مناظره منطق و آمار
با جهل و دروغ
علي شكوهي
مناظره سوم نامزدهاي رياستجمهوري هم برگزار شد. در اين مناظره همه حرفها زده شد و بعيد است كه حرفي مانده باشد و نامزدها خود را سانسور كرده باشند. آنان هم مجال طرح برنامههاي خود را داشتند و هم ميتوانستند به نقدها پاسخ بدهند و هم به حريم خصوصي رقبا وارد بشوند و هم سواد و دانايي و داشتن برنامه خود را به رخ بكشند. اين مناظره ميتواند هر كسي را كه مردد بود قطعا به نتيجه برساند و آنان را به راي دادن به يكي از نامزدها تشويق كند. اين مناظره طبعا ميتواند نشان دهد كه كدام نامزد حرف براي گفتن دارد و كدامين راهحلها قابل اجراست و كدامين نامزد انتخاباتي شعار ميدهد يا در اجراي تحقق خود ناتوان است. چند نكته درباره اين مناظره و سرفصلهاي آن را برجستهتر مطرح ميكنم.
اول- اين مناظره نشان داد كه دولت با منطق و آمار سخن ميگويد و منتقدان از اين نظر دست پايينتر را داشتند. هم در بيان روحاني و هم در بيان جهانگيري اين نكته برجسته بود كه هيچ سخني نگفتند كه واجد آمار و اطلاعات نباشد و در آن مقايسه گويايي از عملكرد دولت تدبير و اميد به نسبت دولت قبل صورت نگرفته باشد. در مقابل، رقباي دولت نه آمار و اطلاعات را مبناي اظهارات خود كرده بودند و نه بر اطلاعات درست تاكيد ميكردند. اين امر بر غالب بينندگان عيان بوده است.
دوم- معلوم بود كه مخالفان دولت تمام حرفهاي خود را براي جلبتوجه مردم و جمعآوري راي مطرح ميكنند و اصلا براي آنان مهم نبود كه با واقعيت سازگار است يا خير. مثلا روحاني از قاليباف پرسيد كه بفرماييد چگونه ميخواهيد رشد 26درصدي را محقق كنيد كه ادعا كرديد. وي تنها به گفتن اين عبارت بسنده كرد كه من تا الان هيچ قولي ندادم كه عملي نكرده باشم و اين را هم محقق خواهم كرد. رييسي هم در پاسخ به اين سوال كه از كجا پول ميآوريد و يارانه ميدهيد مدعي شد كه قابل تحقق است و ما اين كار را ميكنيم. نبود برنامه در بيان و استدلالهاي نامزدهاي اصولگرا كاملا مشهود بود.
سوم- قاليباف در اين برنامه هم با روش «تهاجمي» و مبتني بر اطلاعات ناروا و خلاف و ورود به حوزه خصوصي افراد عمل كرد و فكر كرد با اين كار ميتواند تصوير ناجوري از رقبا ارايه كند و راي آنان را به سوي خود بكشاند. او سعي كرد واگذاري زمين به روحاني و جهانگيري در چند دهه قبل را فساد جلوه دهد در حالي كه آن رويه در گذشته براي همه مسوولان و نمايندگان مجلس جريان داشت آن هم به قيمت روز آن زمان كه البته رقم پاييني بوده است. طبعا روحاني و جهانگيري هم مجبور شدند جواب وي را بدهند. قاليباف احساس كرد كه به پايان راه خود رسيده است و بايد به سيم آخر بزند. اين شيوه گاهي جواب ميدهد و گاهي تاثير منفي دارد. به نظر ميرسد اينبار فضاي اجتماعي به زيان قاليباف شكل خواهد گرفت.
چهارم- اين پيشنهاد را ميتوان به كميسيون نظارت بر تبليغات انتخاباتي ارايه كرد كه خوب است آنان در فاصله دو تا سه روز از نامزدهاي رياستجمهوري بخواهند كه مدارك موجود درباره مدعاهاي خود را عرضه كنند و آنان بعد از بررسي به مردم بگويند كه كداميك درست گفتند و كداميك غلط. البته اين رويه الان موجود نيست ولي اگر باشد مردم بهتر ميتوانند قضاوت كنند.