معصومه ابتكار در گفتوگو با «اعتماد»:
قدرت تشخيص مردم افزايش پيدا كرده است
رضوانه رضاييپور
معصومه ابتكار يكي از آن مديران دولت يازدهم بود كه در مناظرههاي انتخاباتي، سازمان تحت مديريتش مورد انتقاد كانديداي رقيب قرار گرفت. با اين حال او بدون اينكه همچون آنان رفتار كند، با همان متانتي كه همگان از او سراغ داريم به عملكرد خود در سازمان محيطزيست ميپردازد. معصومه ابتكار اين بداخلاقيها را مورد نقد مردم هم ميداند و عنوان ميكند كه اين تخريبها نشانه ضعفشان است. معاون رييسجمهور و رييس سازمان محيط زيست براي دروغهايي كه كانديداها بهكار بستهاند هم مثال خوبي دارد. او عنوان ميكند: «ديديم كه چه كساني با بگمبگمهايي آمدند و اولش هم معجزه هزاره سوم بودند اما به همين دليل كه اتكايشان باطل بود، عاقبتشان به كجا رسيد». ابتكار شعارهايي كه براي افزايش يارانه عنوان شد را طرحي براي راي دانست و تاكيد كرد: «بعيد ميدانم كه به خاطر يك شام و ناهار به كسي راي بدهند، بعيد ميدانم كه به خاطر يك كيسه برنج، يك گوني سيبزميني يا آرد به كسي راي بدهند». متن گفتوگوي «اعتماد» با معصومه ابتكار را در ادامه بخوانيد.
بحث محيط زيست يكي از بحثهاي داغ مناظره اول كانديداهاي رياستجمهوري بود. ارزيابي شما از آنچه در اين مناظرهها صورت گرفت، چيست؟
انتخابات، عرصهاي است كه افراد بهشدت مورد امتحان و ابتلا قرار ميگيرند. ادعاهايي را مطرح ميكنند يا خداي ناكرده وارد حيطههايي ميشوند كه ممكن است آنها را از چارچوبهاي اخلاقي و حتي انساني خارج كند. اين قطعا مورد نقد قرار ميگيرد. حالا اگر به معاد اعتقاد داشته باشيم كه جاي خودش، ولي از سوي مردم هم مورد نقد و ارزيابي قرار ميگيرد.
تاثيرپذيري از اين بداخلاقيها در بين جامعه به چه ميزان است؟
مردم ما يك قدرت قضاوتي دارند. ما اعتقاد داريم كه مردم مسلمان ايران با خرد جمعي ميتوانند بسياري از اين مسائل را تشخيص دهند. كانديدايي كه ميآيد و يك وعده توخالي ميدهد، براي يارانه عدد را بالا ميبرد و مطالبات عمومي را هم به تناسب همان افزايش ميدهد، فكر ميكند كه ميتواند از اين طريق جلب راي كند. يا مثلا كانديدايي ميآيد كالايي را در بين مردم توزيع ميكند و به آنها غذا ميدهد آن هم در حالي كه متعلق به يك نهاد حكومتي مهم است. اين را مردم متوجه ميشوند. متوجه ميشوند كه طرح اين شعارها براي راي است. بعيد ميدانم كه به خاطر يك شام و ناهار به كسي راي بدهند، بعيد ميدانم كه به خاطر يك كيسه برنج، يك گوني سيبزميني يا آرد به كسي راي بدهند. مردم سرنوشت خود را ميدانند و خيلي با ارزشتر از اين حرفها هستند كه بخواهند راي خود را اينگونه بفروشند. امروز قدرت تشخيص مردم ما خيلي افزايش پيدا كرده است. اين روشها نخ نما شده و متعلق به دورهاي است كه مردم نتيجه آن را ديدند. مردم ديدند كسي سيبزميني توزيع كرد و عدهاي باورشان شد كه شايد اين فرد كه گرايش ظاهرياش توزيع ثروت است و از اين طريق ميخواهد مشكلات طبقه مستمند و نيازمند جامعه را رفع كند، نتيجهاش چه شد و چه مسائلي را براي كشور به وجود آورد و چه گرفتاريهايي را براي ما ايجاد كرد.
در برابر اين اقدامات، عملكرد دولت را چه ميزان قابل دفاع ميدانيد؟
فكر ميكنم عملكرد دولت در اين زمينهها خيلي شفاف و روشن است. مردم اينها را در زندگي خود لمس ميكنند. بالاخره كشاورز ميبيند كه درآمدش از سال 92 تا الان، نزديك سه برابر شده است. بالاخره متوجه موضوع ميشود كه اين درآمد، صدقه و يارانه نيست، نتيجه كارش است. زحمت كشيده، تلاش كرده و درآمدي را كسب كرده است و متوجه هستند كه شرافت اين كار بيشتر از يارانهاي است كه جنبه صدقه پيدا ميكند.
اما تخريبها و تهمتها...
ببينيد؛ اينكه وارد حيطههاي تهمت و تخريب ميشوند، از نقطه ضعفشان است. نشان ميدهد كه حرفي براي گفتن ندارند كه به تخريب و تهمت روي ميآورند. اين متاسفانه اضمحلال ستونها و باورهاي اعتقادي مردم است كه قطعا عواقب بسيار بدي در جامعه خواهد داشت. كسي كه با تهمت و دروغ بخواهد در جامعه راي جمع كند عاقبت خوبي ندارد. اينها وعدههايي است كه ما به چشم خود ديديم. ديديم كه چه كساني با بگمبگمهايي آمدند و اولش هم معجزه هزاره سوم بودند، عاقبتشان به كجا رسيد. همه بايد از اين مورد درس بگيرند. من فكر ميكنم مسائل بسيار مهمتري شايد حتي از خود انتخابات وجود دارد. ما در اين شرايط از مسير حق و اعتدال و گفتن واقعيتها پرهيز نكنيم و سعي كنيم در اين مسير با همه سختيها و دشواريهايي كه دارد سربلند بيرون بياييم. بالاخره هر دولتي حتما اشكال و ايراد دارد. مهم اين است كه برآيندها را ببينند. همين كه ببينند هوا در سال 92 چه وضعي داشته و بنزن سرطانزا در شهرها با مردم چه ميكرده، نرخ سرطان در شهرها چه ميزان بوده و چه شرايطي داشته براي ما كافي است. با همين بنزن كه به اسم بنزين خودكفايي فروختند، چه بر سر مردم آوردند و چه اتفاقاتي پيش آمد و ببينند كه امروز مردم چه شرايطي دارند و اينكه چقدر اين هوا بهتر شده است. پس تلاشها و اقداماتي كه دولت انجام داده نتايجي داشته كه دقيقا در زندگي و سلامت و نشاط و شادي مردم تاثير داشته است. همين براي ما كافي است. اين دستاورد بسيار بزرگي براي دولتي است كه با گرفتاريهاي عديدهاي كار خود را شروع كرد. ما در شرايط گل و بلبلي نبوديم كه بگوييم بايد در حوزه محيط زيست دستاورد زيادي داشته باشيم. اين ميزان دستاورد در حوزه محيطزيست بسيار سخت است. آن هم براي دولتي كه با تورم 40 درصدي شروع كرد. با رشد منفي شروع كرد. در آن شرايط تحريم شروع كرد. اينها دستاوردهاي بزرگي است. هر ناظر منصفي ميگويد دولتي كه رويكرد زيستمحيطي خود را توانسته در اين 4 سال حفظ كند و توانسته در اين 4 سال روي آن استمرار داشته باشد، يك دولت موفق است. اين فرصت اگر به او داده شود تا برنامههايش استمرار بيابد دستاوردهاي مهمي نه در حوزه محيط زيست بلكه اقتصادي و اجتماعي هم خواهد داشت.
موضوعي كه از سوي يكي از اين كانديداها در مناظرات مطرح شده بود، تقسيم مردم به 4درصدي و 96درصدي بود. تبعات اين تقسيمبندي را چگونه ارزيابي ميكنيد؟
جامعه ايران جامعه متكثري است. جامعهاي است كه در آن تكثر طبقاتي و تنوع و شكافهاي نسلي، قوميتي و فرهنگي داريم. زبان و نژاد و حتي مذهب در ايران بسيار متنوع است. اما يكي از خطرناكترين شيوهها در برخورد با مسائل اجتماعي در ايران موجسواري روي اين شكافها است. اين موج سواري را يكبار در دولت نهم و در تبليغاتي كه سال 84 اتفاق افتاد ديديدم. ما نتيجه موج سواري را هم ديديم كه اميدواريم مردم عبرت بگيرند. اين موج سواري غير از اينكه بخواهد به اين شكافها دامن بزند و يك طيف و قشري را نسبت به آينده نااميد كند و فاصلهها را زياد كند، هيچ فايدهاي نخواهد داشت. جامعه ايران يك جامعه صددر صدي است و همه تفاوت و تنوع و تكثرش مثل يك طيف رنگينكمان كنار هم خواهند بود و سعي ميكنند همه مشكلات را در كنار هم حل كنند. اگر فاصله طبقاتي را مطرح ميكنند، هميشه در جامعه ايراني تلاش بوده كه اين فاصله توسط همانهايي كه تمكن بيشتري دارند، پر شود. فكر ميكنم موجسواري روي تفاوتهايي كه در جامعه ايران است موجب تشديد اين شكافها ميشود كه براي امنيت و انسجام ملي اصلا خوب نيست. انقلاب ما براي اين بود كه انسجام و يكپارچگي ملي، عزت و شرافت ملي حفظ شود.
و در نهايت پيشبيني شما از نتيجه انتخابات؟
صددرصديها موفق ميشوند.