• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۱۳ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3740 -
  • ۱۳۹۵ سه شنبه ۱۹ بهمن

گفت‌وگو با حميدرضا عارف، سرمايه‌گذار فيلم «فصل نرگس»

اولويت اولم بحث تجاري نبوده است

الهام نداف

 حميدرضا عارف پيش از حضور در سينما، هنر را با موسيقي تجربه كرده بود. او يكي از سرمايه‌گذاران آلبوم «امير بي‌گزند» محسن چاووشي است و موفقيت قابل قبولي را در اين حوزه به دست آورده است. عارف كه تجربه كار فرهنگي دارد، امسال با سرمايه‌گذاري فيلم سينمايي «فصل نرگس» رقابت در جشنواره فيلم فجر را نيز تجربه مي‌كند، فيلمي كه در بخش سوداي سيمرغ با ديگر آثار رقابت مي‌كند و به مضامين انساني مي‌پردازد. به گفته عارف سرمايه «فصل نرگس» به طور كامل از بخش خصوصي تامين شده و او دست به دامن هيچ نهاد دولتي‌اي نشده است. حميدرضا عارف، پسر محمدرضا عارف، رييس فراكسيون اميد در مجلس شوراي اسلامي است.

در سال‌هاي اخير تمايل به سرمايه‌گذاري در سينما از سوي افراد غير سينمايي افزايش پيدا كرده است. برخي از تازه واردان به سينما دغدغه كار فرهنگي دارند و برخي هم اهداف ديگري را دنبال مي‌كنند، هدف شما از حضور در سينما چيست؟

داستان ورود من به عرصه سينما تحت تاثير سه عامل بود. اول مسووليت‌هاي اجتماعي كه هركس در زندگي بر اساس توانايي‌ها و امكاناتي كه دارد براي خودش تعريف مي‌كند. دوم حوزه علايق شخصي و سوم هم لطف پروردگار بود. قبل از اينكه خانم صباغ‌سرشت با من در مورد اين كار صحبت كنند يكي دو مورد ديگر هم پيش آمده بود. شايد موضوع اين فيلمنامه‌ها و افرادي كه پشت اين پيشنهاد بودند از نظر اقتصادي جذاب‌تر بود، شايد به واسطه موضوع و داستان فيلم‌ها. حتي شايد بتوان گفت فيلم‌ها گيشه‌اي‌تر بودند. وقتي اين فيلمنامه‌ها را مي‌خواندم يا با افرادي كه پشت اين فيلمنامه‌ها بودند صحبت مي‌كردم، مي‌دانستم ممكن است حداقل از لحاظ اقتصادي با استقبال بيشتر مخاطب مواجه شوم. همانطور كه اشاره كردم اين پيشنهادها قبل از صحبت من با خانم صباغ‌سرشت بود. اينجاست كه لطف خداوند را در راس كار مي‌دانم. با پيشنهادي كه ايشان مطرح كردند با توجه به علايق شخصي من و حوزه مسووليت اجتماعي كه براي خودم تعريف كرده‌ام اين اتفاق افتاد. من مي‌خواستم بخشي از سرمايه اقتصادي خودم را به عنوان ماحصل تلاش‌ها و فعاليت‌هاي كاري و تحصيلي‌ام در يك زمينه فرهنگي- اجتماعي صرف كنم و وظيفه خودم را نسبت به مردم و كشور در حد خودم انجام دهم. وقتي ايشان داستان را مطرح كردند ديدم دقيقا ژانر، داستان و اصل هدف داستان در زمينه‌اي است كه به‌شدت علاقه شخصي من است. كلا مقوله عشق ورزيدن و اميدبخشيدن مقوله‌اي است كه جزو باطن و ذات شخصي خودم است و خيلي به آن علاقه دارم. لطف خداوند شامل حال من شد كه بتوانم در اين زمينه با دوستان همكاري كنم.

قبلا هم در اين زمينه فعاليتي داشتيد؟

به عنوان سرمايه‌گذار خير. از دوران راهنمايي و دبيرستان در مدرسه شخصا در كارهاي فرهنگي و هنري بودم و خودم جزو كساني هستم كه به جز علاقه‌مندي، پيگير فعاليت‌هاي فرهنگي به خصوص در حوزه موسيقي و سينما هم هستم. در موسيقي شاگرد استاد صديق تعريف هستم و اين حوزه را به‌شدت پيگيري مي‌كنم. فراتر از بحث‌هاي شخصي با توجه به ارتباطاتي كه داشتم هميشه سعي كرده‌ام كه به هنرمندان كشور در بحث سلامت، ‌بيمه و... كمك كنم. در حوزه سرمايه‌گذاري در كارهاي هنري، «فصل نرگس» نخستين كار حرفه‌اي در سينما بود. البته قبل از آن بحث آلبوم موسيقي امير بي‌گزند با صداي محسن چاووشي را هم انجام داده بوديم كه توزيع آن بعد از اتمام پروژه «فصل نرگس» بود اما مذاكراتش براي قبل‌تر بود و در حقيقت «فصل نرگس» دومين تجربه سرمايه‌گذاري من در حوزه هنر بود.

به عنوان سرمايه‌گذار چقدر خودتان را محق مي‌دانيد در روند ساخت فيلم يا در بخش‌هاي ديگر دخالت كنيد؟

اينكه چه تجربه‌اي اتفاق افتاده را خوب است از دوستان تهيه‌كننده و كارگردان بپرسيد. از نظر تئوريك، چون سرمايه‌گذار با ريسك در سرمايه، خودش را در پروژه‌اي وارد مي‌كند به نظرم حق تمام و كمال دارد كه به طور خاص در زمينه مسائل مالي دخالت كند. اما چون خانم صباغ‌سرشت از روزي كه ايشان را شناختم با توجه به تحقيقي كه در موردشان كردم ديدم بسيار چهره خوشنامي هستند، مي‌دانستم با پشتكاري كه دارد و تجربه‌اي كه ساليان سال در سينما به شكل‌هاي مختلف داشته از عهده اين كار به‌خوبي برخواهند آمد. اما من بدون مطالعه اين كار را انجام ندادم. شما حتي وقتي مي‌خواهيد كاري را به شكل شراكتي انجام دهيد بايد در مورد اين شركا حداقل مطالعه را انجام دهيد. در اين پروژه تقريبا هيچ دخالتي نكردم و شايد حداكثر چهار بار به پشت صحنه فيلم رفتم. دليلش صرفا اعتمادي بود كه به اين تيم حرفه‌اي خوب به‌خصوص خانم صباغ‌سرشت به عنوان تهيه‌كننده داشتم. كاش خودشان اينجا حاضر نبودند كه فكر نكنند به خاطر حضورش از ايشان تعريف مي‌كنم. اما به صورت تئوريك معتقدم سرمايه‌گذار به خاطر ريسكي كه مي‌كند حتما بايد در تمام مراحل توليد اعمال نظر كند. البته اين اعمال نظر گاهي وقت‌ها ممكن است شكل تجاري پيدا كند. در اين صورت بايد ديد ذائقه و سليقه عوامل ديگر مثل كارگردان و تهيه‌كننده هم اينطور است يا نه. من حداقل در اين پروژه و از ابتدا با اين نيت وارد نشده بودم. من از همان اول با موضوع فيلمنامه آشنا بودم و اصلا نگاهم تجاري‌محور نبود، در صورتي كه حتما بخشي از نگاه سرمايه‌گذاران اقتصادي است. باز هم تاكيد مي‌كنم اين پروژه از ابتدا برايم حس و حال تجاري نداشت، هرچند حتما نيم‌نگاهي هم داشتم به اينكه فيلم بتواند در حوزه اقتصادي موفق شود و پروژه‌هاي بعدي را انجام دهيم. البته اينكه بگوييم از ابتدا نگاه اقتصادي نداشتيم هم اشتباه است، اما نگاه تجاري براي‌مان در اولويت نبود. نگاه ما نگاه انساني و وظيفه‌محوري بود كه براي خودمان تعريف كرده بوديم.

اين كار دومين تجربه كارگرداني نگار آذربايجاني و نخستين تجربه تهيه‌كنندگي سحرصباغ‌سرشت است. از اينكه با گروه جواني همكاري مي‌كرديد نگران نبوديد؟

اين به نگاه و اعتقاد من برمي‌گردد. هميشه در تجربه‌هاي كاري و همكاري‌هايي كه با خانم‌ها داشتم بسيار موفق بوده‌ام. البته نمي‌خواهم مطلق‌گرايي كنم. همه نقاط ضعف و قوت دارند ولي خانم‌ها در بعضي مسائل مثل نظم و دقت بهتر هستند. به نظرم اين فيلم به اينكه احساس زنانه خوب و قوي پشتش قرار بگيرد، خيلي نياز داشت. كار اول خانم آذربايجاني «آينه‌هاي روبه‌رو» را قبل از اينكه با ايشان شروع به كار كنم، ديده و خيلي هم پسنديده بودم. درست است كه خانم صباغ‌سرشت براي نخستين‌بار تهيه‌كنندگي را تجربه مي‌كردند اما قبلا تهيه‌كننده آقاي فرهادي بوده‌اند و در حوزه دستيار تهيه‌كنندگي تجربه دارند. گاهي انرژي‌هايي ردوبدل مي‌شود كه خيلي مهم‌تر از بحث‌هاي ديگر است، اينكه انسان‌ها مي‌فهمند، مي‌توانند با هم‌افزايي انرژيكي كه با هم پيدا مي‌كنند پروژه‌اي را كه بايد اتفاق بيفتد به جريان بيندازند و تمام كنند. اينجاست كه لطف خدا كمك مي‌كند.

هيچ‌كدام از سرمايه‌گذاران خصوصي ما به صورت واقعي خصوصي نيستند و از نهادها و سازمان‌هاي دولتي هزينه فيلم را جذب مي‌كنند. آيا چنين اتفاقي در اين پروژه هم افتاده است؟ و آيا چنين حالتي از نظر شما درست است؟ خود شما براي جذب سرمايه سراغ موسسات و نهادهاي دولتي مي‌رويد؟

در اين مورد به كليت‌ها اشاره مي‌كنم. يكي از دغدغه‌هاي شخصي خودم كه انتقاد من به جامعه هم هست اين است كه هر اتفاقي بيفتد يك گروه از آن ايراد مي‌گيرند. سوال اول شما هم در همين مورد بود. اينكه يك‌سري افراد پول‌شان را وارد سينما مي‌كنند. اگر پولي شخصي وارد سينما شود، مي‌گويند پولشويي مي‌كند يا اگر ارگاني باشد چيز ديگري مي‌گويند. بالاخره جايي بايد اين موارد شكسته شود. كشور ما تا دل‌تان بخواهد نهاد امنيتي و انتظامي دارد كه پيگير همه‌چيز هستند. اين موارد را بايد به آنها واگذار كنيم. اينكه دقت كنيم در جامعه چه كسي چه مي‌كند به نظرم بيشتر افكار عمومي را ملتهب مي‌كند و اجازه نمي‌دهد مردم راحت‌ زندگي كنند. حداقل تا امروز اثري از اين صحبت‌ها نديده‌ايم و نه جلوي فساد گرفته شده و نه كارهاي خلاف و فقط مردم ناآرام‌تر شده‌‌اند. چه سرمايه‌گذاري از طرف يك ارگان باشد و چه شخصي بالاخره خوراكي براي رسانه‌ها ايجاد مي‌شود. اما در بحث خاص ما و اين فيلم همان‌طور كه خود خانم صباغ‌سرشت مي‌گويد دو سال دنبال جذب سرمايه‌گذار بوده است. اكثر سرمايه‌گذاران خصوصي يا ارگان‌ها بخش اصلي نگاه‌شان، تجاري است و شايد يا موضوع فيلمنامه را خوب متوجه نشده‌اند يا واقعا سرمايه‌گذاري روي آن جزو علايق‌شان نبوده است. اينجاست كه مي‌گويم لطف خداوند بود كه علايق شخصي من در اين پروژه وجود داشت. همين باعث شد به عنوان نخستين پروژه حرفه‌اي در اين زمينه وارد شوم. اميدوارم مقدمه خوبي براي كارهاي آينده‌ام باشد چرا كه واقعا در اين حوزه جدي هستم و فارغ از همه حرف و حديث‌هايي كه زده مي‌شود زندگي من شفاف است.

حتي اگر فيلم در گيشه موفق نباشد؟

من اولويت اولم بحث تجاري نبوده است. اما احساسم اين است كه فيلم موفق مي‌شود. با توجه به شناختي كه از مردم دارم، مي‌دانم مردم از اين‌جور كالاهاي فرهنگي كه هم جذابيت دارند و هم خوش‌ساخت هستند و پاك ساخته شده استقبال خواهند كرد. به اذعان همه دوستاني كه به عنوان مشاور در حوزه‌هاي مختلف فيلم را ديده‌اند اين فيلم يكي از پاك‌ترين فيلم‌هاي سينماي ايران است. با دقت و حوصله‌اي كه دوستان داشتند من هم سعي كردم بدون دخالت و به عنوان مشاور و حامي كار را ادامه بدهيم و لطف خداوند همه اينها را در كنار هم قرار داد. هيچ‌گونه حمايتي از هيچ ارگان و نهادي نداشتيم. كل سرمايه فيلم با گرفتن وام از يكي از بانك‌هاي خصوصي با بالاترين نرخ بهره‌اي كه وجود دارد، تامين شد. حتي سراغ بانك دولتي نرفتيم كه شائبه‌اي پيش نيايد. سند منزلم را به عنوان وثيقه گذاشتم و وام به نام تهيه‌كننده فيلم اخذ شد چرا كه پروانه توليد به نام ايشان صادر شده بود. همه‌چيز از نظر مالي به دليل حساسيت‌هاي من و جامعه نسبت به اين‌جور كارها بسيار شفاف است. بانك وام‌دهنده مشخص است و اقساط هم به موقع پرداخت شده است. البته بانك در ابتدا قرار بود به عنوان سرمايه‌گذار وارد شود كه متاسفانه بعد از اينكه پروژه را استارت زديم مثل خيلي از پروژه‌هاي ديگر كه به وعده‌ها وفا نمي‌شود اين اتفاق نيفتاد. همين باعث شد خودمان برويم زير فشار وام اما الحمدالله راضي هستيم. به نظرم اين پروژه مي‌تواند از نظر مالي موفق باشد و علاوه بر اينكه هزينه‌هاي خودش را پوشش بدهد از نظر معنوي و اجتماعي و آنچه دنبالش هستيم هم موفق باشد.

هزينه‌اي كه براي فيلم صرف شده عجيب و غريب نيست؟

خير، براي فيلمي در اين حد با اين تعداد بازيگر و لوكيشن و با اين كيفيت ساخت هزينه زياد نيست. فيلم ما از معدود فيلم‌هاي سينماست كه سه دوربينه است. تا جايي كه اطلاع دارم حدود 50 لوكيشن داشتيم. خيلي‌ها مي‌گويند فيلم گران درآمده ولي من ترجيح مي‌دهم فيلم با كيفيت خوبي كار شود. آن هم به اين خاطر كه هدفم از انجام هر كاري اين است كه كار حداقل بهترين باشد. همان‌طور كه آلبوم امير بي‌گزند خيلي از ركوردهاي بازار موسيقي، حتي ركورد دانلود غيرقانوني را شكست. من مي‌خواستم در نخستين پروژه‌اي كه وارد مي‌شوم اگر فيلمي باشد كه از نظر مالي نتواند ما را راضي كند، حداقل افتخار اينكه فيلمي باكيفيت و بامحتوا به عنوان خوراك خوب فرهنگي به مردم تحويل داده‌ايم را براي ما به همراه داشته باشد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون