عراق و مساله كردستان
در بهترين حالت اگر بخواهيم خيلي منصف باشيم، بايد بگوييم عراق امروز كشوري آشفته و درگير بحرانهاي جدي است، اين وضعيت نگرانكننده و آزاردهنده بيش از هر زمان اين پرسش را در ذهن اهل تحقيق و فكر مطرح ميكند كه به راستي بر اين خاك و اين مردمان در صد سال اخير چه گذشته است و چه تجربهاي ايشان را مستحق اين وضعيت مصيبت بار كرده است؟ نقش دولتهاي غربي به ويژه بريتانيا كه در سده نوزدهم ادعاي سيادت جهان را داشت در پيدايش اين وضعيت چيست؟ كتاب كردها، عربها و انگليسيها خاطرات والاس لايان در عراق بين سالهاي 1918 تا 1944 را شايد پاسخي به اين پرسشها از منظري خاص توصيف كرد. اين كتاب كه به تازگي با ترجمه حسن افشار و به همت نشر مركز منتشر شده، نوشته صاحبمنصبي بريتانيايي است كه در اين سالها در عراق صاحب منصب بود و در طول اين 26 سال خاطرات خود را نوشت. منظري كه كتاب را خاص و حايز اهميت ميكند اين است كه بر موضوع روابط ميان كردها و اعراب در عراق متمركز شد. درباره سياست جهاني تاسيس و تشكيل دولت عراق در ربع نخست قرن بيستم و نيز درباره كردها به عنوان يك اقليت قومي و يك مساله سياسي در عراق بسيار نوشته شده است، اما در اين كتاب به طور مشخص به نقش انگليسيها در منطقه كردنشين شمال عراق در دوره قيموميت تا سال 1932 يا بعد از آن كه امتيازات فراواني در اين منطقه داشتند، ميپردازد. لايان تا سال 1944 يكسره در كردستان عرقاب بود و از اين رو خاطراتش ارزش خاصي دارد. گزارش هيجانانگيز و موبه مويي از زندگي و كار ماموري انگليسي است كه بايد مسائل جمعيت مخلوطي از عرب و ترك و كرد و مخصوصا منازعات شيوخ كرد در كوهها را حل و فصل ميكرد. سالهاي نخست تا 1926 بازستاني خواهي تركها و وجودي مرزي با ايران كه نقاط بسياري از آن باز بود به مسائل دامن ميزد. لايان خطرها را كوچك ميكند و بيشتر بر هيجانانگيزي كار و علاقهمندي خود بدان تاكيد ميورزد. گزارش او خلأ بزرگي را در تاريخ تكامل عراق معاصر و به ويژه كردستان پر ميكند و پرتو روشنگري بر سرچشمه گرفتاريهاي كردستان آن ر وز و امروز ميافكند. لايان مدافع سرسخت منافع كردها شد و يك علت اصلي كنارهگيري او در نهايت اين بود كه دولتمردان عرب به وعدههاي خود به كردها وفا نميكردند و سهم منصفانهاي از درآمد فزاينده نفت به آنها نميدادند. ولي پس از كنارهگيري نيز ارتباطش را با كردها حفظ كرد و حمايت از خواست خودمختاري بيشتر آنها را داد.