• ۱۴۰۳ سه شنبه ۱۱ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3806 -
  • ۱۳۹۶ يکشنبه ۲۴ ارديبهشت

نگرش واقع‌بينانه به نقش كردها در تحولات سوريه و عراق

محمدعلي دستمالي

 

همزمان با آغاز بحران سوريه و حتي پيش از آن نيز  بسياري از رهبران احزاب كردي، به طور مداوم به اين موضوع اشاره مي‌كردند كه سده نوزدهم به خاطر مسائلي همچون سايكس‌پيكو، پيمان لوزان و تراژدي‌هاي بزرگ، سده له شدن كردها زير چرخ تحولات سياسي به ويژه تحولات پس از جنگ‌هاي جهاني اول و دوم بوده است. آنان با يادآوري دهشت رويدادهايي نظير خط‌كشي‌هاي مرزي بين كشورهاي جديد عراق و سوريه، كشتار كردها در اواخر دوران عثماني و اوايل دوران جمهوري در تركيه، پيمان الجزاير، بمباران شيميايي حلبچه و چندين نقطه عطف ديگر، قرن بيستم را براي قوم كرد، دوراني سهمناك نام نهادند و در عين حال اعلام كردند كه قرار است سده بيست و يكم، به سده درخشيدن كردها بر صحنه سياست خاورميانه و جهان تبديل شود. اين باور، پس از رشد سريع سياسي و اقتصادي اقليم كردستان عراق، توقف جنگ بين پ. ك. ك و تركيه و فعال شدن سياستمداران جوان كرد در حوزه مبارزاتي سياسي قانوني در تركيه و همچنين مبارزات كردها در برابر داعش در شمال سوريه، بيش از پيش تقويت شد. اين دسته از سياستمداران و تحليلگران كرد بر اين باور بودند كه تحولات سياسي و امنيتي منطقه، به سمت و سويي رفته كه سران كشورها و به ويژه ابرقدرت‌هاي جهان، نبايد و نمي‌توانند در محاسبات و معادلات كوچك و بزرگ خود، كردها را ناديده بگيرند و سهم و نقش آنها را فراموش كنند. اما طولي نكشيد كه واقعي نبودن اين ايده اثبات شد و ديديم كه چنين ايده‌هايي، از اساس و بنيان نظري و منطقي برخوردار نبوده و چنين به نظر مي‌رسد كه باور داشتن به چنين تحولاتي، بيشتر حاصل بزرگ‌نمايي‌ و تحليل‌هاي گذرا هستند تا نظريه‌هاي مبتني بر قواعد تحول در معادلات قدرت و نظام بين‌الملل.
نگاهي به چند مصداق و مثال روشن، مي‌تواند تا حد زيادي نشان‌دهد كه تا چه اندازه، جاي نگرش واقع‌بينانه در اين ميدان، خالي است: به عنوان مثال اقليم كردستان عراق در حال حاضر با بي‌سابقه‌ترين ميزان ركود و مشكلات اقتصادي، تعطيلي پارلمان و منازعات حزبي و داخلي دست و پنجه نرم مي‌كند و علاوه بر آنكه از منظر حقوقي و سياسي، پست رياست اقليم كردستان عراق تا حد زيادي زير سوال رفته و دوران حقوقي آن به پايان رسيده، تكليف روابط آتي اربيل و بغداد و همچنين موضوع همه‌پرسي، كركوك و ساير مناطق متنازع عليها روشن نيست. از ديگر سو،
پ. ك. ك همچنان با تركيه در حال جنگ است و تلفات سنگين دو سال و نيم اخير پ.ك.ك و همچنين زنداني شدن سياستمداران نهادهاي اقماري آن نظير صلاح‌الدين دميرتاش و ديگران، اميد به اثرگذاري كردهاي مخالف در نظام سياسي تركيه را به صفر نزديك كرده است. در سوريه نيز، با وجود آنكه «حزب اتحاد دموكراتيك كردهاي سوريه» PYD به عنوان يكي ديگر از نهادهاي اقماري پ.‌ك.‌ك، قلمرو گسترده‌اي از مناطق كردنشين و بعضا عرب‌نشين شمال سوريه را در دست گرفته و از اقتدار سياسي و نظامي خوبي برخوردار است، با اين حال از پس‌لرزه‌هاي درگيري‌هاي مداوم تركيه و پ.ك.ك بي‌نصيب نمانده و با لابي‌گري‌هاي مداوم دستگاه ديپلماسي تركيه، نمايندگان اين جريان، به هيچ‌كدام از مذاكرات جدي مرتبط با سوريه در ژنو، آستانه، دوحه، لندن و جاهاي ديگر دعوت نمي‌شوند. به عبارتي ديگر، با وجود آنكه اين گروه، در شمال سوريه به معني واقعي كلمه، قدرت را در دست دارد و در جنگ با داعش نيز از سازماندهي و اثرگذاري بالايي برخوردار است و در اين ميدان، مورد حمايت‌ امريكا وروسيه نيز قرار گرفته، اما در عمل و در معادلات ديپلماتيك، به اندازه معارضين سوري عرب كه در هتل‌هاي اروپا و تركيه لانه دارند، تحويل گرفته نمي‌شود. بنابراين، چنين نيست كه كردها در جريان تحولات جديد مرتبط با سوريه، عراق و تركيه، به بازيگراني تبديل شده باشند كه سناريوهاي مختلف، بر اساس موقعيت و جنس بازي آنها نوشته شود بلكه اين خود كردها هستند كه بايد تحت هر شرايطي خود را با سناريوها منطبق كنند و براي ابقاي همين نقش حداقلي هم نبايد از خون دادن و پرداخت هزينه، ابايي داشته باشند.
البته هيچ‌كدام از اين استدلالات، بر بي‌اهميتي نقش كردها دلالت نمي‌كند، بلكه مقصود آن است كه هم جريانات سياسي كرد و هم تحليلگران مرتبط با پرونده‌هاي منطقه، نسبت به نقش كشورها، موازنه قدرت در نظام بين‌الملل و تفاوت منافع و مصالح كشورها و گروه‌ها، درك واقع‌بينانه‌اي پيدا كنند. ديديم كه در شمال سوريه، كردهاي مورد حمايت امريكا، از سوي تركيه به شكل جدي مورد حمله قرار گرفته و در دو هجوم با فاصله كوتاه بيست و چهار ساعته، بيش از چهل جوان كرد سوري جان خود را از دست دادند. اما نه امريكا و نه روسيه، هيچ كدام به شكل جدي به اين موضوع اعتراض نكردند و در نشست ويژه سومالي كه دو روز پيش در لندن برگزار شد، جيمز ماتيس، وزير دفاع امريكا به بن علي‌يلدرم نخست‌وزير تركيه تعهد داد كه ارسال سلاح براي كردهاي سوريه روند پس‌گرفتن اين سلاح‌ها به گونه‌اي خواهد بود كه هيچ تهديدي متوجه منافع و امنيت آنكارا نباشد. در معادلات مرتبط با عراق نيز وضع به هيمن منوال است و وقتي كه پاي معادلات كلان عراق و تحليل منافع مثلث شيعه، سني و كردها به ميان مي‌آيد، امريكا و ديگران، پيش از هر چيز، شرايط منطقه و عراق را در نظر مي‌گيرند و نه سهم ويژه كردها را. در اين معادلات، كردها همواره به عنوان كارت بازي مورد استفاده قرار مي‌گيرند و موكدا بايد گفت كه احتمال درخشيدن كردها در صحنه سياست بين‌الملل، يك ايده اغراق‌آميز و دور از منطق حاكم بر مناسبات سياسي جهان است.
در پايان بايد گفت بدون شك كردها در تحولات عراق و سوريه، از آمادگي سياسي، سازماني و نظامي بالا و قابل توجهي برخوردارند اما اين به معني احتمال تثبيت سريع جايگاه آنها نيست. در جهان امروز، هيچ كدام از قدرت‌هاي بزرگ جهان و منطقه نمي‌توانند نقش و سهم كردها را ناديده بگيرند اما همين قاعده در مورد تمام جريانات سياسي، ديني و قومي ديگر نيز صدق مي‌كند چرا كه قواعد بازي در جهان امروز، به گونه‌اي است كه كشورها، با همه ابزارهاي‌شان، از رسانه، اقتصاد و سرمايه‌گذاري و سرويس‌هاي اطلاعاتي گرفته تا ديگر ابزارها، از هر عامل و فاكتوري در حد ظرفيت آن عامل، بهره خواهند برد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون