوران در ايران برقرار است. روابط دو كشور در اين دوره، بدترين رابطه است. با اين حال، شاهد حملات دوگانه روسيه به قفقاز جنوبي، قراردادهاي تركمنچاي و گلستان، دخالت آشكار روسيه در امور داخلي ايران درخور توجه است. آنها از سلطنت قاجار حمايت كرده و با مشروطيت مقابله مي‌كردند. عصر بعدي، عصر جديدي در روابط ايران و روسيه است كه من، آن دوران را عصر رقابت‌هاي ايدئولوژيك نام مي‌نهم. در اين دوران، شوروي داراي يك ايدئولوژي جهاني با هدف صادر كردن آن به دنيا است. به تدريج شاهد كمرنگ شدن ايدئولوژي در روسيه و افزايش توجه به مسائل ژئوپولتيكي هستيم كه همزمان با دوره حكومت رضاشاه و فرزند او، محمدرضا شاه پهلوي است. دولت‌ آنها نيز در اين مدت نيابت انگليس و امريكا را در منطقه برعهده داشت. روابط دو كشور در اين دوره به گونه‌اي است كه آنها ابتدا به توجه در مسائل داخلي‌شان بودند و به همين خاطر توجه چنداني به مسائل داخلي‌شان نداشتند. بعد از جنگ جهاني دوم و افزايش‌ رقابت‌هاي شوروي و غرب، شاهد مداخله‌هاي روسيه در ايران، حمايت او در مناقشه‌هاي قوميتي در ايران هستيم ولي بعد از آن يك دوره بدبيني از سوي ايران به مسكو وجود دارد ولي بعد از آن، دوره طلايي در روابط دو كشور پديدار مي‌شود كه شاهد سفرهاي برژنف به ايران در دو مرحله هستيم و سفرهاي سه‌گانه شاه به مسكو اتفاق مي‌افتد و قرارداد خط لوله گاز ايران به شوروي منعقد مي‌شود. صنايع هفتگانه روسي به ايران مي‌آيند و پروژه‌هايي را اجرايي مي‌كنند و در سال‌هاي پاياني رژيم پهلوي نيز آنها نگران انقلاب و از دست رفتن اين روابط هستند. در دوره جديد، روسيه شاهد يك ايران انقلابي و تهران نيز شاهد فروپاشي شوروي است. ايران در اين زمان از جنگ رهايي يافته و سياست سازندگي و تنش‌زدايي موجب شده است تا ايران به يك قدرت منطقه‌اي مبدل شود. در اين زمان، ايران با اشغال افغانستان مخالف است. البته آنها در همين دوران جنگ نيز به عراقي‌ها سلاح مي‌دهند ولي ما شاهد انتقال برخي فناوري‌هاي نظامي به ايران هم از سوي شوروي هستيم. سطح روابط تجاري ايران و روسيه در اين دوران، از 400 ميليون دلار تا 4 ميليارد دلار گسترش پيدا مي‌كند و ما شاهد همكاري‌هايي در مسائل منطقه‌اي در حوزه آسياي ميانه و قفقاز ميان دو كشور هستيم و دو كشور، منافعي در مخالفت با مداخلات امريكا دارند و در اين راستا، همكاري‌هايي را در سوريه آغاز مي‌كنند.
روابط تهران و مسكو در دوران استقلال عمل ايران متعادل بوده است
اگر بخواهيم مناسبات ايران و روسيه را در هر كدام يك از اين دوره‌ها مورد بررسي قرار دهيم، متوجه مي‌شويم كه روابط دو كشور همواره داراي ابعاد بين‌المللي بوده است. همچنين جغرافيا نقش مهمي در روابط دو كشور داشته است. در دوره‌هاي همجواري دو كشور، روس‌ها همواره تهديدآفرين بوده‌اند و دور بودن نقاط مدنظر و داراي اهميت براي تهران و مسكو، موجب همكاري ميان دو كشور شده است. به عبارتي، دوري جغرافيايي و منافع مشترك به همكاري راهبردي انجاميده است. بازيگر سوم، همواره يك عنصر تاثيرگذار در روابط دو كشور بوده است. همچنين نقش امريكا در روابط ميان ايران و روسيه مهم بوده و خواهد ماند. در دوره‌هاي قدرت و استقلال عمل ايران، روابط دو كشور از تعادل بيشتري برخوردار بوده است كه مي‌توان به دوره صفويه، دوره افشار و دوره انقلاب اسلامي اشاره كرد. اين مساله، اهميت بسياري دارد زيرا در دوره‌هايي ايران متحد قدرتمندي داشته است، روابط دو كشور مناسب‌تر بوده است كه نمونه آن را در دهه 70 ميلادي شاهد هستيم. ايران هرگز تهديدي براي روسيه نبوده است؛ چه در زمان قدرت و در چه زمان هرج و مرج.
امكان اتحاد راهبردي ميان تهران و مسكو ضعيف است
همچنين روسيه نقش مهم در اتحاد ميان ايران و غرب بوده است. وقتي ايران به متحدي براي غرب تبديل شد و آنها ايران را به ژاندارم منطقه تبديل كردند، اين مساله تحت تاثير خطري بود كه آنها از جانب شوروي احساس مي‌كردند. اگر بخواهم مهم‌ترين دوره‌هاي روابط دو كشور را ذكر كنم  اين دوره‌ها را مي‌توان حكومت صفويه، افشار و مقاطعي از سه دهه اخير دانست. دو كشور درخصوص بحران طالبان، بحران در آسياي ميانه و بحران در سوريه همكاري‌هايي با يكديگر داشته‌اند. مهم‌ترين ويژگي‌هاي مشترك اين سه دوره، قدرتمندي و قدرت عمل مستقل ايران، وجود تهديدات مشترك و ديپلماسي موثر است؛ كماآنكه در سال‌هاي اخير دولت ايران توانسته است بر روس‌ها تاثير بگذارد و متعاقب آن، روابط دو كشور هم رشد پيدا كرده است. براي گسترش روابط در آينده بايد به فكر سازوكارهاي نهادي موثر براي گسترش روابط دوجانبه، ثبات منطقه‌اي و همكاري‌هاي بين‌المللي باشند. البته وضعيت و شرايط بين‌المللي به‌شدت بر مناسبات تهران و مسكو اثرگذار است. ايران و روسيه از آسياي ميانه تا جنوب آسيا و از قفقاز تا سواحل مديترانه داراي منافع و تهديدات مشترك هستند. دو كشور در حال حاضر تهديدي براي يكديگر نيستند. امكان اتحاد راهبردي ميان تهران و مسكو ضعيف است ولي همكاري راهبردي در مورد موضوعات خاص ممكن است و هم‌اكنون اين همكاري در سوريه ادامه پيدا مي‌كند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون