روايت مسيح مهاجري از رابطه هاشمي و مقام معظم رهبري
هاشمي داغ جدايي از نظام را بر دل مخالفان گذاشت
مسيح مهاجري، مديرمسوول روزنامه جمهوري اسلامي و از نزديكترين ياران و مشاوران آيتالله هاشمي بود كه تا زمان حيات ايشان همراه او بود. مهاجري در آستانه چهلمين روز درگذشت آيتالله هاشمي طي گفتوگويي با شفقنا به بيان خاطراتي از رابطه آيتالله هاشمي و رهبر معظم انقلاب پرداخت:
اختلافي بين آيتالله هاشميرفسنجاني با رهبري نبود؛ آيتالله هاشميرفسنجاني همواره در محافل سياسي و خصوصي از رهبري حمايت كرد. او در اوج مظلوميت هيچگاه زبان به گلايه در انظار عمومي به صورتي كه به نظام، انقلاب و رهبري خدشهاي وارد شود، نگشود. او همواره رهبري را جان خود ميدانست و در جلسات خصوصي كه با او داشتيم، همواره مدافع نظام، رهبري و ولايت فقيه بوده و رعايت اصول را كرد؛ رهبري هم به ايشان علاقه ويژهاي داشت، انتخاب ايشان به عنوان رييس مجمع تشخيص مصلحت نظام از سوي رهبري نشاندهنده درايت رهبري و پايبندي و جايگاه ارزشمند آيتالله هاشمي به نظام بوده است، اين شخصيت برجسته انقلاب تا آخرين لحظه عمر خود با همه توان پاي انقلاب ايستاد.
نكته ديگري كه ميتواند نشانه حمايت آيتالله هاشميرفسنجاني از رهبري باشد، مربوط به سفر آيتالله هاشميرفسنجاني به عراق و ديدار با آيتالله سيستاني است، در ابتداي اين ديدار رييس مجمع تشخيص مصلحت نظام از عملكرد آيتالله سيستاني در عراق تشكر ميكنند. آيتالله سيستاني به رسم همه علما كه خودشان را هيچكاره ميدانند و به قول معروف شكسته نفسي ميكنند در جواب گفتند: همه كارهاي عراق دست شماست شما بايد ائتلاف را حفظ كنيد. من كه كارهاي نيستم و اينجا چيزي دست من نيست. اختياردار من نيستم. آقاي هاشميرفسنجاني گفتند: بله شما قانونا اختياري نداريد ولي نفوذتان زياد است و ميتوانيد كارهاي فوق قانون انجام بدهيد و مردم عراق و مسوولان هم از شما اطاعت ميكنند. پيدا بود كه آيتالله قصد ندارند به اين بحث تن بدهند و ميخواهند موضوع را عوض كنند؛ لذا در جواب گفتند: شما اگر خودتان در ايران متحد باشيد همه مشكلات حل خواهد شد. آقاي هاشميرفسنجاني گفتند: ما اختلاف نداريم. من و رهبري با هم خيلي خوب هستيم و هيچ مشكلي نداريم. البته گاهي اختلاف نظرهايي پيش ميآيد ولي هر جا نتوانيم حل كنيم من كوتاه ميآيم و از ايشان تبعيت ميكنم.
هاشميرفسنجاني چه در دوران رياستجمهوري و چه بعد از آن در مواردي كه با رهبري اختلاف نظر داشتند، ساعتها با يكديگر به مباحثه مينشستند و در صورتي كه قانع نميشد با اين برهان كه آيتالله خامنهاي رهبر است موضوع مورد اختلاف خود با رهبري را ميپذيرفت و به آن عمل ميكرد. با چنين رويكردي كه هاشمي داشت، نميتوانيم ادعا كنيم كه وي با رهبر معظم انقلاب زاويه داشت.
غير از شهادتهايي كه مقام معظم رهبري در موارد مختلف در مورد ايشان دادند و نشاندهنده ارادت ايشان به رهبري بود، بنده نيز نكتههايي در اين مورد دارم كه عرض ميكنم. يكي از اين موارد هنگامي بود كه حضرت آيتالله فاضل لنكراني از دنيا رفتند؛ بعد از درگذشت ايشان ما به اين فكر افتاديم كه بعد از ايشان در قم بايد مرجع تقليدي باشد كه از انقلاب و نظام حمايت كند. به همين خاطر من و چند نفر از دوستان خدمت آقاي هاشميرفسنجاني رفتيم كه از جمله اين دوستان آقايان دري نجف آبادي، دكتر احمد احمدي و جعفري گيلاني بودند. من از آيتالله هاشمي پرسيدم به نظر شما در قم چه كسي بايد بهعنوان يك مرجع تقليد مطرح شود كه مانند آيتالله فاضللنكراني از انقلاب اسلامي دفاع كند و ما او را تبليغ كنيم و به مردم بشناسانيم؟ ايشان گفتند آيتالله خامنهاي، من گفتم ايشان به جاي خود. ما ميخواهيم براي ايشان در حوزه حامي پيدا كنيم، آيتالله هاشمي باز گفتند آقا، (ايشان مقام رهبري را از همان دوران آقا خطاب ميكردند.) باز براي بار سوم من تكرار كردم كه مثل اينكه توجه نكرديد، منظور ما اين است كه علاوه بر ايشان در قم كسي را به ما بگوييد كه حامي رهبري، نظام و انقلاب باشد و ما او را به مردم معرفي كنيم. باز هم براي بار سوم فرمودند آقا، شما ببينيد كه اين علاقه تا چه حد بود.
ما همه طرفدار انقلاب هستيم، ما در دنيايي هستيم كه اطراف ما جنگ است و هدف اصلي آنها ما هستيم، امريكا همچنان دشمن بزرگ است كه بايد در برابرش بايستيم. هاشمي براي حفظ اتحاد و انقلاب سكوت كرد. هاشميرفسنجاني سرباز امام حسين (ع) بود و براي پيروي از اين امام بزرگ، صبر پيشه كرد. هاشمي شخص بزرگي بود، كساني نميخواستند جايشان تنگ شود و در فكر كنار گذاشتن او بودند تا به قدرت بيشتري برسند، هاشمي در برابر آنان سكوت كرد چون آنها قصد داشتند او در برابر نظام و انقلاب بايستد، اما هاشمي با سكوت خود داغ بزرگي بر دل آناني كه قصد جدايي هاشمي از نظام را داشتند گذاشت و خداوند پاداش هاشمي را داد به طوري كه مرگ او تمام دنيا را تكان داد.