شأن حقيقي و شأن حقوقي
علي شكوهي
«آقامحسن» ميداند كه من دوستش ميدارم و بنابراين ناراحت نميشود اگر از سر خيرخواهي سخني بگويم و نقدي را مطرح كنم. با همين پيشفرض به ايشان عرض ميكنم كه ايشان بايد تكليف خودش را با شوونات مختلفي كه دارد روشن كند!
طبعا محسن رضايي از مهمترين فرماندهان دفاع مقدس بود و برخي مواضع و مصلحتانديشي وي در آن زمان بر وضعيت سياسي كشور هم اثر داشت كه نمونه بارز آن را در تداوم حمايت امام از نخستوزير دوران دفاع مقدس و نيز در قبول قطعنامه 598 از سوي امام خميني به ياد داريم و طبعا موارد فراوان ديگري هم هست كه بعدها بايد گفته شود. تا ايشان فرمانده نظامي بود كار سياسي نكرد ولي بعدها به صرافت فعاليت سياسي افتاد و همگان هم پذيرفتند كه رجل سياسي است و نامزدياش براي انتخابات رياست جمهوري هم دور از انتظار نبود هر چند در چند دوره مقبوليت عام نيافت و رييسجمهوري نشد.
اكنون وي با درخواست خودش به دامن سپاه برگشت و لباس نظامي هم پوشيد و طبعا ديگر در رده رجال سياسي دستهبندي نميشود و اين يعني حتي اگر همه جريان اصولگرا بر سر ايشان تفاهم كنند باز او نبايد نامزدي انتخابات را بپذيرد. البته ايشان با صدور بيانيهاي و با بيان ادلهاي به صورت ضمني از قبول قرار گرفتن در فهرست اوليه اصولگرايان سر باز زد اما به نظر ميرسد در اين بيانيه بايد بر شأن نظامي ايشان به عنوان دليل اصلي نپذيرفتن نامزدي رياست جمهوري تاكيد ميشد كه نشد چون هنوز آقامحسن در تعيين شأن حقوقي خودش دچار ترديد است. در واقع اگر احتمال توافق اصولگرايان بر سر ايشان زياد بود، بعيد نبود كه بار ديگر از سپاه فاصله بگيرد و تمامقد وارد عرصه انتخابات بشود.
نكته جالب در همين زمينه يعني بلاتكليفي ايشان در ميان شأن حقيقي و شأن حقوقي، اين است كه براي توضيح درباره رويكرد انتخاباتي ايشان، «اداره کل ارتباطات و اطلاعرسانی مجمع تشخیص مصلحت نظام» بيانيه ميدهد كه يك نهاد حاكميتي است در صورتي كه جناب رضايي با شأن حقيقي خودش نامزد انتخابات ميشود يا نميشود و اين شأن حقيقي ربطي به شأن حقوقي ايشان به عنوان دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام ندارد.