پس از چهلم؛ آغاز يك راه سخت
روزنامه اعتماد
شوراي نويسندگان
چهلم جانباختگان حادثه پلاسكو نيز گذشت. هرچند هميشه چنين تصور ميشد كه جامعه ما در ابراز واكنش سريع و احساساتي است ولي در پيگيري ماجراها و حوادث فراموشكار است، به همين دليل نيز كمتر توفيق آن را يافتهايم كه از حوادث درس بگيريم تا طوري برنامهريزي و رفتار كنيم كه پس از اين كمتر دچار حادثه ناخواسته و خسارت شويم. در مورد آتشسوزي و تخريب ساختمان پلاسكو نيز اين قاعده صدق ميكند. واكنش به آن حادثه دو وجه بارز داشت. در درجه اول نقدها يا دفاعيات سياسي و از زير بار مسووليت شانه خالي كردن يك رفتار قابل مشاهده بود. مكمل اين رفتار، انواع و اقسام امتياز دادن به بخشي از متضررين بود. اينكه اين امتيازات در عمل تا چه حد محقق شد بحث ديگري است ولي اينكه بخواهند بيمه خسارت كساني را بدهند كه بيمه نبودهاند يا موارد مشابه، همگي به نوعي كوشش براي پرداخت از جيب ملت براي جمع كردن قضيه بود. البته بديهي است كه در آن شرايط پرداختن ريشهاي به موضوع چندان عملي و ممكن نيست ولي رفتار ما مثل نظامياني است كه براي حمله، آتش تهيه سنگيني را تدارك ميبينند ولي پس از موفقيت اين آتش تهيه، هيچ اقدام عملي براي حمله و تصرف مواضع طرف مقابل نميكنند. ما نيز در 10 روز اول يا تا چند روز بعد آن آتش تبليغاتي و سياسي بزرگي را در زمينه پرداختن به مساله شاهديم ولي به يكباره گويي كه آتشنشاني فرهنگي ما وارد شده و آب سردي بر آتش داغ ميريزد و همه آن اتفاق به فراموشي سپرده ميشود و تا حادثه بعدي به انتظار مينشينيم.
با وجود اين، اميدواريم كه سرنوشت حادثه پلاسكو، به گونه ديگري رقم بخورد. به اين معنا كه هيات تعيين شده از سوي آقاي رييسجمهور براي بررسي موضوع بتواند درباره كل ماجرا اعم از زمينهها و علل موثر بر شكلگيري، روز حادثه، اقدامات امدادي و آتشنشاني، آواربرداري و نجات افراد و در نهايت جايابي موقت براي فعالان آن ساختمان و تعيين خسارات به علاوه دستورالعملهاي روشن براي پيشگيري از تكرار حوادث مشابه گزارش به نسبت جامعي را تهيه و به مردم ارايه كند. خوشبختانه هيات مذكور تاكنون وارد هيچ حاشيهاي نشده است و انتظار ميرود كه گزارش نهايي آنان نيز كارشناسانه و راهگشا و فارغ از ملاحظات سياسي و جناحي باشد. البته ضرورتي هم نيست كه در انتشار گزارش عجلهاي صورت گيرد ولي همهجانبه و كارشناسانه بودن گزارش يك ضرورت است. با وجود اين گزارشهايي از اين نوع را ميتوان مرحلهاي هم ارايه كرد. به اين معنا كه اظهارنظر درباره برخي از وجوه زمانبر گزارش را باز گذاشت و ارايه گزارش نهايي را موكول به نتيجهگيري نهايي درباره اين موارد نكرد. به نظر ميرسد كه گزارش نهايي هرچه باشد، آغاز يك راه است و نه پايان آن. اين فقط مشكل دولتها در ايران نيست، بلكه افكار عمومي و نهادهاي مدني نيز كمتر روحيه پيگيري دارند. واكنش لحظهاي و فوري داشتن نسبت به يك موضوع كار چندان سختي نيست، آنچه به آن نيازمنديم پيگير شدن ماجرا حتي تا دهها سال بعد است. وقتي كه به جوامع پيشرفته نگاه ميكنيم، يكي از ويژگيهاي آنان همين پيگير بودنشان است. در حالي كه در جامعه ما حتي پيگيري را امري مذموم ميدانيم. گذشت كه يك ويژگي مهم است متفاوت از پيگيري نكردن است.
گذشت به معناي بخشيدن از موضع اقتدار و قدرت و پس از روشن شدن حقيقت است. برخي افراد يك پرونده كيفري را براي سالهاي زيادي دنبال ميكنند، نه فقط به اين دليل كه افراد كينهاي و ستيزهجو هستند، چه بسا اگر كسي هم محكوم شود او را ببخشند، اين افراد تشنه حقيقت و اصلاح جامعه خود هستند. اتفاقات ناگوار زيادي در جوامع توسعهيافته رخ ميدهد، ولي ميبينيم كه براي پيگيري آنها حتي نهادهاي خاص تشكيل ميشود. در مواردي افرادي قرباني يك اقدام شوم يا سهلانگاري ميشوند و دهها سال از آن ميگذرد ولي همچنان خانواده قربانيان پيگير ماجرا هستند.
نمونه مشهور آن اتفاقي است كه در سال 1989 در ورزشگاه هيلزبورو شهر شفيلد انگليس رخ داد و طي آن 96 نفر كشته و 766 نفر مصدوم شدند و اين حادثه به دليل ازدحام رخ داد و پليس طرفداران تيم ليورپول را مسوول حادثه معرفي كرد و نشريه سان به تطهير پليس و تخريب تماشاگران پرداخت ولي با پيگيري خانوادهها و بازماندگان در نهايت پس از 23 سال موفق شدند كه تماشاگران را تبرئه كنند و حكم نهايي از 400 هزار صفحه گزارش استنتاج شده و در نهايت پس از اين دوره طولاني ديويد كامرون كه در آن زمان خودش يك جوان بود و هيچ نقشي در دولت نداشت، به عنوان نخستوزير از قربانيان عذرخواهي كرد و سردبير روزنامه سان نيز از تيتر و اخبار آن نشريه در آن زمان عذرخواهي كرد. اين اقدام نه كشتهشدگان را زنده كرد و نه حتي كسي را اعدام كرد. بلكه صرف اينكه حقيقت ماجرا روشن شود در درجه اول از تكرار آن در آينده جلوگيري ميكند. دوم اينكه براي آرامش وجدان و افزايش اعتماد اجتماعي بسيار موثر و ضروري است. با توجه به اين ملاحظات درباره حادثه پلاسكو نيز بايد گفت ادامه راه از اينجا به بعد بسيار سختتر از آواربرداري 10 روزه است.