محمدابراهيم ترقينژاد
روند تحولات منطقهاي همچنان پرشتاب است؛ سرعت آن به گونهاي است كه وضعيت صحنه امروز متفاوت از ديروز است و شتاب تحولات از هفته و ماه، به ساعت و روز تقليل يافته است. اگر در مقطعي ايران پيام گفتوگو را به اعراب ارسال كرد و براي اين رايزنيها پيشقدم شد، اكنون آنها پا را پيش گذاشتهاند و خواستار رايزني مفاهمه با ايران هستند. در اين سناريو، كويتيها بازيگر نقش نخست هستند؛ بازيگري كه وزير امور خارجهاش حامل پيام گفتوگو با ايران ميشود و سپس اين نقشآفريني با سفر رييسجمهور ايران به كويت براي پاسخ به آن نامه محرمانه و تلاش براي دستيابي به راهحلهاي مشترك منطقهاي تكميل ميشود. با اين وجود، دوگانگي همچنان در رفتار برخي كشورهاي حاشيه خليج فارس نمايان است و گويا با آنكه عقلشان از گفتوگو با ايران سخن ميگويد، دل در گروي رفتارهاي ضدايراني كاخسفيد داشته و اميد به تشديد تنشها با ايران دارند و به همين خاطر، هرازگاهي سخناني تند از سوي اين كشورها عليه ايران بيان ميشود. با اين حال، اين صداها آنقدر تكراري شدهاند كه ديگر محلي براي اعراب نزد همان كشورهاي عربي هم ندارند. در رابطه با پيام شوراي همكاري خليج فارس به ايران، ضرورت تشكيل مجمع گفتوگوهاي منطقهاي و قابليتهاي اجرايي شدن آن در شرايط كنوني، گفتوگويي با عليرضا عنايتي، سفير ايران در كويت داشتهايم كه مشروح آن را ميخوانيد.
در سفر وزير امور خارجه كويت به تهران و همچنين سفر رييسجمهور به كويت چه رايزنيهايي براي گفتوگو با كشورهاي عربي صورت گرفت؟ آيا در اين رايزنيها، چارچوبي براي گفتوگو هم ميان طرفين مشخص شد؟
پاسخ به شما را از يك امر نمادين شروع ميكنم. جشنهاي ميهني ايران اسلامي به مناسبت پيروزي شكوهمند انقلاب اسلامي و دهه فجر از ابتداي ماه فوريه تا روز پيروزي انقلاب در 22 بهمن ماه آغاز ميشود. كويت هم از اوايل فوريه به مناسبت 25 و 26 اين ماه كه روز استقلال و آزادسازي است، جشنهاي مفصلي را تدارك ميبيند. در ماه فوريه كه در كويت باشي، احساس ميكني كه در ايران هستي. فوريه يك امر نماديني است كه ايران و كويت را در خود جمع كرده است. اما عناصر مهمتري از اين امر نمادين، دو كشور را به هم مربوط ميكند.
اما در رابطه با اين سوال، ميخواهم به يك بنياد كاري بپردازم. اين بنياد كاري كه همان اهميت بخشيدن به گفتوگو است مهمتر از برخي جزييات است. ايران و كويت رويكرد مشتركي نسبت به عنصر گفتوگو و همكاري دارند. بخشي از اين موضوع، منبعث از جوهره سياست خارجي كويت و رفتار سياسي و منطقهاي اين كشور است. بخشي ديگر هم به خاطر اهميت ايران است. ايران و كويت از لحاظ تاريخي، جغرافيايي، فرهنگي، سياسي و اقتصادي با هم ارتباط ديرينهاي دارند. ايران نيز به نوبه خود عميقا به عنصر گفتوگو باور دارد و معتقد است هرگونه رفتار منطقهاي با گفتوگو قابليت پذيرش و موفقيت دارد. جوهر سياست و رفتار ايران و كويت بر انجام گفتوگو مبتني بر همكاري و همياري استوار است.
در اين قالب، اعزام وزير امور خارجه كويت به ايران براي تاكيد بر عنصر گفتوگو در مسائل منطقهاي صورت ميگيرد. ايران از رويكرد مبتني بر گفتوگو و همكاري استقبال ميكند. اين مطلبي است كه به صورت مكرر از سوي ايران اعلام شده است و اكنون نيز از اين رويكرد حمايت ميكند. سفر جناب آقاي دكتر روحاني به دو كشور حساس منطقه نيز براي اعلام حسنهمكاري ايران با همسايگان و براي تقويت همين ايده است. معلوم است كه ما در مراحل آغازين هستيم. بايد اين اقدامات ادامه يابد تا بتوان بنياد همكاري منطقهاي مستحكمي را گذاشت.
شوراي همكاري خليج فارس در يك سال گذشته رويكردهاي تندي عليه ايران داشت و دادن پيام به ايران، تفاوت عمدهاي با رويكرد پيشين اين شورا دارد. چه دلايلي موجب شد تا شورا به اين رويكرد جديد متمايل بشود؟ و تا چه اندازه دادن پيام به ايران را ميتوان نشانهاي از نرم شدن اين شورا نسبت به ايران دانست؟
منطقه ما در درياي متلاطمي از بحران غوطه ميخورد. وضعيت اين منطقه بسيار اسفناك است. تروريسم و خشونت و جنگ و تجاوز در اين منطقه بيداد ميكند. ريشههاي مالي و سياسي و فكري تروريسم نيز از همين منطقه تغذيه ميكنند. هزينه سرسامآور جنگهاي ظالمانه، هدف توسعه و پيشرفت را از منطقه سلب كرده است. خليج فارس متاسفانه در چهار دهه، چهار جنگ را تجربه كرده است. نخستين جنگ، تجاوز به ايران بود و الان هم يمن. تجاوز اساسا محكوم است. جنگ و خشونت هم راهي براي غلبه نيست. هر آغازگر جنگي، نادم ميشود. بهتر است كه بهجاي كوبيدن بر طبل جنگ به ميدان صلح قدم گذاشت و راه گفتوگو را برگزيد. نه تنها هزينههاي جنگي به منطقه تحميل شده است بلكه درآمدهاي كشورها هم در مقايسه با ساليان قبل به زير نصف تقليل يافته و كشورهاي منطقه با كسري بودجه مواجه شدهاند. همين شرايطي كه برشمرديم، ممكن است كشورهاي شوراي همكاري خليجفارس را به اتخاذ رويكرد جديد منطقهاي سوق داده باشد. معلوم است كه ايران برخلاف آنچه گفته ميشود، جزيي از راهحل است و توانسته سيل تروريسم و تكفيريگري را سد كند و نقش مهمي در صلح و ثبات منطقه ايفا كند.
در حالي كه كويت ميگويد نمايندگي اعضاي شوراي همكاري براي گفتوگو با ايران را برعهده دارد اما برخي ميگويند كه رويكرد برخي كشورهاي عضو شوراي همكاري مانند عربستان نشان ميدهد كه تمامي اعضاي اين شورا همدل و موافق با اين پيام و آن گفتوگو نيستند. تا چه اندازه ديگر كشورهاي عضو شوراي همكاري براي گفتوگو با ايران موافق هستند و نظرشان آن چيزي است كه در پيام امير كويت آمده است؟
اصولا براي موفقيت گفتوگو بايد يك كار دستهجمعي صورت گيرد. عربستان هم جزو شوراي همكاري است. اگر قرار باشد شوراي همكاري و ايران با هم كار كنند، عربستان نميتواند مستثني باشد. از نگاه ايران، هيچ كشوري محذوف نيست. ما هم قصد حذف عربستان را نداريم اما اگر عربستان فكر ميكند كه از گفتوگو متضرر ميشود به خود او بازميگردد ولي ما معتقديم همه از گفتوگو سود ميبرند. اخيرا مطالبي از قول وزير امور خارجه عربستان در گفتوگو با وزير امور خارجه ايتاليا نقل شد كه عربستان از نامه امير كويت حمايت ميكند. ما اميدواريم اين رويكرد جديد شورا، از سوي همه كشورها حمايت و دنبال شود. اما و اگرهاي اين موضوع زياد است ولي مهم آن است كه ما هماينك در برابر يك علامت متفاوت قرار گرفتهايم. اين علامت ما را به سمت گفتوگو هدايت ميكند و ما نيز در همين سمت به پيش ميرويم.
در شرايطي كه سران و مسوولان برخي كشورهاي عربي حاشيه خليج فارس حملات تندي را به ايران داشتهاند، فكر ميكنيد تا چه اندازه ميتوان به انجام گفتوگوهاي منطقهاي ميان ايران و كشورهاي عربي اين منطقه اميدوار بود؟ فكر ميكنيد در شرايط كنوني تا چه اندازه تشكيل مجمع گفتوگوهاي منطقهاي قابليت اجرايي شدن دارد؟
عليالاصول ما با دو محيط متفاوت مواجه هستيم؛ محيط تنش و خشونت و محيط همكاري و گفتوگو. اين دو محيط الزامات و مقتضيات خود را دارد. محيط قبلي و تا حدي فعلي ما محيط اول است. همكاري عميق سياسي، امنيتي، تجاري، اقتصادي، فرهنگي و اجتماعي در اين محيط بسيار سخت و كند به پيش ميرود. ايرانهراسي و طايفهگري در مرحله اوج خود قرار دارد و اگر غفلت شود قوميتگرايي هم بدان افزوده ميشود. ما اكنون قرار است وارد محيط جديدي شويم. در محيط جديد نيازمند ادبيات جديد هستيم. گفتوگو در محيط آرام موجب نزديكي ديدگاهها و رفع سوءفهمها و افزايش ظرفيتهاي همگرايانه ميشود. اگر ميخواهيم گفتوگو كنيم بايد با اظهارات خود بستر گفتوگو را فراهم كنيم و آن را قوام بخشيم. تناقض در گفتار هم نشانه مطلوبي براي پيشبرد ايده گفتوگو نيست. حالا بايد ديد هر كشوري در كدام محيط قرار دارد. نميتوان در انديشه محيط دوم بود ولي ادبيات محيط اول را يدك كشيد. به نظر من سخن گفتن از مجمع گفتوگوهاي منطقهاي به عنوان يك نهاد سازمانيافته هنوز زود است. ما الان بايد گفتوگو را آغاز كنيم و به پيش ببريم. چنين مجمعي ميتواند نتيجه گفتوگوهاي ثمربخش باشد نه آغازگر گفتوگو.
تا چه اندازه اظهارات تند مقامات برخي كشورهاي عربي را ميتوان به نشانهاي از تلاش آن كشورها براي منصرف ساختن ايران براي گفتوگو ارزيابي كرد؟
ايران را نميتوان از اين ايده منصرف كرد. ما همواره بر عنصر گفتوگو تاكيد داشتهايم و در همين مسير هم حركت ميكنيم. برخي اظهارات ناصواب هم براي انصراف ايران نيست. اين بدان علت است كه برخي همچنان در محيط گذشته و تنشآفرين سير ميكنند. با وجود اينكه بنا بر ورود به فضاي جديد است ولي گويا سخنان تند و تنشزا در ادبيات آنان نهادينه شده است.
در گفتوگوهاي اوليه ميان ايران و كويت جهت انجام گفتوگوهاي منطقه، درخصوص چه موضوعاتي توافق شده است؟ آيا در اين گفتوگوها در رابطه با موضوعاتي نظير پايان بحران در سوريه، يمن و عراق نيز گفتوگو خواهد شد؟
موضوع اصلي اين ديدارها تاكيد بر عنصر گفتوگو و همكاري مشترك كشورهاي منطقه براي حفظ امنيت و ثبات منطقه است. البته جداي از اين مطلب، مواضع ما كاملا روشن است. ما از دولت عراق و اقدامات آن در مبارزه با تروريسم عميقا حمايت ميكنيم. در سوريه بر راهحل سياسي براي پايان دادن به اين وضعيت تاكيد داريم و نقش موثر خود را نيز ايفا ميكنيم. از گفتوگوهاي يمني يمني هم كه از سوي سازمان ملل دنبال ميشود و بيش از دو ماه هم در كويت برگزار شد حمايت ميكنيم. اين مواضع صريح و راهبرد سياسي ما است.
رسانههاي عربي ادعا كردهاند كه رييسجمهور در سفر كويت به مسوولان عربي گفته است ايران آماده گفتوگويي بدون پيششرط با كشورهاي عربي است. با اين وجود، افرادي مانند عادل الجبير، وزير امور خارجه عربستان بارها مطرح ميكنند كه لازمه رابطه خوب ميان تهران و رياض، خروج ايران از كشورهاي منطقه است. تا چه اندازه فكر ميكنيد كه عربستان حاضر است از شرطهاي خود براي ايران براي انجام گفتوگو عقبنشيني كند؟
گفتوگو و همكاري يك مسووليت مشترك است. براي موفقيت گفتوگو و پيشبرد همكاري و توسعه مناسبات همه بايد سهم مشترك داشته باشند. ما نميخواهيم و نبايد براي ديگران تعيين تكليف كنيم. ما با اظهارات رسانهاي هم نميخواهيم به پيش برويم. آنچه مهم است تلاش براي ورود به محيط جديد مبتني بر همكاري است. آنچه موجبات همكاري را فراهم ميكند بايد تقويت شود. براي تحقق يك كار جمعي، هم نگاه مشترك لازم است، هم اقدام مشترك و هم مسووليت مشترك. لازمه گفتوگو همين است. ما نبايد گفتوگو را با گفت و شنود خلط كنيم.
روز دوشنبه امير كويت، راهي عمان شد. گفته ميشود از جمله دستوركارهاي سفر وي به عمان، رايزني با پادشاه عمان درباره كاهش تنشها ميان ايران و عربستان و تسهيل گفتوگو ميان ايران و شوراي همكاري خليج فارس بوده است. فكر ميكنيد كه در شرايطي كه تنشها ميان ايران و عربستان پاياني نداشته است، امكان انجام اين كار ممكن است؟ آيا كويتيها از اين توان برخوردار هستند كه بتوانند سعوديها را به گفتوگو با تهران قانع بكنند؟
من از دستوركار امير كويت و مذاكرات كويت و عمان چيزي نميدانم. ولي ميدانم كويت و عمان ديدگاههاي تفاهمآميز و ملايم سياسي نسبت به مسائل منطقه دارند. سابقه اين دو كشور هم نشانگر آن است كه به دنبال رفع تنش و تقويت عنصر گفتوگو در مسائل منطقه هستند. سفر امير كويت به سلطنت عمان با مختصات مشترك دو كشور حتما مهم است و روند گفتوگوهاي منطقهاي و تنشزدا را تقويت ميكند. ايران هم از هر اقدامي در جهت كاهش تشنجات منطقهاي حمايت ميكند و به دنبال تنش با عربستان هم نيست. نميتوان گفت آنچه بين ايران و عربستان است، بيپايان است. بايد تلاش كرد به اين وضعيت پايان داد. ايران از اين بابت مقصر نيست. جمهوري اسلامي ايران همواره گفته است كه دست دوستياش به سوي همگان دراز است. حالا اگر دستي، اين دست را فشرد اهلا و سهلا.
به نظر ميآيد كه امريكا درصدد ايجاد يك ائتلاف از كشورهاي منطقه براي تحت فشار قرار دادن ايران است. فكر ميكنيد توسعه مناسبات با كويت تا چه اندازه ميتواند موجب شود تا ديگر كشورهاي عربي با اين رويكرد امريكا همراه نشوند؟
من از منظر امريكا صحبت نميكنم. اما در منطقه بعيد ميدانم ائتلافي ايجاد شود. ائتلاف منطقهاي با هدف تشنجآفريني مغاير پيام دوستي و همكاري كشورهاي منطقه است. منطقه، ظرفيت بحران جديدي را ندارد. در صورت وجود بحران، همه متضرر ميشوند. هماكنون كشورهاي منطقه هزينه بالاي بحران منطقه را نميتوانند ناديده بگيرند. نميتوان به فكر بحران ديگر بود مگر اينكه قرار بر انتحار باشد. كويت در دوران رييسجمهور سابق امريكا نيز در جهت كاهش تنش حركت ميكرد. هماينك هم در ظرفيت منطقهاي و فرامنطقهاي خود بر همين مبنا حركت ميكند. فكر ميكنيم تلاشهاي كويت در جهت تقويت خط گفتوگو مهم است.
در روزهاي گذشته شاهد حضور قدرتهاي فرامنطقهاي در خليج فارس مانند بريتانيا بودهايم. از سويي، چندي پيش پايگاه نظامي ناتو در كويت تاسيس شد. ايران مخالف حضور اين كشورها و ناتو در منطقه است و معتقد است كه امنيت در منطقه در قالب همكاري ميان كشورها به دست ميآيد. تا چه اندازه حضور قدرتهاي فرامنطقهاي مانند امريكا و بريتانيا ميتواند راه گفتوگو ميان كشورهاي عربي با ايران را با دشواري روبهرو سازد؟
طبيعتا ورود قدرتهاي فرامنطقهاي براي تامين منافع خود آنها است، نه براي تامين امنيت منطقه. منطقه براي تامين امنيت خود بايد به كشورهاي منطقه متكي باشد و آنها ميتوانند امنيت منطقه را بدون دخالت خارجي حفظ كنند. لكن منطقه خليج فارس هيچگاه از اهداف قدرتهاي خارجي دور نبوده و در نتيجه با مشكلات جدي هم مواجه بوده است. اما ناتو در كويت پايگاهي ندارد بلكه دفتر منطقهاي ناتو در كويت افتتاح شد كه در چارچوب برنامهاي به نام ابتكار استانبول حركت ميكند. دبير شوراي امنيت كويت هم چندي قبل طي مصاحبهاي گفت اين دفتر براي مواجهه ناتو با ايران نيست.