انصاري: چرا بايد زير تابوت بزرگان توبه و عذرخواهي كنيم؟
گروه سياسي| معاون حقوقي رييسجمهوري با بيان اينكه آيتالله خامنهاي، هاشمي و بهشتي حلقههاي مركزي شوراي انقلاب اسلامي تجديد ناپذيرند، گفت: آيتالله هاشميرفسنجاني براي امام خميني(ره) چون مالكاشتر براي امام علي(ع) بود. به گزارش ايرنا، جملههاي كليدي اظهارات «مجيد انصاري» به شرح زير است:
در دو ماه اخير دو تن ازحواريون و حلقه مركزي شوراي نظام اسلامي يعني آيتالله موسوي اردبيلي و آيتالله هاشمي را از دست داديم، از اين حلقه، يك قمر بيشتر نمانده است كه اميدوارم تا ظهور امام زمان(عج) زنده باشند.
درباره نقش، سابقه و تاثير آيتالله هاشمي قبل و بعد از انقلاب بسيار گفته شده است كه البته هر چند زواياي وجود ناشناخته آيتالله مانند ديگر شخصيتهاي بزرگ تاريخ بعدها بيشتر باز ميشود.
قرآن سعي ميكند ارتباط و پيوند بين داستانهاي تاريخ و روزگار موجود ايجاد كند تا از تاريخ درس بياموزيم درغيراينصورت تاريخ جز قبرستان ساكت و تاريك چيزي ديگر نخواهد بود.
يكي از برترين ويژگيهاي آيتالله هاشمي ثبات قدم و ثبات قول ثابت از ابتداي طلبگي تا ١٩دي ماه ٩٥ (زمان فوت) بود. هاشمي دو چهره نبود و هر چه بود، ظاهر و باطنش يكي بود و كم افرادي هستند كه اينگونه مورد لطف خدا قرار بگيرند.
هاشمي به همين راحتي هاشمي نشد، ايشان با سرمايهاي از ايمان با قول ثابت از فراز و نشيبها عبور كرد.
نكتههايي كه در برگزيني از روحالله بيان ميكند نشان از هوش فوقالعادهاش دارد. چه بسيار كساني كه عطاي سياست را به لقاي آن بخشيدند و به كار علمي و حوزه رفتند؛ درحالي كه هاشمي وقتي كابلها پاي او را ميسوزاند او را چون پولاد مقاومتر و آب ديدهتر ميكرد.
آقاي هاشمي با وجود عواطف بسيار قوي به فرزندان و همسر، هرگز علاقه پدري در ايشان وابستگي ايجاد نكرد تا از مبارزه دست بردارد و در اين مسير استوار بود.
آرزوي هاشمي اتحاد جهان اسلام بود. در نشست مجمع وقتي بحث از مصيبتهاي جهان اسلام ميشد، بسيار نگران بود و رقابتهاي كودكانه را مصيبت ميدانست.
انقلاب وقتي در سال ٤٢ آغاز شد، حلقهها باهم زندان ميرفتند و باهم در خانه مردم تجمع ميكردند؛ بعد انقلاب هم همينطور بودند اما برخي زود از بين ما رفتند چون دشمنان بهتر از ما اين گوهرها را ميشناختند و از اثر وجوديشان خبر داشتند.
بين جناحها رقابت وجود داشت اما اين رقابتها به دشمني نميانجاميد و با درك متقابل، همه بعد از رحلت امام، دور هم نشستند و رهبر را جايگزين امام انتخاب كردند و حاشيه اين انتخاب كمتر از انتخاب يك وزير بود.
از عملكرد فعالان سياسي نسل سوم و چهارم نگرانم. متاسفانه اين افراد زير يك سقف نمينشينند و راجع به مشتركات باهم حرف نميزنند و همكاري نميكنند؛ درحالي كه اطلاعات از نيروهاي طرف مقابل، اطلاعات حساب شده از سوي دشمنان است و همين موجب ميشود سيل عظيمي، سياست گريز ميشوند.
اگر اتفاقي براي كشور بيفتد اين دو گروه چگونه ميتوانند كنار هم بنشينند و براي توسعه انقلاب و ايران صحبت كنند و اين امر ميسر نميشود جز اينكه بزرگان اين جناحها كنار هم بنشينند.
چرا بايد زير تابوت بزرگان توبه و عذرخواهي كنيم؟ بسياري زير تابوت شهيد بهشتي اشك ندامت ميريختند و عذرخواهي ميكردند در حالي كه تا وقتي هستيم بايد قدر هم را بدانيم.
اميدوارم با فضاي عاطفي ايجاد شده در جامعه بيش از هر زمان ديگر به وحدت و توحيد كلمه پايبند باشيم و در عمل دور هم بنشينيم و راه پيدا كنيم.
اين تكليف عيني و شرعي ما است و مبادا بچههايمان را در بيابان ترديد رها كنيم.