• ۱۴۰۳ يکشنبه ۱۶ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3763 -
  • ۱۳۹۵ سه شنبه ۱۷ اسفند

به بهانه سالگرد درگذشت سيمين دانشور

در دوردست‌ها دنبالش نگرد

فردا كه بيايد، پنج سال از مرگ سيمين دانشور مي‌گذرد. از آن روز آرام زمستاني كه سيمين‌خانم را براي خواب ظهر تنها گذاشتند و به خيال عادت هر روزه آنقدر سراغش نرفتند تا روح آرامش روي ملافه‌هاي سفيد با گل‌هاي قرمز، آرام شود و بعد از سال‌ها دوري به جلالش بپيوندد. فردا كه بيايد پنج سال از مرگ نويسنده زني مي‌گذرد كه آنقدر نام مهمي داشت كه رسانه ملي اعلام كرد كه يك نويسنده، يك هنرمند زن، از ميان ما رفته است. سيمين دانشور را روزي روزگاري يك‌نفر به زني تعبير كرده بود كه از لابه‌لاي قصه‌هاي ايراني بيرون آمده است.
 تعبير درست از بانوي نويسنده‌اي كه در فهرست نخستين‌هاي ادبيات ايران است و نخستين داستان‌نويس زن امروزي ما. زني كه پابه‌پاي همسرش در دنياي ادبيات تاثيرگذار بود و در حاشيه يك نام بزرگ، جز عشق و ماندن به پاي آن، چيز ديگري نخواست. پنج سال پيش در اين روزهاي زمستاني، دنياي ادبيات ايران نويسنده‌اي را از دست داد كه به تعبير خودش بهترين داستانش «مرگ جلال» بود و به تعبير مخاطبان «سووشون» كه حتي در كتاب‌هاي ادبيات دوران دبيرستان تدريس مي‌شود و نمونه‌اي از داستان‌نويسي معاصر است. سيمين دانشور نه در قامت يك نويسنده كه در قامت يك انسان بزرگ و آزاده پاي تمام آنچه از جهان مي‌خواست، ايستاد.
 زني كه يك مسافرت ساده مسير زندگي او را تغيير داد و باعث شد تا چند دهه قبل از مرگش، تنها و البته سربلند باقي بماند. نويسنده‌اي كه نثر روان و جذابش در ذهن باقي مي‌ماند و انساني كه پاي ادبيات ايستاد و آنقدر نوشت و ترجمه كرد و به ثبت رسانيد كه هيچ‌وقت نقش پررنگش در ادبيات اين سرزمين پاك‌شدني و از ياد رفتني نيست. فردا، به تاريخ هجدهم اسفند سال 95، پنج سال از رفتن سيمين دانشور مي‌گذرد و در همين پنج سال، متن‌هاي كوتاه از نوشته‌هاي او آنقدر در شبكه‌هاي مجازي همخوان شده كه لازم نيست مدام واژه به واژه داستان‌هايش را براي يادآوري تكرار كني و در دوردست‌ها سراغ نام و يادش بگردي.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون