اين اسكار نياز مردم جامعه ما بود
شهرام مكري
كارگردان و عضو هيات انتخاب نماينده ايران به اسكار
1- من يكي از اعضاي هيات معرفي فيلم ايراني به اسكار امسال بودم. يادم است در جلسه تصميمگيري براي معرفي نماينده ايران به اين جايزه، يادداشت و نوشتههايي همراه داشتم تا دلايلم را براي انتخاب «فروشنده» براي حضور در مراسم اسكار، به صورت مستند و متقن بيان كنم. وقتي وارد جلسه شدم و صحبت ديگر اعضا را شنيدم، هيچ نيازي براي مراجعه به آن نوشتهها و مدارك نبود، چون همه اعضا به اتفاق آرا بر سر اين مساله اتفاق نظر داشتند كه تازهترين ساخته اصغر فرهادي، نماينده شايستهاي براي حضور در اين رقابت است. به همين خاطر نظر مخالفي در اين زمينه وجود نداشت كه بخواهم كسي را قانع كنم. همه اتفاقات آن جلسه برايم نشانه بود، اينكه چطور آدمها با گرايشات فكري مختلف درباره سينما، به اين نتيجه رسيدهاند و ميدانند كه «فروشنده» ميتواند شانس بيشتري براي نامزد شدن يا گرفتن جايزه داشته باشد. البته من آن موقع تصور ميكردم قرار گرفتن اين فيلم در ميان پنج نامزد نهايي هم به تنهايي مساله مهمي است و طبيعي است بعد از شنيدن خبر دريافت اسكار بهترين فيلم خارجي زبان، بسيار خوشحال شدم.
2- به دست آوردن نخستين اسكار سينماي ايران در سال 2012، در واقع يك آرزو بود. سينماي ما پيش از دريافت اين جايزه رابطهاي با سينماي امريكا نداشت و به همين خاطر گرفتن اين جايزه به يك آرزو تبديل شده بود. عباس كيارستمي مسيري در جهت برقراري رابطه ميان سينماي ايران و اروپا باز كرده بود اما سينماي امريكا براي ما كمي دست نيافتنيتر بود. تفاوت اسكار اول و دوم فرهادي به نظرم در اين است كه جايزه دوم يك هدف است؛ هدفي كه به محض دست يافتن به آرزويمان (اسكار اول) به آن برسيم و اين امتياز بزرگي براي سينماي ايران است. به نظرم سينماي ايران حالا ديگر ميتواند براي حضور در مراسم اسكار و بازار بينالمللي، هدفگذاري كند و اين امكان و اعتباري است كه سينماي فرهادي به ما داده است. اگر اسكار اول براي ما شك آور بود، اسكار دوم كمي قابل پيشبيني بود. ما در اين مسير آرزو را به هدف تبديل كرديم و ديگر براي دريافت اين جايزه نيازي به خيال بافي كردن نداريم. اگر فيلمسازاني با قدرت اصغر فرهادي داشته باشيم، ميتوانيم درباره اين حضور جهاني در آينده برنامهريزي كنيم.
3- به نظرم نياز سينماگري بعد از يك بار دريافت اسكار، نيازش به گرفتن اين جايزه برطرف ميشود. اين را تاريخ سينما به ما نشان داده است. پيش از اين ديدهايم كه در رشته بهترين فيلم خارجي زبان در 9/99 درصد موارد، يك فيلمساز فقط يك بار ميتواند اسكار بگيرد. پس نياز آقاي فرهادي پيش از اين و با همان اسكار اول، به دريافت اين جايزه مرتفع شده است. به نظرم اسكار جديداصغر فرهادي به جاي اينكه نياز اوباشد، نياز جامعه ما است. در بحبوحه تصويري كه از داخل و خارج ايران از كشور ما شكل گرفته است، مردم ايران بيش از هميشه به اين جايزه نياز دارند. اگر اسكار اول فرهادي امتيازي براي خود او بود، اسكار دوم او امتيازي براي همه مردم جامعه ما است. اتفاقي كه با حضور دو ايراني عزيز روي سن افتاد و به همه دنيا نشان دادند ما چگونه كشوري هستيم و ميتوانيم تصوير واقعي و متفاوتي از خود ما به دنيا نشان دهيم.